English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automation U کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
automation U دستگاه تنظیم خودکار
automation U خودکاری
automation U خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
automation U بطور خودکار کارکردن
automation U ماشینی شدن تولید
automation U افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
automation U خودکار کردن
automation U اتوماسیون
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
automation U خودکار سازی
automation U اتوماسیون خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
design automation U خودکاری در طراحی
design automation U طراحی به طور خودکار
library automation U خودکارسازی کتابخانه
office automation U خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
source data automation U خودکاری داده منبع
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com