Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
signal axis
U
محور مخابرات
signal axis
U
محورارتباطات
communication signal
U
سیگنال مخابراتی
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
x axis
U
محور افقی مختصات یا محورطولها
x axis
U
محور ایکس ها
x axis
U
بردار افقی گراف
x axis
U
محور x
x axis
U
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
axis
U
خط طولی یا عرضی
y axis
U
محور عمودی
x axis
U
محور ایکس
x axis
U
محور طولها
axis
U
محور طولی
axis
U
محور
axis
U
قطب
axis
U
محور تقارن مهره اسه
axis
U
محور چرخ
axis
U
میله
y axis
U
محور ایگرگ
axis
U
محورهای مختصات
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
axis
U
برای مختصات افقی در گراف
axis
U
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
axis
U
آسه
y axis
U
محور وای
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
z axis
U
محور z
z axis
U
بردار عمق در گراف سه بعدی
y axis
U
محور عرضها
y axis
U
محور عرضی مختصات
y axis
U
محور ایگرگ ها
y axis
U
بردار عمودی گراف
y axis
U
محور y
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
axis
U
خط محور
z axis
U
محور "زد"
communication
U
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
communication
U
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
U
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
U
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
communication
U
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
communication
U
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
communication
U
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
communication
U
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
communication
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
communication
U
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
communication
U
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
communication
U
عبور اطلاعات
communication
U
ارسال دریافت داده به جای صوت و تصویر
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
communication
U
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
communication
U
ارتباط و مخابرات
communication
U
مخابرات
communication
U
ارتباطات
communication
U
مکاتبه
communication
U
ابلاغیه
communication
U
ارتباط
communication
U
مراوده وسایل ارتباطی
communication
U
نقل وانتقال
communication
U
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
communication
U
ماهواره
communication
U
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
communication
U
اطلاع
communication
U
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
communication
U
ابلاغ
communication
U
مخابره
communication
U
اخبار
communication
U
ارتباطات مواصلات
neutral axis
U
محور بی تنش تار خنثی
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
normal axis
U
محور عمودی
normal axis
U
محور قائم
cartesial axis
U
محور دکارتی
celestrial axis
U
محور عالم
neutral axis
U
میان تار بی تنش
optical axis
U
محور اپتیکی
paradigmatic axis
U
محور جانشینی
axis of symmetry
U
محور تقارن
axis of the bore
U
محور لوله
axis of the bore
U
محور مرکزی لوله
axis of trunnions
U
محور قبضیتن توپ
principle axis
U
محور اصلی
principal axis
U
محور مبداء
principal axis
U
محور اصلی
paradigmatic axis
U
درزبانشناسی
neutral axis
U
محور خنثی
mass axis
U
محور جرم
imaginary axis
U
محورموهومی
imaginary axis
U
محور انگاری
flexural axis
U
محور خمش
elastic axis
U
محور الاستیک
earth's axis
U
محور زمین
drag axis
U
محور پسا
minor axis
U
قطر اقصر
dam axis
U
محور سد
improper axis
U
محور نامتعارف
inclined axis
U
محور مورب
lift axis
U
محور برا
major axis
U
محور کانونی
main axis
U
محور اصلی
command axis
U
محور حرکت یکان
command axis
U
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
magnetic axis
U
محورمغناطیسی
magnetic axis
U
محور قطب مغناطیسی
magnetic axis
U
محور مغناطیسی
longitudinal axis
U
محور طولی
crystal axis
U
محور کریستال
visual axis
U
محور بینایی
axis of advance
U
محور پیشروی
rotary axis
U
محور دوار
polar axis
U
محورقطبی
transverse axis
U
محور عرضی
cordinate axis
U
محورهای مختصات
wing axis
U
محور بال
vertical axis
U
محور عمودی
declination axis
U
محورنقصان
vertical axis
U
محور قائم
z axis amplifier
U
تقویت کننده محور "زد"
y axis amplifier
U
تقویت کننده محور ایگرگ
x axis defelection
U
انحراف- ایکس
x axis amplifier
U
تقویت کننده محور ایکس
axis of control
U
محور کنترل هواپیما
axis of control
U
محورکنترل خودکار هواپیما
axis of rotation
U
محور دوران
refrence axis
U
محور مبداء
inclined axis
U
محور مورب
axis of symmery
U
محور تقارن
symmetry axis
U
محور تقارن
axis of rotation
U
محور چرخش
roll axis
U
محور غلطش
axis of earth
U
محور زمین
axis of coordinates
U
محورهای مختصات
data communication
U
داد وستداطلاعات
data communication
U
انتقال اطلاعات
data communication
U
ارتباط دادهای
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
communication satellite
U
ماهواره مخابراتی
communication satellite
U
اقمارمخابراتی
communication of punishment
U
ابلاغ تنبیه
communication security
U
تامین مخابراتی
communication technician
U
تکنیسین مخابرات
communication system
U
نظام ارتباطی
communication security
U
برقراری تامین مخابراتی
communication protocol
U
پروتکل ارتباطی
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباط
communication theory
U
تئوری مخابرات
communication zone
U
منطقه مواصلات
data communication
U
ارتباط داده ها
data communication
U
مخابره داده ها
communication cover
U
پوشش مخابراتی
tele communication
U
ارتباط دور برد
mass communication
U
ارتباط جمعی
tele communication
U
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
synchronous communication
U
ارتباط همزمان
communication cord
U
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
routes of communication
U
کانالهای ارتباطی
routes of communication
U
مسیرهای ارتباطی
one sided communication
U
ارتباط یکسویه
privileged communication
U
مدارک محرمانه
network communication
U
ارتباطشبکهای
communication tunnel
U
تونلمرتبطکننده
visual communication
U
ارتباط بصری
visual communication
U
مخابره بصری
telephone communication
U
ارتباط تلفنی
electric communication
U
مخابرات
wire communication
U
ارتباط با سیم
communication antenna
U
آنتنمرتبط
lines of communication
U
خطوط مواصلاتی
communication devices
U
ماشینمرتبط
communication set
U
دستگاهارتباط
privileged communication
U
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
communication line
U
خط ارتباطی
communication channel
U
کانال ارتباطی
communication interface
U
میانجی ارتباطی
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
communication channels
U
طرق مواصلاتی
communication channels
U
وسایل ارتباطی
communication engineering
U
مهندسی مخابرات
communication engineer
U
مهندس مخابرات
background communication
U
ارتباط پس زمینه
communication device
U
دستگاه ارتباطی
communication deception
U
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication deception
U
فریب مخابراتی
communication chief
U
رئیس ارتباطات
communication circuit
U
مدار ارتباطی
communication chief
U
رئیس مخابرات یکان
communication link
U
پیوند ارتباطی
communication network
U
شبکه مخابراتی
communication network
U
شبکه ارتباط
communication link
U
اتثال ارتباطی
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
U
شبکه ارتباطی
communication center
U
مرکز مخابرات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com