English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti friction bearing U یاطاقان غلطکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anti-friction pad U لایهضداصطکاک
friction U سایش
friction U اصطکاک
friction U مالش اختلاف
friction U حساسیت
friction U مالش
friction U اصطکاک [فیزیک]
internal friction U گرانروی
internal friction U سایش درونی
internal friction U اصطکاک درونی
angle of friction U زاویه اصطکاک
angle of friction U زاویه مالش
hydraulic friction U اصطکاک ابی
friction welding U جوشکاری مالشی
gear friction U اصطکاک چرخ دنده
internal friction U مالش درونی سایش داخلی
static friction U اصطکاک ساکن
internal friction U چسبندگی
internal friction U وشکسانی ویسکوزیته
kinetic friction U اصطکاک جنبشی
friction velocity U سرعت اصطکاکی
rolling friction U اصطکاک غلتشی
side friction U اصطکاک جانبی
skin friction U مقاومت پوسته
sliding friction U اصطکاک لغزشی
static friction U اصطکاک در استانه حرکت
magnetic friction U مالش مغناطیسی
friction pile U شمع مالشی
friction coefficient U ضریب اصطکاک
friction clutch U کلاچ اصطکاکی
friction factor U ضریب اصطکاک
fluid friction U اصطکاک روغنی
internal friction U اصطکاک داخلی
economic friction U اصطکاک اقتصادی
economic friction U موانع اقتصادی
coefficient of friction U ضریب مالش
coefficient of friction U ضریب اصطکاک
circular friction saw U اره کمانهای اصطکاکی
friction strip U نوارآتشزن
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
friction tape U نوار چسب
friction surface U سطح اصطکاک ترمز
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
tax friction U اصطکاک مالیاتی
friction pile U شمع اصطکاکی
friction match U کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
angle of internal friction U زاویه اصطکاک داخلی
surface friction drag U پسای اصطکاک سطح
coefficient of internal friction U ضریب اصطکاک داخلی
friction loss in pipes U افت بار در لوله ها
friction horse power U توان تلف شده
gear friction losses U تلفات اصطکاکی جعبه دنده
friction for fittings and valves U اصطکاک در شیرها و بستها
magnetic friction clutch U کلاج مالشی مغناطیسی
brush friction loss U اتلاف مالشی زغال
four column friction screw press U پرس اصطکاکی چهار ستونی
vincent friction screw press U پرس وینسنت
anti U در مقابل
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti- U به معنای "مخالف "
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti U پاد
anti U مخالف علیه
anti U ضد
anti U :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti U انتی
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
anti thesis U نقیض
anti thesis U وضع مقابل
anti thesis U انتی تز
anti thesis U برابر نهاد
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti socialist U ضد سوسیالیستی
anti-moth U مواد ضد بید فرش
anti sepsis U جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti semitic U ضد یهودی
anti particle U ضد ذره
anti matter U ضد ماده
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti skid U ضد لغزش
anti-theft U دزدگیر
anti-tank U ضد تانک
anti-clockwise U بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-freeze U ضد یخ
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-freeze U پاد یخ
anti-hero U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-heroes U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-histamine U ضد هیستامین
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines U ضد هیستامین
anti-histamines U آنتی هیستامین
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-pollutant U پادآلودگی
anti-pollutants U پادآلودگی
anti-histamine U آنتی هیستامین
anti dumping U ضد دامپینگ
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti freezer U ضد انجماد
anti derivative U ضد مشتق
anti freezer U ضد یخ
anti detonant U مایع ضد بدسوزی
anti-Semite U ضد یهود
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti tr switch U کلید ضد فرگیر
anti-social U ضد اجتماعی
anti social U ضد اجتماعی
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
anti-Semites U ضد یهود
anti-Semitic U مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti-Semitic U مخالف نژاد سامی
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semite U مخالف اقوام سامی
anti detonation U ضد بدسوزی
anti semite U ضد یهود
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti icing U ضد یخ
anti air U ضد هواپیمایی
anti capitalist U ضد سرمایه داری
anti aircraft U پدافند هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
anti cyclical U ضد دورهای
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti g suit U لباس ضد فشار ثقل
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
bearing U یاطاقان
bearing U بلبرینگ
bearing U گرا
bearing U زاویه حامل
bearing U قسمت تحمل کننده بار
bearing U یاطاقاه
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
bearing U سمت
bearing U سمت حرکت
beyond bearing U تحمل ناپذیر
bearing U یاتاقان
beyond bearing U غیرقابل تحمل
bearing U تکیه گاه
bearing U سطح اتکا
bearing U نسبت
bearing U وضع
bearing U طاقت
bearing U بردباری
bearing U رفتار سلوک
bearing U جهت
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
bearing U بردگاه بردگاه
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact U ...anti
anti corrosion composition U رنگ ضد زنگ
anti drumming sheet U ورق ضد تورم
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti dazzle screen U شیشه نورگیر
anti dazzle screen U شیشه ضد نور
anti dazzle vizor U افتابگیر
anti dazzle vizor U سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti development policy U سیاست ضد توسعه
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti inflationary policy U ضد تورمی
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti skid protection U حفافت از لغزش
anti skid system U سیستم ضد لغزش
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
anti strokes line U خط انتی استوکسی
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti propeller end U انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
anti induction cable U کابل ضد القا
anti knock property U درجه اکتان
anti knock property U خاصیت ضدضربه
anti icing fluid U مایع ضد یخ
anti menchanized defense U پدافند ضد مکانیزه
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti freeze pump U پمپ ضد یخ
Anti – corruption campaign . U مبارزه با فساد
anti-tank missile U گلولهموشکضدتانک
anti inflationary policy U سیاست انقباضی
anti-slip shoe U پایهضدلغزش
anti trust law U قانون ضد تراست
anti flood valve U شیر اطمینان مانع طغیان
anti-slip foot پایه ضد لغزش
anti-ship missile U گلولهموشکضدناو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com