Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
administrative
U
اجرایی
administrative
U
مجری
administrative
U
اداری
administrative capacity
U
فرفیت اداری
administrative net
U
شبکه اداری
administrative escort
U
ناو اداری
administrative flight
U
پرواز اداری
administrative flight
U
هواپیمای اداری
administrative command
U
فرماندهی اداری
administrative command
U
یکان اداری
administrative acceptees
U
پرسنل پذیرفته شده
administrative acceptees
U
پرسنل قبول شده از نظر اداری
administrative channels
U
طرق اداری
administrative channels
U
مجاری اداری
administrative budget
U
بودجه اداری
administrative approval
U
موافقتنامه اداری
administrative escort
U
ناو اسکورت اداری
administrative tribunal
U
دادگاه اداری
administrative storage
U
انبار کردن به طریق اداری
administrative shippings
U
ارسال اماد به طریق اداری
administrative services
U
قسمتهای اداری
administrative services
U
خدمات اداری
administrative segregation
U
زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
administrative publications
U
نشریات اداری
administrative order
U
دستور اداری
administrative movement
U
حرکت اداری
administrative march
U
راهپیمایی اداری
administrative law
U
حقوق اداری
administrative law
U
قوانین اداری
administrative building
U
ساختماناداری
administrative data processing
U
پردازش دادههای اداری
administrative lead time
U
زمان اداری دریافت اماد
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
administrative crypto account
U
نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
administrative contracting office
U
دفتراداری
administrative contracting office
U
دفتر استخدام کارگزینی
administrative wheeled vehicle fleet
U
کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
administrative(financial,legal)process.
U
جریان اداری (مالی .حقوقی )
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
نشستن هواپیما
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
پاگردان
landing
U
فرود
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
پاگرد
landing
U
اسکله
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing party
U
گروه اب خاکی
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing site
U
پایگاه فرود
landing site
U
محل فرود
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing gear
U
ارابه فرود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill
U
تپه فرود
landing light
U
چراغ فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
night landing
U
فرود شبانه
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
soft landing
U
فرود نرم
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
landing stage
U
حملباقایق
landing window
U
پنجرهفرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing weight
U
وزن فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing deck
U
غرشهفرود
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing strip
U
باند فرود
forced landing
U
فرود اجباری
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing field
U
فرودگاه
air landing
U
فرود از راه هوا
air landing
U
فرودهوایی
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing craft
U
کرجی ساحلی
landing strips
U
باند فرود
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
instrument landing
U
فرود کور
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing area
U
منطقه فرود
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing approach
U
مسیر تقرب
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
landing angle
U
زاویه فرود
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
landing craft raiding
U
قایق هجومی
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid
U
کمکهای فرود
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
landing, storage, delivery
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
نگهداری
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery
U
تحویل
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com