English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U رسد
section U بخش
section U قسمت
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U گروه دایره
section U دسته
section U قطعه
section U بخش قسمت
section U برشگاه
section U مقطع
section U رسددریایی یا هوایی
t section U پروفیل " T "
section U نیمرخ
section U رسدتوپخانه
section U قبضه توپ
section U برش
t section U عضو " T "
section U بره
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U جوخه
section U شعبه
z section U پروفیل "زد"
cross section U رویه برش
cross section U سطح مقطع عرضی
transverse section U مقطع عرضی
half section U نیم برش
cross section U مقطع
transverse section U برش متقاطع
trenched section U زیرگاه صندوقهای
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trough section U مقطع ناودانی
cross section U نیمرخ عرضی
half section U نیم مقطع
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
weaving section U منطقه تقاطع
radio section U بخشرادیو
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
full section U برش کامل
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
gun section U رسدتوپ
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
golden section U برش زرین
butt section U قسمتهدف
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
weaving section U منطقه همبری
crown section U برش در کلید قوس
pipe section U قسمتلوله
data section U بخش داده ها
main section U قسمتاصلی
gauging section U برش اندازه گیری
flotation section U بخششناور
dining section U قسمتغذاخوری
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
horizontal section U برش افقی
rolled section U مقاطع نوردشده
staff section U بخش ستادی
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
staff section U قطعات سمبه
regular section U پروفیل نرمال
rectangular section U مقطع مستطیلی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
section charge U خرج چند قسمتی
section charge U خرج جزء جزء
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section chief U رئیس قبضه
radial section U برش شعاعی
structural section U مقطع سازهای
properties of section U خواص مقاطع تیرها
root section U مقطع ریشه
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U مقطع اریب
longitudinal section U نیمرخ طولی
longitudinal section U برش طولی
standard section U پروفیل استاندارد
transition section U مقطع تبدیل
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطع مایل
project section U بخش تهیه طرحها
project section U بخش تهیه پروژه ها
program section U بخش تهیه برنامه ها
program section U بخش برنامه ها
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel section U کارگزینی
overflow section U قسمت سر ریز سد
transversal section U برش عرضی
cross section U سطح مقطع
cross-section U سطح متقاطع
aircraft section U رسدهواپیمایی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
auxiliary section U برش کومکی
axial section U برش محوری
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
box section U مقطع قوسی سکل
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
aircraft section U قسمت هواپیمایی
tip section U قسمتنوک
longitudinal section U برش طولی
build up section U مقاطع مرکب
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
wallet section U قسمتکیفپول
air section U رسد هوایی
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
cross section U مقطع عرضی
conic section U مقطع مخروطی
honeycomb section U شانهعسل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
rail section U بخشریل
control section U بخش کنترل
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
center section U بال میانی
cross section U برش عرضی
built up section U مقاطع مرکب
control section U قسمت کنترل
cross section U سطح مقطع موثر
traffic U داده پیام دریافتی
traffic U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic U امد و شد حمل و نقل
traffic U مبادله کالا
traffic U انتقال دریانوردی
traffic U نقل
traffic U تجارت هدایت شده
traffic U حرکت سیر
traffic U گذشتن
traffic U تجارت
traffic U تجمع مدافعان
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic U داد وستدارتباط کسب
traffic U کالا
traffic U مخابره
traffic U امد وشدکردن
traffic U تردد کردن
traffic U امد و رفت
traffic U عبور و مرور
traffic U ترافیک
traffic U امد و شد
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
traffic U تجارت غیرقانونی
traffic U امد وشد رفت وامد
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
one-way traffic U عبوریکطرفه
two-way traffic U محلعبوردوطرفه
traffic U رفت و امد
through traffic U عبور یکسره
through traffic U شد امد ترانزیتی
through traffic U امد و رفت ترانزیتی
through traffic U ترافیک ترانزیتی
traffic U تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic U شد وامد
traffic U اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
section of a berry: grape U قسمتهایمختلفانگورحبهای
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
cross section of an airbrush U بخشعرضیرنگپاش
cross section of a road U بخشعرضیجاده
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
wall stack section U بخشدودکشدیواری
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
shape of cross section U نیمرخ عرضی
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
cross section area U سطح مقطع
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
absorption cross section U مقطع جذب
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
circular cross section U مقطع گرد
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com