Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hardening
U
سخت شدن
hardening
U
سفت شدگی
hardening
U
سخت گردانی
after hardening
U
دوباره سخت کردن پلاستیک
age hardening
U
سخت گردانی زمانی
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
age hardening susceptibility
U
تقبل سخت گردانی زمانی
air hardening steel
U
فولاد هوا سخت شده
broken hardening
U
سخت گردانی شکسته
case hardening
U
سخت گردانی سطحی
hardening furnace
U
کوره سخت گردانی
depth of hardening zone
U
عمق سختی
depth of hardening zone
U
عمق ناحیه سخت گردانی
dispersion hardening
U
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
double hardening
U
سخت گردانی مضاعف
flame hardening
U
سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
gas case hardening
U
سخت گردانی پوسته گازی
gas fired hardening tempering furnace
U
کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
hardening and temper
U
بهتر کردن تشویه ی فولاد
hardening constituent
U
جزء سخت گردانی
hardening crake
U
ترک سخت گردانی
hardening distortion
U
شکستگی سخت گردانی
hardening of concrete
U
سخت شدن بتن
hardening of mortars
U
سخت شدن ملاتها
hardening room
U
اطاق سخت گردانی
hardening strain
U
تغییر طول سخت گردانی
high frequency induction hardening
U
سخت گردانی القایی فرکانس بالا
nitrogen hardening
U
سخت گردانی ازتی
oil hardening steel
U
فولاد سخت گردانی روغنی
precipitation hardening
U
سخت گردانی رسوبی
quench age hardening
U
سخت گردانی و ترساندن
radiation hardening
U
سخت گردانی تابشی
rapid hardening
U
زود سخت
rapid hardening portland cement
U
سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
salt bath case hardening
U
سخت گردانی سطحی حمام نمک
salt bath hardening
U
سخت گردانی حمام نمک
selective hardening
U
سخت گردانی انتخابی
self hardening steel
U
فولاد خود سخت گردانی
strain hardening
U
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
strain age hardening
U
سخت گردانی کرنشی زمانی
temper hardening
U
سخت گردانی بازپخت
water hardening
U
سختگردانی با اب
work hardening
U
سخت کاری فلزات
work hardening
U
سخت گردانی سرد
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com