Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air brake handle
U
دستهترمزهوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
brake handle
U
ترمزدستی
Other Matches
handle
U
دست داشتن دسته
handle
U
با دست عمل کردن
handle
U
خرید و فروش کردن
handle
U
سیم بین چکش و دستگیره
handle
U
اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
handle
U
مانور کردن
handle
U
دستگیره
handle
U
دست زدن
handle
U
گیره نگهدارنده
handle
U
ضامن دستگیره
take-up handle
U
دستهسوارکننده
this will a for a handle
U
بدرمن نمیخورد
this will a for a handle
U
بکارمن نمیخورد
the handle to one's name
U
لقب
to handle something
U
چیزی را تحت کنترل آوردن
[وضعیتی یا گروهی از مردم]
handle
U
گیره
handle
U
شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد
handle
U
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handle
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handle
U
دسته گذاشتن
handle
U
دست زدن به
handle
U
دسته
handle
U
قبضه شمشیر
handle
U
وسیله لمس
handle
U
احساس بادست
handle
U
دستکاری کردن
handle
U
بکار بردن
handle
U
سروکارداشتن با
handle
U
رفتار کردن استعمال کردن
brake
U
ترمز کردن
brake
U
عایق مانع
brake
U
ترمز
brake
U
درختستان
d.c. brake
U
ترمز جریان دائم
brake
U
قطع درگیری
brake
U
بیشه
brake
U
ضامن
brake
U
ترمزکردن
handle bar
U
دسته دوچرخه
handle bar
U
فرمان
pump handle
U
زیاد تکان دادن
handle bar
U
دسته موتورسیکلت
hammer handle
U
دسته چکش
carriage handle
U
دستگیرهحامل
carrying handle
U
دستهحمل
charging handle
U
دستهینشانگیر
cross handle
U
ضامنضربدری
file handle
U
دسته سوهان
door handle
U
دستگیرهدر
elevating handle
U
دستهبالابر
handle escutcheon
U
روقفلی فرمان
handle escutcheon
U
روقفلی دسته
handle the ball
U
دست زدن توپزن به توپ
the handle of the face
U
دماغ
reshape handle
U
دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
star handle
U
دستگیره گردان
operating handle
U
دستگیره راه اندازی
operating handle
U
دستگیره کولاس
operating handle
U
دستگیره عامل
man handle
U
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
auxiliary handle
U
دستهکمکی
lever handle
U
دستگیره اهرم
basket handle
U
گذرگاهبهشکلدستهزنبیل
knurled handle
U
دستگیره اج دار
jug handle
U
شکاف به عرض دست
scoop handle
U
مشته
traversing handle
U
دستهعرضی
gun handle
U
دستهتلمبه
lifting handle
U
دستهبلندکننده
pull handle
U
دستهکشش
to handle something with care
U
چیزی را با احتیاط جابجا کردن
balanced handle
U
دسته تعادل
retractable handle
U
دستهجمعشو
safety handle
U
دستهایمنی
the handle of the face
U
بینی
shaped handle
U
دستهحالتدهنده
door-handle
U
اهرم در
side handle
U
دستهجانبی
starter handle
U
دستهآغازگر
fly off the handle
<idiom>
U
از کوره در رفتن
turning handle
U
دستهچرخشگر
types of handle
U
انواعدسته
door-handle
U
دستگیرهدر
knob handle
U
دکمهدستی
insulated handle
U
دستهعایقدار
grab handle
U
دستگیره
crank handle
U
اهرم دستی
carrier handle
U
دسته حمل
carrier handle
U
دستگیره حمل
The handle of the bucket has come off.
U
دسته سطل کنده شده
capstan handle
U
هندل
grip handle
U
جادستی
guide handle
U
دستهیراهنما
half handle
U
نیمدسته
steam brake
U
ترمز بخاری
brake fluid
U
روغن ترمز
brake wheels
U
چرخ های دندانه دار
brake wheel
U
چرخ دندانه دار
steering brake
U
قفل فرمان خود روشنی دار
brake lights
چراغ های ترمز
aerodynamic brake
U
ترمزهوایی
dynamic brake
U
ترمزدینامیکی
drum brake
U
ترمزحلقوی
chain brake
U
عایقزنجیر
front brake
U
ترمزجلو
brake van
U
عایقواگن
brake pedal
U
ترمزپدال
brake pad
U
لایهترمز
brake lever
U
سطحترمز
rear brake
U
ترمزعصبی
brake hose
U
شلنگترمز
brake caliper
U
لنتترمز
brake cable
U
سیمترمز
brake valve
U
سوپاپ ترمز
air brake
U
ترمز بادی
brake wheel
U
ترمز چرخها
cane brake
U
نیزار
cane brake
U
نیستان
cane brake
U
نوعی ازعلف
disc brake
U
ترمز دیسکی
disc brake
U
ترمز صفحهای
electric brake
U
ترمز برقی
electric brake
U
ترمز الکتریکی
electromagnetic brake
U
ترمز مغناطیسی
emergency brake
U
ترمز اضطراری
brake weight
U
لنگر
brake shoe
U
کفشک ترمز
brake rigging
U
اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
air brake
U
ترمز هوایی
air brake
U
ترمز کمپرسی
brake collar
U
رینگ ترمز
brake horsepower
U
توان حقیقی مهاری
brake horsepower
U
نیروی ترمز
brake horsepower
U
توان مفید
brake lining
U
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
brake lining
U
لنت ترمز
brake pressure
U
نیروی ترمز
foot brake
U
ترمز پایی
muzzle brake
U
دافع دهانه
power brake
U
ترمز سروو
leaf brake
U
خم کن
muzzle brake
U
شعله پوش لوله توپ
press brake
U
پرس خمشی
internal brake
U
ترمز داخلی
hub brake
U
ترمز چرخ
hoist brake
U
ترمز نقاله
magnetic brake
U
ترمز مغناطیسی
prony brake
U
مهار پرونی
rock brake
U
بسفایج معمولی
prony brake
U
لگام پرونی
four wheel brake
U
ترمز چهار چرخ
prony brake
U
ترمز پرونی
gear brake
U
ترمز سیستم انتقال
hand brake
U
ترمز دستی
The door – handle has broken off.
U
دسته درشکسته است
anti-vibration handle
U
دستهضدلغزش
handle with kid gloves
<idiom>
U
باکسی همکاری دقیق داشتن
oxygen control handle
U
دستهکنترلاکسیژن
figure skiing handle
U
دستهچوباسکی
interior door handle
U
دستهداخلدر
window winder handle
U
دستگیرهحرکتدهندهشیشه
I can handle (cope with) hom.
U
از پس اوبرمی آیم
inside door handle
U
دستگیره داخل درب اتومبیل
handle bar arm
U
دسته فرمان
pistol grip handle
U
دستهنگهدارندهپیستون
Handle the boxes with care.
U
جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
brake expander mechanism
U
مکانیزم انبساط ترمز
brake expander cam
U
بادامک ترمز
brake cross shaft
U
محور ترمز
trailer brake system
U
دستگاه ترمز تریلر
[فناری خودرو]
trailer brake valve
U
سوپاپ ترمز تریلر
back pedalling brake
U
ترمز باگردش ازاد
back pedalling brake
U
ترمز مسیر ازاد
air brake pressurizer
U
فشرنده هوا
brake actuating lever
U
اهرم ترمز
foot brake pedal
U
پدال ترمز
flexible brake tubing
U
لوله قابل انعطاف ترمز
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
front wheel brake
U
ترمز چرخ جلو
front brake lever
U
اهرم ترمزجلو
hand brake wheel
U
چرخترمزدستی
brake shoe ring
U
رینگ کفشک ترمز
brake shoe carrier
U
نگهدارنده کفشک ترمز
load reaction brake
U
ترمز فشار باد
rear brake pedal
U
پدالترمزانتهایی
brake piston cup
U
رینگ پیستون ترمز
brake mean effective pressure
U
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
hand brake lever
U
اهرم ترمز دستی
brake lifting magnet
U
ترمز مغناطیسی اسانسور
to cut brake or beat a r
U
گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you !
U
خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
To fly into a rage. To foly off the handle.
U
آتشی شدن (ازکوره دررفتنن )
hand brake gear housing
U
دستهترمزموتورکابین
hand brake winding lever
U
سطحپیچاپیچترمزدستی
brake specific fuel consumption
U
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
air brake pressure gage
U
مانومتر با ترمز هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com