English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interlocking U حلقوی بافتن
interlocking U قفل شدن
interlocking U بلوکه شدن
interlocking U اتصال دادن تزویج شدن
interlocking U پیوستن
interlocking U متصل شدن
interlocking U بهم پیچیدن
interlocking U درهم بافتن
interlocking U بهم قفل کردن
interlocking U بهم ارتباط داشتن
interlocking U در هم گیرکردن
interlocking U بهم پیوستن
interlocking U مسدودشدن بلوکه
interlocking U سد
interlocking U قفل
interlocking U بافت با قلاب
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U همبند کردن
interlocking U گلیم بافی ابتداء فرش
single interlocking U یک پیچه
interlocking tile U اجر سفال روی شیروانی
interlocking pipe U لوله هم بند
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
interlocking directorate U مدیریت واحد
aggregate U ارقام کلی
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate U انبوهه
aggregate U مجموعه
aggregate U توده کردن
aggregate U جمع امده
aggregate U جمع شده
aggregate U متراکم متراکم ساختن
aggregate U بهم پیوسته
aggregate U تراکم
aggregate U جمع
aggregate U جمع شدن
aggregate U انبوه توده
aggregate U توده
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح دانهای
aggregate U بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate U کل
aggregate U مجموع جمع کردن
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregate U انبوه سنگدانه
aggregate U مصالح دانه بندی
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
data aggregate U متراکم سازی داده ها
data aggregate U دادههای متراکم
data aggregate U تراکم داده ها
fine aggregate U مواد دانه ریز
fine aggregate U مواد ریز
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
aggregate supply U عرضه کل
data aggregate U مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate consumption U مصرف کل
aggregate expenditures U مخارج کل
aggregate expenditures U هزینههای کل
aggregate function U عمل جمعی
aggregate saving U پس انداز کل
aggregate operator U عملگر جمعی
aggregate output U تولید کل
aggregate particles U خردههای انبوهیده
aggregate particles U خردههای انبوه شده
aggregate demand U تقاضای کل
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
aggregate market supply U عرضه کل بازار
aggregate production function U تابع تولید کل
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com