English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti aircraft U پدافند هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
artillery U توپ
artillery U رسته توپخانه
artillery U توپخانه صحرایی
artillery U توپخانه
artillery U Artill :abb
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
division artillery U توپخانه لشگری
division artillery U توپخانه لشگر
artillery chart U طرح تیر توپخانه
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
field artillery U توپخانه صحرائی
heavy artillery U توپخانه سنگین
hostile artillery U توپخانه دشمن
artillery carriage U قنداق توپ
corps artillery U توپخانه سپاه
coastal artillery U توپخانه ساحلی
artillery corps U قسمت توپخانه
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
artillery piece U جنگ افزارتوپخانه
artillery piece U قبضه توپخانه
artillery mount U سکوی نصب
artillery mount U سکوی توپخانه
artillery mount U قنداق توپخانه
artillery man U توپچی
artillery group U گروه توپخانه
artillery corps U رسته توپخانه
artillery brigade U تیپ توپخانه
artillery branch U رسته توپخانه
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
artillery ammunition U مهمات توپخانه
armored artillery U توپخانه زرهی
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
medium artillery U توپخانه متوسط
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
artillery annex U پیوست توپخانه
towed artillery U توپخانه کششی
artillery battalion U گردان توپخانه
light artillery U توپخانه سبک
army artillery U توپخانه ارتش
armored artillery U توپخانه زرهدار
artillery fire plan U طرح اتش توپخانه
artillery liaison officer U افسر رابط توپخانه
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery fire unit U یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
aircraft U طیاره
aircraft U هواپیما
unmanned aircraft U هواپیمای بدون سرنشین
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
aircraft engine U موتور هواپیما
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
one aircraft was shot down U سرنگون گردید
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
shipboard aircraft U هواپیمای ناو پایه
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
tailless aircraft U هواپیمای بی دم
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
The aircraft got off the ground . U هواپیما اززمین بلند شد
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
one aircraft was shot down U یک هواپیما
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
naval aircraft U هواپیمای ناوپایه
axial of an aircraft U محور هواپیما
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
large aircraft U هواپیمای بزرگ
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
passenger aircraft U هواپیمای مسافربری
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft carrier U carrier : syn
aircraft accident U سانحه هوایی
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft repair U تعمیر هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
active aircraft U هواپیمای درگیر در رزم
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft carriers U ناو هواپیمابر
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
aircraft carriers U carrier : syn
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
active aircraft U هواپیمای فعال
light aircraft U هواپیمای سبک
aircraft guide U مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft section U رسدهواپیمایی
aircraft defective U هواپیمای معیوب
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
aircraft defective U هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
lighter than air aircraft U هواپیمای سبکتر از هوا
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
heavier than air aircraft U هواپیمای سنگین تر از هوا
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
awaiting aircraft availability U زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
aircraft gun laying U رادار هواپیما
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
rotary wing aircraft U هواپیما با بال گردنده
variable geometry aircraft U هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
anti U در مقابل
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti U انتی
anti U :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti U ضد
anti U مخالف علیه
anti U پاد
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti- U به معنای "مخالف "
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
anti-Semitic U مخالف نژاد سامی
anti-clockwise U بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-Semitic U مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti-freeze U ضد یخ
anti-social U ضد اجتماعی
anti social U ضد اجتماعی
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
anti-histamines U آنتی هیستامین
anti-Semite U ضد یهود
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti-moth U مواد ضد بید فرش
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-freeze U پاد یخ
anti tr switch U کلید ضد فرگیر
anti-heroes U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-histamine U ضد هیستامین
anti-histamine U آنتی هیستامین
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines U ضد هیستامین
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-pollutant U پادآلودگی
anti-pollutants U پادآلودگی
anti-tank U ضد تانک
anti-hero U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-theft U دزدگیر
anti-Semites U ضد یهود
anti semite U ضد یهود
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
anti particle U ضد ذره
anti matter U ضد ماده
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti icing U ضد یخ
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti g suit U لباس ضد فشار ثقل
anti freezer U ضد انجماد
anti freezer U ضد یخ
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti dumping U ضد دامپینگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com