Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
analog transmission
U
مخابره قیاسی
analog transmission
U
انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analog
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog
U
نظیر
analog
U
مانند
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
analog
U
مقدار یا یک متغیر در حالت آنالوگ
analog
U
سیگنال ممتد
analog
U
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog
U
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
انالوگ
analog
U
شباهت
analog
U
شی قابل قیاس
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
analog
U
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
analog
U
مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
analog
U
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analog
U
ی از حالت آنالوگ هستند
analog
U
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
analog
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
U
لغت متشابه
analog
U
قیاسی
analog
U
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
analog
U
از حالت آنالوگ به کد دیجیتالی
analog
U
ی از داده آنالوگ است
analog to digital
U
انالوگ به دیجیتال
analog signal
U
علامت قیاسی
digital analog
U
رقمی به قیاسی
analog monitor
U
مونیتورقیاسی
analog monitor
U
مونیتور انالوگ
analog digital
U
قیاسی به رقمی
analog device
U
دستگاه انالوگ
analog device
U
دستگاه قیاسی
analog adder
U
افزایشگر قیاسی
analog channel
U
مجرای قیاسی
analog computer
U
کامپیوتر تحلیلی
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوترقیاسی
analog computer
U
کامپیوتر سنجشی
analog data
U
داده قیاسی
analog digital converter
U
مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter
U
تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
analog digital converter
U
مبدل انالوگ دیجیتال
analog to digital converter
U
مبدل قیاسی به رقمی
digital to analog converter
U
مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
transmission
U
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission
U
عبور
transmission
U
فرافرستی
transmission
U
گیربکس
transmission
U
جعبه دنده
transmission
U
مخابره کردن
transmission
U
ارسال کردن
transmission
U
مخابره
transmission
U
ارسال پیام
transmission
U
سخن پراکنی
transmission
U
فرافرستادن
transmission
U
فرا فرستی
transmission
U
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission
U
ارسال
transmission
U
مخابره مخابرات
transmission
U
انتقال
transmission
U
مخابرات ارسال
transmission
U
ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission
U
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission
U
ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission
U
تراگسیل
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission
U
خطای ناشی از اختلال در خط
synchronous transmission
U
مخابره همزمان
parallel transmission
U
مخابره موازی
transmission case
U
جعبه دنده
transmission case
U
گیربکس
transmission dynamometer
U
توان سنج انتقالی
transmission error
U
خطای مخابره
transmission facility
U
وسیله انتقال
transmission factor
U
ضریب عبور
transmission gear
U
چرخ دنده انتقال
transmission grating
U
شبکه عبور
synchronous transmission
U
انتقال همزمان
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
polar transmission
U
مخابره قطبی
positive transmission
U
پخش مثبت
power transmission
U
انتقال انرژی
serial transmission
U
ارسال سری
serial transmission
U
مخابره سری مخابره نوبتی
simplex transmission
U
مخابره ساده
social transmission
U
انتقال اجتماعی
synchronous transmission
U
مخابره همگام
transmission grease
U
گریس جعبه دنده
transmission system
U
شبکه انتقال
transmission limit
U
محدوده فرافرستی
transmission security
U
تامین مخابره
transmission shaft
U
محور انتقال
transmission shaft
U
شفت گیربکس
transmission system
U
سیستم انتقالی
transmission system
U
دستگاه انتقالی
transmission tower
U
برج انتقال
video transmission
U
ارسال ویدئویی
wireless transmission
U
انتقال بی سیم
worm transmission
U
گیربکس با چرخ دنده حلزونی
electricity transmission
U
انتقالالکتریسیته
transmission security
U
تامین ارسال
transmission security
U
تامین ارسال پیام
transmission line
U
خط مخابرهای
transmission line
U
خط انتقال
transmission line
U
سیم انتقال
transmission of sound
U
انتقال یاعبورصدا
transmission oil
U
روغن جعبه دنده
transmission rate
U
نرخ مخابره
transmission rate
U
سرعت مخابره
transmission ratio
U
نسبت تبدیل جعبه دنده
transmission cable
U
کابلانتقال
data transmission
U
ارسال داده
asynchronous transmission
U
مخابره ناهمگام
heat transmission
U
انتقال گرما
asynchronous transmission
U
مخابره غیرهمزمان
data transmission
U
مخابره داده
error transmission
U
ارسال خطا
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
epicyclic transmission
U
جعبه دنده اپی سیکلیک
energy transmission
U
انتقال انرژی
power transmission
U
انتقال قدرت
duplex transmission
U
مخابره دو رشتهای
duplex transmission
U
مخابره دورشتهای
digital transmission
U
انتقال رقمی
digital transmission
U
مخابره دیجیتال
digital transmission
U
انتقال دیجیتالی
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
data transmission
U
مخابره داده ها
asynchronous transmission
U
انتقال غیرهمزمان
information transmission
U
انتقال اطلاعات
neutral transmission
U
مخابره خنثی
negative transmission
U
پخش منفی
asymmetric transmission
U
روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
afferent transmission
U
هدایت اورانی
end of transmission
U
انتهای مخابره
light transmission
U
انتقال نور
isochronous transmission
U
ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
image transmission
U
انتقال تصویر
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
four speed transmission
U
گیربکس چهاردور
variable speed transmission
U
گیربکس پلهای
transmission/reception of messages
U
انتقالپیام
tubular transmission shaft
U
لوله کاردان
transmission/reception of messages
U
دریافت
velocity of energy transmission
U
سرعت انتقال انرژی
Hertzian wave transmission
U
انتقالموجافقی
balanced transmission line
U
سیم انتقال متقارن
automobile gear transmission
U
گیربکس اتومبیل
transmission level meter
U
دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
transmission of the electric current
U
انتقالفوریالکتریکی
vestigial sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
asymmetrical sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
tubular transmission shaft
U
محور انتقال لولهای
gear transmission ratio
U
نسبت دنده گیربکس
start stop transmission
U
مخابره قطع و وصلی
integrate transmission line
U
خط انتقال مجتمع
integrate transmission system
U
سیستم انتقال مجتمع
internal transmission factor
U
ضریب انتقال داخلی
end of transmission block
U
خاتمه ارسال بلاک
main transmission shaft
U
محور انتقال اصلی
maximum light transmission
U
انتقال نور حداکثر
microwave transmission lines
U
خطوط انتقال ریزموج
oil hydraulic transmission
U
گیربکس هیدرولیکی
overhead transmission line
U
خط انتقال هوایی
digital data transmission
U
ارسال دیجیتالی داده
transmission oil pump
U
پمپ روغن جعبه دنده
line transmission error
U
خطای انتقال
end of transmission block
U
انتهای بلاک مخابره
half duplex transmission
U
مخابره دو نیم رشتهای
transmission electron micrograph
U
ریزنگار انتقال الکترون
high frequency transmission
U
انتقال فرکانس بالا
high tension transmission line
U
خط انتقال فشار قوی
high-tension electricity transmission
U
امتدادبلندناقلالکتریسیته
piv variable speed transmission
U
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
d.c. high tension power transmission
U
انتقال فشار قوی دی . سی .
transmission of the rotary motion to the rotor
U
ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
high tension transmission tower
U
دکل انتقال فشار قوی
high voltage transmission line
U
خط انتقال فشار قوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com