Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
arithmetic logic unit
U
واحد حساب و منطق
arithmetic logic unit
U
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
logic arithmetic unit
U
واحد منطق و حساب
Other Matches
arithmetic unit
U
واحد حساب
arithmetic unit
U
واحد محاسبه
logic unit
U
واحد منطقی
arithmetic
U
داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
arithmetic
U
عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان
arithmetic
U
عمل ریاضی انجام شده توسط ALU
arithmetic
U
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
arithmetic
U
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
arithmetic
U
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
arithmetic
U
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
arithmetic
U
تابع ریاضی اعمال شده روی داده
arithmetic
U
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
arithmetic
U
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
arithmetic
U
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
arithmetic
U
حساب
[ریاضی]
arithmetic mean
U
میانگین حسابی
arithmetic mean
U
میانگین
arithmetic mean
U
میانگین حسابی متوسط حسابی
arithmetic
U
افماریک
[ریاضی]
arithmetic
U
محاسباتی
arithmetic
U
حسابی
arithmetic
U
حسابدان
arithmetic
U
حسابی حسابگر
arithmetic
U
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
arithmetic
U
علم حساب
arithmetic
U
حساب
multiprecision arithmetic
U
ریاضیات با دقت چند گانه
arithmetic expression
U
مبین حسابی
arithmetic expression
U
عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction
U
دستورالعمل حسابی
arithmetic instruction
U
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
arithmetic statement
U
دستورمحاسباتی
arithmetic statement
U
حکم حسابی
elementary arithmetic
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
arithmetic check
U
مقابله حسابی
arithmetic , political
U
اقتصاد سیاسی
arithmetic sequence
U
تصاعد حسابی
[ریاضی]
arithmetic function
U
تابع حسابی
[ریاضی]
binary arithmetic
U
حساب دودوئی
arithmetic shift
U
تغییر مکان حسابی
arithmetic progression
U
تصاعد ریاضی
arithmetic progression
U
تصاعد عددی
arithmetic operator
U
عملگرمحاسباتی
binary arithmetic
U
حساب دودویی
arithmetic operator
U
عملگرحسابی
arithmetic operation
U
عمل ریاضی
arithmetic operator
U
اپراتور محاسباتی
arithmetic operation
U
عمل محاسباتی
arithmetic progression
U
تصاعد حسابی
arithmetic series
U
سریهای حسابی
arithmetic relation
U
ارتباط محاسباتی
arithmetic register
U
ثبات حسابی ثبات محاسباتی
arithmetic method
U
روش حسابی
arithmetic register
U
ثبات ریاضی
arithmetic operation
U
عملیات حسابی
arithmetic register
U
ثبات حسابی
arithmetic operation
U
عمل حسابی
arithmetic relation
U
رابطه حسابی
modulo arithmetic
U
شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
arithmetic operator
U
نشان حسابی عملگر ریاضی
modulo arithmetic
U
ریاضی تابعی در پایه N
modulo arithmetic
U
بررسی تشخیص خطا با استفاده از باقی مانده عمل ریاضی روی داده
binary arithmetic operation
U
عملکرد ریاضی دودویی
basic operation of arithmetic
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
floating point arithmetic
U
حساب ممیز شناور
fixed point arithmetic
U
حساب ممیز ثابت
the four basic arithmetic operations
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
fundamental operation of arithmetic
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
logic
U
منطق
logic
U
مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic
U
ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic
U
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic
U
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic
U
دانش تفکرات و دلایل
logic
U
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic
U
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic
U
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic
U
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic
U
برهان
logic
U
استدلال
logic
U
منطق ریاضی
logic
U
زبان ریاضی
logic
U
لاجیک
logic
U
منطقی
logic
U
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic
U
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic circuits
U
مدارهای منطقی
logic circuit
U
مدار منطقی
logic card
U
کارت منطقی
logic board
U
برد منطقی
logic board
U
تخته منطقی
threshold logic
U
منطق استانهای
formal logic
U
منطق صوری
logic add
U
جمع منطقی
structural logic
U
منطق ساختی
fuzzy logic
U
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
fuzzy logic
U
منطق نامعلوم
symbolic logic
U
منطق نمادی
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
three state logic
U
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
three state logic
U
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
symbolic logic
U
منطق رمزی
logic analysis
U
تحلیل منطقی
logic analyzer
U
تحلیل کننده منطقی
logic array
U
ارایه منطقی
fluid logic
U
منطق سیلانی
formal logic
U
منطق مجرد
formal logic
U
منطق رمزی
formal logic
U
قضاوت سطحی
formmal logic
U
منطق صوری
two level logic
U
منطق دوسطحی
to chop logic
U
منطق بافتن
symbolic logic
U
منطق سمبلیک
symbolic logic
U
زبان علایم یاعلامتی
logic symbol
U
علامت منطقی
logic symbol
U
نماد منطقی
logic switch
U
گزینه منطقی
logic sum
U
مجموع منطقی
logic shift
U
تغییر مکان منطقی
logic seeking
U
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic seeking
U
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic theorist
U
نظریه پرداز منطقی
logic theory
U
نظریه منطقی
logic variable
U
متغیر منطقی
n level logic
U
منطق N سطحی
negative logic
U
منطق منفی
positive logic
U
منطق مثبت
mathematical logic
U
منطق ریاضی
propositional logic
U
منطق گزارهای
sequential logic
U
منطق ترتیبی
shared logic
U
منطق اشتراک
logic programming
U
برنامه نویسی منطقی
logic probe
U
کاوشگر منطقی
logic seeking
U
انتهای خط وط
logic element
U
عنصر منطقی
logic diagram
U
نمودار منطقی
logic device
U
دستگاه منطقی
logic designer
U
طراح مدارهای منطقی
logic design
U
طراحی منطقی
logic element
U
عنصر لاجیک
logic error
U
خطای منطقی
logic operator
U
اپراتور منطقی
logic operation
U
عمل منطقی
logic network
U
شبکه منطقی
logic multiply
U
ضرب منطقی
logic instruction
U
دستورالعمل منطقی
logic gates
U
گیتهای منطقی
logic gate
U
دروازه منطقی
logic function
U
تابع منطقی
logic design
U
طرح منطقی
boolean logic
U
منطق بولی
mathematical logic
U
منطق ریاضی
[ریاضی]
formal logic
U
منطق صوری
[منطق]
computer logic
U
منطق کامپیوتر
control logic
U
منطق کنترل
affective logic
U
منطق عاطفی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
first order predicate logic
U
PROLO بکار می رود
double rail logic
U
منطق دو خطی
uncommitted logic array
U
مشابه 10328
random logic design
U
طرح منطقی تصادفی
diode transistor logic
U
DTL
uncommitted logic array
U
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
current mode logic
U
منطق جریانی
integrate logic circuit
U
مدار منطقی مجتمع
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
single rail logic
U
منطق تک خطی
positive true logic
U
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
integrated injection logic
U
IIL
programmable logic array
U
ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
unit
U
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit
U
یک دستگاه
unit
U
یکا
unit
U
دستگاه
unit
U
بافر با طول یک حرف .
unit
U
وسیله جانبی
unit
U
واحد
unit
U
واحدنظامی
unit
U
فرد
unit
U
نفر عدد فردی
unit
U
میزان
unit
U
یک
unit
U
یکه
unit
U
یگان شمار
unit
U
قسمت
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
یکان
imaginary unit
U
یکه موهومی
[ریاضی]
unit matrix
U
ماتریس همانی
[ریاضی]
physical unit
U
واحد فیزیکی
unit trust
U
موسسهسرمایهگذار
turntable unit
U
بخشصفحهتراش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com