Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 245 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
station
U
ایستگاه
station
U
جایگاه
station
U
مرکز
station
U
جا درحال سکون
station
U
وقفه
station
U
سکون پاتوق
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
U
موقعیت اجتماعی وضع
station
U
رتبه
station
U
مقام مستقرکردن
station
U
درپست معینی گذاردن
station
U
پست
station
U
محل
station
U
پاسگاه
station
U
محل ماموریت
station
U
مستقرکردن
station
U
استقرار یافتن
station
U
پایگاه
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
یا مقصد استفاده میشود
police station
U
کلانتری
police station
U
مرکز پلیس
police station
U
ایستگاه پلیس
service station
U
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
station wagon
U
ماشین کبریتی
station wagon
U
استیشن واگن
station wagons
U
ماشین کبریتی
station wagons
U
استیشن واگن
filling station
U
پمپ بنزین
gas station
U
پمپ بنزین
power station
U
کارخانه برق
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
power station
U
نیروگاه
weather station
U
ایستگاه هوا شناسی
weather station
U
ایستگاه هواشناسی
fire station
U
ایستگاه اتش نشانی
fire station
U
پست اتش نشانی
fire station
U
اداره اتش نشانی
fire station
U
مرکز اتش نشانی
space station
U
پایگاه فضایی
space station
U
ایستگاه فضایی
station master
U
رئیس ایستگاه
action station
U
پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
action station
U
محل جنگ
action station
U
وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
action station relaxed
U
readiness of seconddegree
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
aid station
U
پست امدادی
aileron station
U
فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
air way station
U
ایستگاه کنترل
air way station
U
خطوط هوایی
alert station
U
ایستگاه اماده باش
alert station
U
ایستگاه اعلام خطر
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
amateur station
U
فرستنده تفننی
amateur station call letters
U
علامت فرستنده تفننی
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
astronomic station
U
رصدخانه
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
base end station
U
ایستگاه عقب
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
battle station
U
پایگاه رزمی
battle station
U
پایگاه جنگی
blade station
U
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
boat station
U
جای خدمه قایق
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
central station
U
نیروگاه مرکزی
change of station
U
تغییر محل ماموریت
change of station
U
انتقال تعویض محل خدمت
cleaning station
U
ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
cleaning station
U
پست رفع الودگی ش م ر
cleansing station
U
محل گندزدایی
clearing station
U
ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station
U
پست تخلیه بیماران
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
close station
U
خدمه بدو مرخص
close station
U
افراد بدو مرخص
coast station
U
ایستگاه ساحلی
consolidating station
U
ایستگاه تکمیل کننده بار
control station
U
ایستگاه کنترل
converter station
U
پست ترانسفورماتور
transformer station
U
پست ترانسفورماتور
courier station
U
مقرر پیک
courier station
U
دفتر پیک
courier station
U
دفترنامه رسانان
courier transfer station
U
ایستگاه تعویض پیک
courier transfer station
U
مرکزارسال پیک ارتشی
cruising station
U
readiness of degree forth
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
defence station
U
readiness of degree third
departure station
U
مبداء حرکت
direction finding station
U
پست جهت یابی
Other Matches
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
on station
U
روی هدف
on station
U
اماده باش بالای هدف
on station
U
رسیدن به هدف
sub station
U
پست فرعی
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
remote station
U
ایستگاه دور دست
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reading station
U
ایستگاه خواندن
relay station
U
ایستگاه رله
relay station
U
ایستگاه واسطه
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
station car
U
اتومبیل استیشن
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bill
U
جدول محلها
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
slave station
U
ایستگاه فرعی
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
serivce station
U
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
repeater station
U
مرکز تقویت کننده
remote station
U
ایستگاه راه دور
remote station
U
ایستگاه دوردست
railway station
U
ایستگاه راه اهن
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
key station
U
ایستگاههای کلید
inquiry station
U
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
induction station
U
دفتر استخدام دفتر پذیرش
induction station
U
مرکز پذیرش
hydroelectric station
U
نیروگاه ابی
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
homing station
U
رادارردیاب
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
loading station
U
ایستگاه بارگیری
master station
U
شاه ایستگاه
master station
U
ایستگاه اصلی
pumping station
U
تلمبه خانه
orienting station
U
ایستگاه توجیه
generating station
U
پست نیرو نیروگاه
observation station
U
دیدگاه
naval station
U
پایگاه دریایی
mobile station
U
فرستنده متحرک
master station
U
پست اصلی مخابرات
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
station bar
U
رستوران ایستگاه راه آهن
station model
U
مدلهواشناسی
station entrance
U
ورودیایستگاه
station circle
U
چرخههواشناسی
receiving station
U
ایستگاهدریافت
passenger station
U
ایستگاهمسافرین
local station
U
ایستگاهکانونی
intercom station
U
ایستگاهداخلی
goods station
U
ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
station platform
U
سکویایستگاه
train station
U
ایستگاهقطار
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
railway station
U
ایستگاه قطار
To marry below ones station.
U
با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station
U
حوزهرایگیری
coach station
U
پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station
U
ایستگاهزیرزمینی
transmitting station
U
ایستگاهارسال
work station
U
محل کار
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
wireless station
U
فرستنده
subscriber's station
U
مرکز مشترک
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping
U
در خط نگهداشتن ناو
station house
U
ایستگاه راه اهن
station house
U
مرکزکلانتری
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
telephone station
U
جایگاه تلفن
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
transit station
U
ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
to station oneself
U
مقیم شدن
to station oneself
U
جا گرفتن
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
telephone station
U
تلفن خانه
station house
U
ایستگاه کلانتری
emergency station
U
محل اضطراری
exempted station
U
یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
forward station
U
پاسگاه جلویی
forward station
U
ایستگاه جلو
flag station
U
جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
fiscal station
U
قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
fiscal station
U
تاسیسات سریال
exposure station
U
ایستگاه عکاسی هوایی
exposure station
U
ایستگاه هوایی
dressing station
U
درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
exempted station
U
یکان مخصوص
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
duty station
U
محل خدمت
gauging station
U
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
generating station
U
کارخانه برق
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
Take me to the main railway station!
U
مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
Where is the neareset petrol station?
U
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
fire support station
U
نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
nuclear power station
U
نیروگاه هسته ای
in the centre near the railway station
U
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
The gas station is nearby .
U
پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
Where is the nearest underground station?
U
نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
intermediate booster station
U
ایستگاهواسطهایپرفشاربرق
power converter station
U
پست تبدیل
pr etrol filling station
U
ایستگاه پمپ بنزین
television broadcasting station
U
فرستنده تلویزیون
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
rain gauge station
U
ایستگاه باران سنجی
power converter station
U
پست تبدیل قدرت
permanent duty station
U
پادگان دایمی
central pumping station
U
تلمبهخانه
nuclear power station
U
نیروگاه هستهای
permanent change of station
U
تغییر مکان دایمی
permanent change of station
U
تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
permanent duty station
U
محل خدمت دایمی
central pumping station
U
مرکزی
atomic power station
[plant]
U
نیروگاه هسته ای
I want to leave the car in the railway station
U
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
low voltage power station
U
نیروگاه فشار ضعیف
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
Drop me off in front of the train station!
U
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
cross section of a hydroelectric power station
U
قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
We rushed ( hurried ) back to the train station.
U
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
shaft inset
[shaft station]
U
راهروی معدن
[ایستگاه معدن]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com