Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
airport traffic area
U
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airport
U
فرودگاه
airport
U
دریچه هوا هواکش
airport
U
روزنه هوا
How far is it to the airport?
U
تا فرودگاه چقدر راه است؟
Take me to the airport?
U
مرا به فرودگاه ببرید.
What's the fare to the airport?
U
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
Is there a bus to the airport?
U
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a train to the airport?
U
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
ground airport equipment
U
تجهیزاتزمینیهواپیما
traffic
U
انتقال دریانوردی
traffic
U
گذشتن
traffic
U
حرکت سیر
traffic
U
تجارت
traffic
U
تجمع مدافعان
traffic
U
تجارت غیرقانونی
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
U
امد و شد
traffic
U
ترافیک
traffic
U
تجارت هدایت شده
two-way traffic
U
محلعبوردوطرفه
traffic
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic
U
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
U
داده پیام دریافتی
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
U
امد و شد حمل و نقل
traffic
U
رفت و امد
traffic
U
عبور و مرور
traffic
U
مبادله کالا
traffic
U
امد وشد رفت وامد
through traffic
U
امد و رفت ترانزیتی
through traffic
U
شد امد ترانزیتی
through traffic
U
عبور یکسره
traffic
U
نقل
one-way traffic
U
عبوریکطرفه
through traffic
U
ترافیک ترانزیتی
traffic
U
شد وامد
traffic
U
امد و رفت
traffic
U
امد وشدکردن
traffic
U
مخابره
traffic
U
کالا
traffic
U
تردد کردن
traffic
U
داد وستدارتباط کسب
traffic
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic volume
U
بار شد و امد
density of traffic
U
پر پشتی امد و شد
The traffic is heavy.
U
ترافیک سنگین است.
traffic volume
U
حجم امد و شد
density of traffic
U
تراکم ترافیک
transit traffic
U
عبور ترانزیتی
to be closed to
[all]
traffic
U
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
density of traffic
U
تراکم رفت و امد
traffic jam
U
ترافیکوراهبندانسنگین
traffic stud
U
گلمیخ چهارگوش
traffic stud
U
سنگ راه
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
turning traffic
U
ترافیک پیچ دار
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
eligible traffic
U
حد عبورمجاز مسیرها
moving traffic
U
ترافیک در حال حرکت
eligible traffic
U
عبور و مرور مجاز
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
نشانه روشن
traffic stream
U
جریان امد و شد
traffic stream
U
جریان رفت و امد
to regulate the traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
There is heavy traffic.
U
ترافیک سنگین است.
traffic congestion
U
راهبندان سنگین
stop-and-go traffic
U
ترافیک سپر به سپر
dense traffic
U
ترافیک سنگین
traffic designer
U
نقشه کش رفت و امد
merging traffic
U
ترافیکخیابانفرعیاتوبان
air traffic
U
رفت و آمد هواپیمایی
heavy traffic
U
ترافیک سنگین
traffic lanes
U
خطترافیک
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
incoming traffic
U
جاده وسایل که می آیند
traffic warden
U
فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
bus traffic
U
رفت و امد اتوبوسها
bus traffic
U
عبور و مرور اتوبوسها
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
outgoing traffic
U
جاده به راستای بیرونی
traffic circle
U
دایرهی یک طرفه
traffic circles
U
دایرهی یک طرفه
container traffic
U
تراکم حمل و نقل کانتینرها
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
traffic control
U
کنترل ترافیک
inbound traffic
U
مسیر خارج از کشور
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
traffic court
U
دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court
U
دادگاه عبور و مرور
traffic court
U
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic cut
U
تقاطع دو جریان عبور و مرور
traffic light
U
چراغ راهنمایی
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
traffic cut
U
گره شد امد
traffic density
U
تکاشف عبور و مرور
traffic density
U
تراکم عبور و مرور
traffic density
U
شدت عبور و مرور
gyratory traffic
U
شد امدچرخشی
airfield traffic
U
عبورو مرور در فرودگاه
induced traffic
U
ترافیک القایی
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
public traffic
U
رفت و امد همگانی
road traffic
U
رفت و امد خیابان
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic
U
امد وشد خیابان
motor traffic
U
رفت و امداتومبیلها
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
local traffic
U
رفت و امد محلی
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
telephone traffic
U
ترافیک تلفنی
tidal traffic
U
امد و شد ناقرینه
tidal traffic
U
شد امدنابرابر
traffic control
U
کنترل عبور و مرور
traffic control
U
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
gyratory traffic
U
امد و شد چرخنده
traffic density
U
تراکم امد و شد
traffic peak
U
حداکثر عبور و مرور
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
traffic peak
U
تیزه شد امد
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic release
U
ساعت عبور ازاد خودروها
traffic sign
U
تابلو علایم
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
traffic sign
U
علامت عبور و مرور
traffic paint
U
خط کشی راه
traffic lane
U
خط شد امد
traffic lane
U
مسیر عبور و مرور
traffic density
U
فشار امد وشد
traffic density
U
سنگینی شد امد
generated traffic
U
شد امد ایجادی
traffic density
U
پرپشتی شد امد
airfield traffic
U
عبور و مرور فرودگاه
freight traffic
U
رفت و امد بار
traffic flow
U
کشش ترافیک
traffic induit
U
شد امد القایی
traffic intensity
U
شدت عبور و مرور
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic induit
U
ترافیک القایی
traffic flow
U
کشش عبور ومرور
traffic signals ahead
U
چراغراهنمایپیشرواست
domestic air traffic
U
رفت وامد هواپیماهای داخلی
daylight traffic line
U
خط منع ایاب ذهاب روزانه
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
telephone traffic recorder
U
ثبات ترافیک
road traffic offences
U
جرائم راهنمایی و رانندگی
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
high speed traffic
U
ترافیک سریع
high speed traffic
U
رفت و امدسریع
high speed traffic
U
امد شد سریع
continuous traffic line
U
خط پر امد و شد
continuous traffic line
U
خط پیوسته امد و شد
to block
[hold up]
(the) traffic
U
جلوی رفت و آمد را گرفتن
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
rush-hour traffic
U
وقت شلوغ رفت و آمد
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
rush-hour traffic
U
ساعت شلوغی ترافیک
goods traffic
[British E]
U
رفت و آمد بار
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
مانع ترافیک شدن
goods traffic
[British E]
U
حمل و نقل بار
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
رفت و آمد را سد کردن
to block
[hold up]
(the) traffic
U
ترافیک را نگه داشتن
to bring traffic to a standstill
U
ترافیک را متوقف کردن
traffic on public roads
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
broken traffic line
U
خط گسسته برای امد و شد
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
broken traffic line
U
خط چین برای امد و شد
to regulate the flow of traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
a low-traffic road
U
خیابان کم رفت و آمد
single lane
[file]
traffic
U
ترافیک تک خطی
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
domestic intercity freight traffic
U
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
in the case of traffic jam
[congestion]
U
هنگام راهبندان سنگین
air traffic control clearance
U
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
Turn left at the traffic lights.
از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
air traffic control radar system
U
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
to shift freight traffic from road to rail
U
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
to divert
[British E]
/ detour
[American E]
[the]
traffic
U
منحرف کردن ترافیک
area
U
پهنک
area
U
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
U
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
U
قلمرو
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
U
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
U
شاخه
[دانشی]
area
U
رشته
[دانشی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com