Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propensity to consume
U
گرایش به مصرف
propensity to consume
U
تمایل به مصرف
marginal propensity to consume
U
میل نهائی به مصرف
margin propensity to consume
U
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
average propensity to save
U
y/s= APS
average propensity to save
U
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
consume
U
تحلیل رفتن
consume
U
ازپا درامدن
consume
U
مصرف کردن
To consume all ones energy .
U
تمام نیروی خودرا مصرف کردن
propensity
U
میل
propensity
U
تمایل
propensity
U
تمایل طبیعی
propensity
U
گرایش
propensity
U
میل باطنی رغبت
propensity to hoard
U
گرایش به احتکار
propensity to import
U
گرایش به واردات
propensity to do evil
U
تمایل به بدی کردن
propensity to invest
U
گرایش به سرمایه گذاری
propensity to save
U
گرایش به پس انداز
propensity to borrow
U
گرایش به استقراض
marginal propensity to absorb
U
تمایل نهائی به جذب
marginal propensity to expend
U
میل نهائی به مخارج
marginal propensity to expend
U
تمایل نهائی به مخارج
marginal propensity to import
U
میل نهائی به واردات
marginal propensity to save
U
میل نهائی به پس انداز
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به مخارج
marginal propensity to spend
U
میل نهائی به خرج
marginal propensity to invest
U
میل نهائی به سرمایه گذاری
marginal propensity to pay taxes
U
میل نهائی به پرداخت مالیات
low marginal propensity to cunsume
U
تمایل ارام به مصرف
average value
U
ارزش میانگین
average value
U
مقدار متوسط
average value
U
میانگین
average particular
U
خسارت وارده بر کشتی
average value
U
مقدار میانگین
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
particular average
U
خسارت خاص
particular average
U
خسارات جزئی
average out
U
میانگین در نظر گرفتن
above-average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
above average
<adj.>
U
بیش از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
particular average
U
خسارت جزئی
with particular average
U
مشمول خسارات خاص
on average
[on av.]
U
روی هم رفته
on average
[on av.]
U
در حالت کلی
on average
[on av.]
U
در میانگین
above average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بالاتر از حد متوسط
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
average
U
خسارت
average
U
معدل میانگین
average
U
مقدار متوسط
average
U
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average
U
معدل گرفتن
average
U
خسارت بحری
average
U
معدل
average
U
عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average
U
ایجاد میانگین
average
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
U
در حالت کلی
average
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
average
U
میانگاه
average
U
متوسط
average
U
میانگین
average
U
رویهمرفته بالغ شدن
average
U
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average
U
پیدا کردن
average
U
میانه متوسط
average
U
حد وسط
average
U
متوسط خسارت در بیمه
average
U
درجه عادی میانگین
average
U
روی هم رفته
average
U
حد متوسط
average
U
میانگین موفقیت
average clause
U
بند یا ماده خسارت
average bond
U
ضمانتنامه پرداخت خسارت دریائی
average bond
U
ضمانت نامه جبران خسارت
average available discharge
U
بده متوسط مفید
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
free of all average
U
معاف از هرگونه خسارت
goal average
U
گل شماری
free of particular average
U
معاف از خسارات جزئی
average conditions
U
شرایط عادی
general average
U
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
average conditions
U
شرایط متوسط
average cost
U
هزینه متوسط
goal average
U
گل اواژ
average available discharge
U
بده میانگینی دسترس
average adjustment
U
تصفیه خسارت
average stater
U
کارشناس تعیین خسارت بیمه
Nikkei average
U
شاخصسهام درژاپن
average key
U
کلیدوسط
with pwrticular average
U
مشمول خسارت خاص
average radius
U
شعاع میانه
weighted average
U
متوسط وزنی
weighted average
U
میانگین موزون
simple average
U
میانگین ساده
average radius
U
شعاع میانگاه
average adjuster
U
کارشناس تعیین خسارت بیمه
moving average
U
میانگین متحرک
moving average
U
میانگین غلتان
monthly average
U
متوسط ماهیانه
weighted average
U
میانگین وزنی
composite average
U
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
average discharge
U
بده متوسط
average payment
U
پرداخت متوسط
average price
U
قیمت متوسط
average price
U
میانگین قیمت
average product
U
تولید متوسط
average productivity
U
بهره دهی متوسط
average productivity
U
بازدهی متوسط
average deviation
U
انحراف متوسط
average depth
U
عمق متوسط
average product
U
محصول متوسط
average costs
U
معدل هزینه کل محصولات
average return
U
بازده متوسط
average yield
U
بازده متوسط
average revenue
U
درامد متوسط
average output
U
محصول متوسط
average deviation
U
انحراف میانگین
average efficiency
U
بازده متوسط
average error
U
خطای میانگین
average expense
U
هزینه متوسط
average flow
U
بده میانگین
average flow
U
جریان متوسط
average heading
U
جهت متوسط مسیر
average input
U
نهاده متوسط
average intensity
U
شدت جریان متوسط
average latency
U
رکود متوسط
average latency
U
تاخیر متوسط
average life
U
عمر متوسط اقلام دارائی
average life
U
عمر میانگین
average life
U
عمر متوسط
average discharge
U
بده میانگین
average revenue
U
قیمت عادی
average revenue
U
قیمتی که خریدارمی پردازد
average voltage
U
ولتاژ متوسط
average speed
U
سرعت متوسط
average speed
U
سرعت متوسط حرکت
average heading
U
جهت متوسط هواپیما
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
average cost
U
میانگین هزینه
batting average
U
میانگین توپزنی
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
bowling average
U
معدل امتیاز بازیگربولینگ
bowling average
U
میانگین امتیازهای توپ انداز
batting average
U
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
average kinetic energy
U
انرژی متوسط جنبشی
average molecular speed
U
سرعت مولکولی متوسط
average net return
U
بازده خالص متوسط
average variable cost
U
متغیر
earned run average
U
میانگین امتیاز کسب شده
average variable cost
U
هزینه متوسط متغیر
average variable cost
U
هزینه متوسط
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
average evoked potential
U
پتانسیل فراخوانده متوسط
free of general average
U
معاف از خسارات عمومی
average fixed cost
U
هزینه ثابت متوسط
general average statement
U
صورت یا اعلامیه خسارت کلی
pass completion average
U
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
average reaction rate
U
سرعت متوسط واکنش
average reaction rate
U
مقدار متوسط واکنش
annual average score
U
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
average limit of ice
U
حد متوسط یخ
average seek time
U
مدت متوسط جستجو
average purchase rate
U
نرخ متوسط خرید
average degree of polymerization
U
درجه متوسط بسپارش
average annual precipitation
U
متوسط بارندگی سالینه
average marginal relationship
U
رابطه مفاهیم متوسط ونهائی
average cost pricing
U
قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
time average symmetry
U
تقارن میانگین زمانی
average total cost
U
هزینه متوسط کل
average tax rate
U
نزخ متوسط مالیات
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
reasonable of average wage fair
U
اجرت المثل
number average degree of polymerization
U
میانگین عددی درجه بسپارش
weight average degree of polymerization
U
میانگین وزنی درجه بسپارش
number average molecular weight
U
میانگین عددی وزن مولکولی
long run average cost curve
U
منحنی هزینه متوسط بلند مدت
weight average molecular weight
U
میانگین وزنی وزن مولکولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com