English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
federalist U طرفدار دولت فدرال
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti U در مقابل
anti U انتی
anti U :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti U پاد
anti U مخالف علیه
anti U ضد
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti- U به معنای "مخالف "
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti thesis U وضع مقابل
anti thesis U نقیض
anti skid U ضد لغزش
anti socialist U ضد سوسیالیستی
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
anti sepsis U جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti freezer U ضد یخ
anti freezer U ضد انجماد
anti g suit U لباس ضد فشار ثقل
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti icing U ضد یخ
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti matter U ضد ماده
anti particle U ضد ذره
anti semitic U ضد یهودی
anti thesis U انتی تز
anti thesis U برابر نهاد
anti-theft U دزدگیر
anti-tank U ضد تانک
anti-pollutants U پادآلودگی
anti-pollutant U پادآلودگی
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines U آنتی هیستامین
anti-histamines U ضد هیستامین
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine U آنتی هیستامین
anti-histamine U ضد هیستامین
anti-heroes U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-moth U مواد ضد بید فرش
anti-freeze U پاد یخ
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-freeze U ضد یخ
anti-clockwise U بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-hero U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-Semitic U مخالف نژاد سامی
anti social U ضد اجتماعی
anti-social U ضد اجتماعی
anti tr switch U کلید ضد فرگیر
anti air U ضد هواپیمایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
anti aircraft U ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
anti capitalist U ضد سرمایه داری
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
anti-Semites U ضد یهود
anti-Semitic U مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti semite U ضد یهود
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semite U ضد یهود
anti-Semite U مخالف اقوام سامی
anti cyclical U ضد دورهای
anti derivative U ضد مشتق
anti dumping U ضد دامپینگ
anti detonation U ضد بدسوزی
anti detonant U مایع ضد بدسوزی
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
anti development policy U سیاست ضد توسعه
anti friction bearing U یاطاقان غلطکی
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
anti-skating device U دستگاهضدلفزش
anti icing fluid U مایع ضد یخ
anti induction cable U کابل ضد القا
anti inflationary policy U سیاست انقباضی
anti inflationary policy U ضد تورمی
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
anti freeze pump U پمپ ضد یخ
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
anti flouing paint U رنگ ضد خزه
Anti – corruption campaign . U مبارزه با فساد
anti drumming sheet U ورق ضد تورم
anti-vibration handle U دستهضدلغزش
anti-tank rocket U موشکضدتانک
anti-tank missile U گلولهموشکضدتانک
anti-slip shoe U پایهضدلغزش
anti-slip foot پایه ضد لغزش
anti flood valve U شیر اطمینان مانع طغیان
anti-ship missile U گلولهموشکضدناو
anti-radar missile U گلولهموشکضدرادار
anti-friction pad U لایهضداصطکاک
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti knock property U درجه اکتان
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti corrosion composition U رنگ ضد زنگ
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti dazzle vizor U سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti dazzle screen U شیشه نورگیر
anti propeller end U انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti dazzle screen U شیشه ضد نور
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
anti menchanized defense U پدافند ضد مکانیزه
anti dazzle vizor U افتابگیر
anti knock property U خاصیت ضدضربه
anti skid protection U حفافت از لغزش
anti skid system U سیستم ضد لغزش
anti trust law U قانون ضد تراست
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
anti strokes line U خط انتی استوکسی
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact U ...anti
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
anti-torque tail rotor U دم چرخانضدلفزش
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com