English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
axial of an aircraft U محور هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axial U اسهای
axial U مرکزی
axial U محوری
axial road U جاده طولی منطقه مواصلات
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
axial runout U رانش محوری
axial road U جاده طولی
axial runout U شوک محوری
axial runout U ضربه محوری
axial section U برش محوری
axial stress U تنش محوری
axial thrust U فشار محوری
axial thrust U بار محوری
axial pressure U فشار اسهای
axial position U حالت محوری قرارگاه محوری
axial position U وضعیت محوری
axial bond U پیوند محوری
axial compression U فشار محوری
axial compressor U کمپرسور جریان خطی
axial flow U جریان محوری
axial flow U جریان خطی
axial ligation U لیگاندپوشی محوری
axial load U بار محوری
axial mining U مین گذاری طولی
axial vector U بردار محوری
axial rib U شیارمحوری
axial mining U مین گذاری محوری
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
axial pressure U فشار مرکزی
axial flow compressor U کمپرسور جریان خطی یامحوری
omni axial nozzle U نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
axial rake angle U زاویه محوری
axial feed method U روش تغذیه محوری
axial flow turbine U توربین محوری
axial rotation symmerty U تقارن چرخشی محوری
axial compressor blade U تیغهمحورکمپرسور
axial flow impulse turbine U توربین محوری
axial flow impulse turbine U فشارمستقیم
axial flow turbine engine U موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
aircraft U طیاره
aircraft U هواپیما
The aircraft got off the ground . U هواپیما اززمین بلند شد
passenger aircraft U هواپیمای مسافربری
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
aircraft defective U هواپیمای معیوب
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
unmanned aircraft U هواپیمای بدون سرنشین
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
large aircraft U هواپیمای بزرگ
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
naval aircraft U هواپیمای ناوپایه
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
one aircraft was shot down U یک هواپیما
one aircraft was shot down U سرنگون گردید
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
shipboard aircraft U هواپیمای ناو پایه
aircraft structure U ساختمان هواپیما
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
tailless aircraft U هواپیمای بی دم
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft defective U هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft guide U مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft carriers U ناو هواپیمابر
aircraft carrier U carrier : syn
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
aircraft accident U سانحه هوایی
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
active aircraft U هواپیمای درگیر در رزم
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
active aircraft U هواپیمای فعال
aircraft carriers U carrier : syn
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti aircraft U پدافند هوایی
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
light aircraft U هواپیمای سبک
anti aircraft U ضد هوایی
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
variable geometry aircraft U هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
aircraft gun laying U رادار هواپیما
rotary wing aircraft U هواپیما با بال گردنده
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
lighter than air aircraft U هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
heavier than air aircraft U هواپیمای سنگین تر از هوا
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
awaiting aircraft availability U زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com