English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
altitude datum U ارتفاع از سطح دریا
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
datum U مبنا
datum U پایه
datum U مفروض
datum U مبدا
datum U یک واحد داده
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
datum U سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
datum U سطح مبنا
datum U ماخذ
datum U اطلاع
datum U داده
datum U داده ها
datum U سطح مقایسه
chart datum U مبنای عمق نقشه
datum level U سطح اب ازاد
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
datum level U سطح اب دریا
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
datum deck U پل مبنا
datum line U خط مبنا
datum line U خط مبداء
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
hydrographic datum U سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
known datum point U ایستگاه معلوم
known datum point U نقطهای با مختصات وگرای معلوم
reference datum U سطح افق بار یاوزن هواپیما
sense datum U شیی محسوس
sense datum U امر محسوس وقابل تحلیل
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
hydrographic datum U سطح مبنای اب نگاری
datum line U خط مقایسه
datum line U خط پایه
datum line U خط مبنای سنجش
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
datum plane U سطح مبنای اب دریا
datum point U نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
datum plane U افق مبنا
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
lower water datum U معدل پس رفت اب دریا
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
datum sweeping mark U علامت مبنای روبش
altitude U مقام رفیع منزلت
altitude U ارتفاع از سطح دریا
altitude U بلندی از سطح دریا
altitude U فراز منتها درجه
altitude U بلندا
altitude U فرازا
altitude U بلندی
altitude U ارتفاع
altitude U ارتفاع هواپیما
take the altitude U sight a take
low altitude U ارتفاع پایین
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
jump altitude U ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
high altitude U از ارتفاع زیاد
jump altitude U ارتفاع پرش
high altitude U ارتفاع زیاد
negative altitude U ارتفاع غلط است
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
observed altitude U ارتفاع حقیقی
altitude scale U ارتفاعدیجیتالی
altitude clamp U گیرهتنظیمارتفاع
true altitude U altitude observed
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
radar altitude U ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
safe altitude U ارتفاع امن
absolute altitude U ارتفاع مطلق
rated altitude U ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pitch altitude U زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
observed altitude U altitude true : syn
release altitude U ارتفاع رها کردن بمب
critical altitude U ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
altitude sickness U ازاربلندی
altitude slot U منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
altitude tints U گویا کردن نقشه
altitude tints U لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
astro altitude U ارتفاع نجومی
attack altitude U ارتفاع تک
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
calculated altitude U ارتفاع تنظیم شده
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
cabin altitude U فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
computed altitude U ارتفاع محسوب
computed altitude U ارتفاع حساب شده
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
cruising altitude U ارتفاع پرواز
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude acclimatization U عادت کردن به ارتفاع منطقه
absolute altitude U ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
drop altitude U ارتفاع پرش
drop altitude U ارتفاع بارریزی
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
altitude circle U صفحه ارتفاع سنج هواپیما
altitude sickness U کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
altitude intercept U رهگیری در ارتفاع بالا
critical altitude U ارتفاع بحرانی
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
altitude fine adjustment دستگاه تنظیم دقیق
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com