English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
answering machine U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
telephone answering machine U دستگاهپاسخگوییبهتلفن
Other Matches
answering U : پاسخ دادن
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ به یک سوال
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U پاسخ
answering U ضمانت کردن
answering U دفاع کردن
answering U جوابگو شدن
answering U بکار امدن بکاررفتن
answering U بدرد خوردن مطابق بودن
answering U جواب احتیاج را دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U دفاع
answering U جواب دادن از عهده برامدن
answering machines U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
machine U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine U خطای ناشی از خرابی قطعه
machine U ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U بیت اجرا میشود
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine sensible U قابل درک توسط کامپیوتر
two way machine U ماشین دو راهه
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U تراشیدن ماشین
machine U براده برداشتن
machine U شیارانداختن روی فلز
machine U تراشکاری کردن صیقل کردن
machine U ماشین
machine U دستگاه
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine U تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
mortising machine U دستگاه کام کنی
machine time U وقت ماشین
machine time U زمان ماشین کاری
machine translation U ترجمه ماشینی
machine welding U جوشکاری ماشینی
machine word U کلمه ماشین
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
machine run U اجرای ماشین
machine operator U متصدی ماشین
machine oriented U ماشین گرا
machine readable U خواندنی توسط ماشین
machine readable U قابل خواندن توسط ماشین
machine representation U نمایش ماشیی
machine ringing U زنگ ماشینی
machine run U رانش ماشین
milling machine U ماشین تراش
milling machine U ماشین فرز
printer machine U دستگاه چاپ
punching machine U ماشین سوراخکن
punching machine U دستگاه منگنه
punching machine U دستگاه پانچ
reaping machine U ماشین درو
reeling machine U ماشین نخ پیچی
reeling machine U چرخک
printer machine U ماشین چاپ
planing machine U ماشین کندگی
planer machine U ماشین صفحه تراش
milling machine U دستگاه فرز
molding machine U دستگاه قالب گیری
mowing machine U ماشین علف چینی
mowing machine U علف چین
multi way machine U دستگاه چند راهه
object machine U ماشین مقصود
open machine U ماشین باز
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
machine address U بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
machine dependent U وابسته ماشین
machine dependent U وابسته به ماشین
machine designer U طراح ماشین
machine down time U زمان توقف ماشین
machine down time U زمان معطلی دستگاه
machine equipment U تجهیزات ماشین
machine error U خطای ماشین
machine cycle U چرخه ماشین
machine column U پایه یا ستون دستگاه
machine check U برسی ماشین
machine address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
machine address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
machine address آدرس ماشین
machine based U مبتنی بر ماشین
machine builder U ماشین ساز
machine building U ماشین سازی
machine capacity U فرفیت ماشین
machine fault U عیب ماشین
machine fault U نقص ماشین
machine learning U فراگیری ماشین
machine number U عدد سرعت هواپیما
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
machine oil U روغن ماشین
machine operating U عملکرد ماشین
machine operator U کارگردان ماشین
machine operator U اپراتوردستگاه
machine language U زبان ماشین
machine foundation U پایه دستگاه
machine frame U چارچوب دستگاه
machine gunner U مسلسل چی
machine independent U مستقل از ماشین
machine instruction U دستورالعمل ماشین
machine intelligence U هوش ماشین
machine interupption U وقفه ماشین
machine operator U اپراتور ماشین
sub-machine gun U مسلسل دستی
cog in the machine <idiom> U قطرهای از دریا
plaiting machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
pleating machine U دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
plaiting machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
pleating machine U دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
kidney machine U ماشینکمکیبرایافرادبیمار
rowing machine U ماشینپایی
machine hall U راهرویماشین
sub-machine gun U تیربار دستی
sub-machine gun U تیربار خودکار
sub-machine guns U مسلسل دستی
sub-machine guns U تیربار دستی
sub-machine guns U تیربار خودکار
accept machine دستگاه پذیرنده
fax machine U فاکس
fuelling machine U ماشینسوخت
drilling machine U دریل [ابزار]
facsimile (machine) U دستگاه فکس
fax (machine) U دستگاه فکس
freezing machine U فریزر [غذا و آشپزخانه]
boring machine U دریل [ابزار]
drilling machine U مته برقی [ابزار]
boring machine U مته برقی [ابزار]
dyeing machine U ماشین رنگرزی
sweeper [machine] U ماشین خاکروب
boring machine U دستگاه مته [ابزار]
drilling machine U دستگاه مته [ابزار]
sanding machine U ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
spreading machine U مقسم بتن
sunchronous machine U ماشین سنکرون
swaging machine U حلبی خمکن
synchronous machine U ماشین همگام
synchronous machine U ماشین همزمان
tabulating machine U جدول بند
tabulating machine U جدول نویس
talking machine U گرامافون
spininning machine U ماشین یا دستگاه ریسندگی
sowing machine U بذر افشان
sowing machine U ماشین تخم کاری
scouring machine U ماشین سایش
scouring machine U ماشین سمباده
seaming machine U ماشین درزگیری
seeding machine U ماشین تخم کاری
sequential machine U ماشین ترتیبی
shaping machine U دستگاه صفحه تراش
smart machine U ماشین هوشیار
snow machine U ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
talking machine U دستگاه ضبط صوت
teaching machine U ماشین اموزش
virtual machine U ماشین مجازی
virtual machine U دستگاه مجازی
weighing machine U ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
winding machine U دستگاه سیم پیچی
winnowing machine U ماشین باد افشانی
fruit machine U جک پات
pinball machine U ماشین پینبال
two phase machine U ماشین دو فازه
turning machine U ماشین تراش
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
teaching machine U ماشین تدریس
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
three phase machine U ماشین سه فازه
threshing machine U ماشین غله پوست کنی
threshing machine U ماشین خرمن کوبی
transfer machine U دستگاه انتقال
turing machine U ماشین تورینگ
pinball machine U ماشین ساچمه پران
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
electric machine U ماشین الکتریکی
adding machine U ماشین افزایشگر
air machine U ماشین تهویه معدن
edging machine U دستگاه خم کننده لبه فلزات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com