Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
armed forces courier
U
پیک نیروهای مسلح
armed forces courier
U
پیک ارتشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armed forces
U
نیروهای مسلح
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
courier
U
امربر
courier
U
ماهواره مخابراتی رله کننده
courier
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier
U
پیک
courier
U
قاصد
courier
U
فونت کوریر
courier
U
پیک سریع
courier
U
پیک سیاسی
courier station
U
دفترنامه رسانان
courier station
U
مقرر پیک
courier station
U
دفتر پیک
avant courier
U
پیشاهنگ
avant courier
U
پیشرو
courier transfer station
U
مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer officer
U
افسر مسئول پیک
courier transfer officer
U
افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
courier transfer station
U
ایستگاه تعویض پیک
armed
U
مسلح شده
armed
U
مسلح
armed
U
مجهز
armed
U
جنگ اماد
armed ammunition
U
مهمات اماده انفجار
armed ammunition
U
مهمات مسلح
armed guard
U
گارد مسلح
armed helicopter
U
هلی کوپتر مسلح
armed helicopter
U
هلی کوپترتوپدار
armed mine
U
مین مسلح
armed mine
U
مین اماده انفجار
armed mine
U
مین مسلح شده
heavily armed
U
کاملا مسلح
one-armed bandit
<idiom>
U
دستگاه شرط بندی
heavy armed
U
سنگین اسلحه
heavily armed
U
مسلح به جنگ افزار سنگین
open armed
U
با اغوش باز
armed sweep
U
مین روبی مسلحانه
armed to the teeth
U
کاملا` مسلح
armed sweep
U
مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
one-armed bandit
U
رجوع شود به machine slot
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
armed reconnaissance
U
شناسایی مسلحانه
armed rebellion
U
شورش مسلحانه
armed rebellion
U
بغی
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
armed peace
U
صلح مسلح
one-armed bandits
U
رجوع شود به machine slot
light armed
U
سبک اسلحه
law of armed conflicts
U
حقوق منازعات مسلحانه
armed naval vessel
U
ناو جنگی
armed or trussed beam
U
تیر مرکب تقویت شده
forces
U
خشونت نشان دادن
forces
U
قدرت
forces
U
مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces
U
شدت عمل
forces
U
بی عصمت کردن
forces
U
راندن
forces
U
بیرون کردن
forces
U
مجبور کردن
forces
U
وادار کردن
forces
U
نیروی نظامی
forces
U
بزور بازکردن
forces
U
مجبورکردن بزورگرفتن
forces
U
مسلح کردن
forces
U
قوا
forces
U
نفوذ
forces
U
عنف
forces
U
جبر
forces
U
بردار نیرو
forces
U
درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces
U
عده
forces
U
نیرو
forces
U
زور
forces
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces
U
فشار دادن
forces
U
یکان قسمت نظامی
forces
U
نافذ
forces
U
مجبورکردن
forces
U
تحمیل کردن
forces
U
پاس بی هدف
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
U
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces
U
بازور جلو رفتن تحمیل
forces
U
شروع به عمل یا کار
task forces
U
نیروی اجرای عملیات
opposing forces
U
نیروهای متخاصم
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
naval forces
U
نیروی دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
marine forces
U
نیروی تفنگدار
police forces
U
نیروی انتظامی
police forces
U
نیروی پلیس
lateral forces
U
نیروهای عرضی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
market forces
U
نیروهای بازار
market forces
U
عوامل موثردر بازار
naval forces
U
نیروهای دریایی
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
triangle of forces
U
مثلث نیروها
triangle of forces
U
سه گوشه نیروها
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
تاسک فورس
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
U
اندرکنش های بنیادی
[فیزیک]
system of forces
U
دستگاه نیروها
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
parallelogram of forces
U
متوازی الاضلاع نیروها
people forces
U
نیروی پایداری
people forces
U
نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces
U
نیروهای سیاسی
polygon of forces
U
کثیرالاضلاع نیروها
polygon of forces
U
بس گوشه نیروها
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
resolution of forces
U
تجزیه نیروها
restraining forces
U
نیروهای مهار کننده
screening forces
U
نیروهای پاسیور
landing forces
U
قوای اب خاکی
expeditionary forces
U
نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces
U
نیروهای خودی
blue forces
U
نیروهای ابی
combat forces
U
نیروهای رزمی
combined forces
U
نیروهای مرکب
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces
U
نیروهای مولفه
composition of forces
U
ترکیب نیروها
auxiliary forces
U
نیروی کمکی
auxiliary forces
U
قوای کمکی
expeditionary forces
U
قشون استعماری
air forces
U
نیروی هوایی
army forces
U
نیروهای زمینی
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
task forces
U
گروه کار
assigned forces
U
نیروهای زیر امر
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
irregular forces
U
نیروهای نامنطم
police forces
U
دادگاه پلیس
ground forces
U
نیروهای زمینی
ground forces
U
نیروی زمینی
land forces
U
قوای بری
garrison forces
U
نیروهای پادگانی
friendly forces
U
نیروهای خودی
land forces
U
نیروی زمینی
four forces of nature
U
چهار نیروی بنیادی طبیعت
forces of production
U
نیروهای تولید
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
expeditionary forces
U
نیروی اعزامی
differential forces
U
نیروهای دیفرانسیلی
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
distribution of forces
U
تقسیم نیروها
distribution of forces
U
واگذاری نیروها
enemy forces
U
نیروهای دشمن
irregular forces
U
نیروهای چریکی
sum of all external forces
U
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
balance collective forces
U
نیروهای کلی متعادل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
van der waals forces
U
نیروهای وان در والس
dipole dipole forces
U
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com