English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
avoidance avoidance conflict U تعارض اجتنابی- اجتنابی
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
avoidance U پرهیز
avoidance U لغو
avoidance U اجتناب
avoidance U کناره گیری احتراز
avoidance U طفره
tax avoidance U اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
action for avoidance U اقدام برای لغو
active avoidance U اجتناب فعال
terrain avoidance U ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
avoidance behavior U رفتار اجتنابی
avoidance clause U شرط لغو
avoidance conditioning U شرطی کردن اجتنابی
avoidance gradient U شیب اجتناب
terrain avoidance U اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
avoidance reaction U واکنش اجتنابی
avoidance learning U یادگیری اجتنابی
confession and avoidance U به ان اضافه میکند
confession and avoidance U باط ندارد و اثرش به سوداوست
approach avoidance conflict U تعارض گرایشی- اجتنابی
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
by contract U بطور مقاطعه
in contract U طبق قرارداد
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract U قراداد کلی
contract with U عقد کردن
contract U مقاطعه کاری کردن
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract U دچارشدن
contract U منقبض شدن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U همکشیدن
contract U کنترات پیمان .
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U مقاطعه
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U قرارداد بستن
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U :قرارداد
contract U تعهد
contract U عقد
parties to a contract U طرفین متعاهدین
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاملین
parties to the contract U طرفین عقد
parties to a contract U طرفین قرارداد
performance of a contract U اجرای قرارداد
prime contract U قرارداد اصلی
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U شبه عقد
provisions of a contract U مواد قرار داد
provisions of a contract U شرایط قرار داد
privity of contract U رابطه متعاقدین
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
marriage contract U عقد نکاح
marriage contract U عقد نامه
license contract U قرارداد اجازه استفاده
lease contract U عقد اجاره
law of contract U قانون قرارداد
labor contract U قرارداد کار
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
open contract U قرارداد باز
lease contract U اجاره نامه
optional contract U غیر واجب
optional contract U خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U عقد خیاری
operation of contract U نفوذ قرارداد
open contract U قرارداد غیر معین
irrevocable contract U عقد لازم
requirements of a contract U مقتضای عهد
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract U عقد فضولی
unconditional contract U عقد منجز
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
valid contract U عقد صحیح
validity of a contract U اعتبار قرارداد
validity of contract U صحت قرارداد
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
void contract U عقد باطل
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
written contract U پیمان نامه
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
the life of a contract U مدت یک قرارداد
revocable contract U عقد جایز
revocable contract U عقد مجاز
reward contract U عقد جعاله
sales contract U قرارداد فروش
service contract U قرارداد خدمت
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدماتی
simple contract U قرارداد شفاهی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
social contract U قرار داد اجتماعی
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
the contract is still valid U قراردادباعتبار
the contract is still valid U خودباقی است
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
invalid contract U عقد فاسد
contract of sale U عقد بیع
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract note U سند قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract of sale U قرارداد فروش
contract of reward U جعاله
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract of affreightment U قراردادحمل
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
conditional contract U عقد معلق
conditional contract U عقد مشروط
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
based on a contract U قراردادی
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
assignment of contract U انتقال قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
enter into a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
completion of contract U امضای قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
inoperative contract U عقد غیر نافذ
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
executory contract U عقد موجل
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
forced contract U عقد مکره
formula of contract U صیغه عقد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
futures contract U قرارداد اینده
futures contract U قرارداد سلف
gratuitous contract U عقد غیر معوض
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
contract quantity U حجم قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract work U پیمانکاری
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
contract of sales U قرارداد فروش
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
contract price adjustment U رفع اختلاف در قیمت قرارداد
To be in the red . To contract a debt . U قرض بالاآوردن
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
The contract has been draw up in eight articles . U این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
contract price adjustment U تعدیل قیمت قرارداد
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
The contract has a few years to run . U به انقضای قرار داد چند سال مانده
reasonableness of terms in contract U معقول بودن شرایط قرارداد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com