English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
activation pattern U طرح برانگیختگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
activation U فعال کردن
activation U به فعالیت دراوردن
activation U فعالیت
activation U بکارانداختن
activation U برانگیختگی
activation U تخلیص
activation U بکار واداری
activation U کنش ور سازی ایجاد فعالیت
activation U فعال شدن کنش وری
activation U فعال سازی
heat of activation U گرمای فعالسازی
activation barrier U سد فعال سازی
energy of activation U انرژی فعالسازی
activation of a cathode U تحریک کاتد
activation energy U انرژی فعال سازی
activation energy U انرژی کنانش
activation energy U انرژی فعالسازی
activation detector U دستگاه تعیین غلظت نوترون
impurity activation energy U انرژی اکتیوایی ناخالصی
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
to pattern out U نمونه شدن برای
pattern U ردیف بندی
pattern U الگو
pattern U انگاره
pattern U شیوه
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
pattern U طرح ساختن
pattern U نقشه ساختن
pattern U تقلیدکردن
pattern U همتا بودن
pattern U بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern U خصوصیات
pattern U نقش
pattern U خصوصیات فردی
pattern U الگو صفات فردی
pattern U طرح
pattern U نمونه
pattern U نقشه شکل
pattern U بطور نمونه ساختن
pattern U الگوقالب
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern U نقش ونگار
pattern U انگاره نقش
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern U سرمشق
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
pattern of development U الگوی توسعه
pattern making U مدل سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern maker U طرح ساز
pattern maker U قالب ساز
pattern laying U مین گذاری طراحی شده
pattern laying U مین گذاری مدل دار
target pattern U شکل قرار گرفتن هدف
movement pattern U انگاره حرکتی
pattern lady U بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern generator U مولد تعمیر کار
pattern bombing U بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern plate U صفحه مدل
pattern recognitation U تشخیص الگو
key pattern U زنجیره یونانی
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
cane pattern U طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
punch and pattern U سوراخوحککردن
test pattern U طرح ازمایشی
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
diaper pattern U طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
stimulus pattern U طرح محرک
radiation pattern U الگوی تابش
pattern shop U کارگاه مدل سازی
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition U تشخیص الگو
pattern recognition U الگو شناسی
key pattern U زبانه یونانی
movement pattern U الگوی حرکتی
antenna pattern U انتشار انتن
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
demand pattern U الگوی تقاضا
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern U مستطیل انحراف
crosshatch pattern U طرح شطرنجی
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bravo, pattern U شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
bit pattern U الگوی بیتی
bit pattern U الگوی ذرهای
attack pattern U ارایش تک
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
attack pattern U الگوی تک
antenna pattern U طرح انتشارامواج انتن
disruptive pattern U اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
fallout pattern U نمونه ریزش اتمی
fallout pattern U شکل ریزش
factor pattern U طرح عاملی
energy pattern U الگوی انرژی
energy pattern U نقشه انرژی
effective pattern U منطقه اثر موثر
herringbone pattern U طرح جناغی
effective pattern U منطقه اصابت موثر
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
drilling pattern U طرح مته کاری
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
weaving pattern lever U اهرم مجموعهموجدار
pattern perception test U ازمون ادراک طرحها
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
fundamental motor pattern U انگاره بنیادی حرکت
weft-face pattern U [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
weaving pattern brush U مجموعهبرسموجدار
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
spot pattern test U ازمون طرح نقطه ها
battery groung pattern U وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
pattern start key U کلیدشروعبافت
admiralty pattern anchor U لنگر میله دار
operational pattern of marks by night U نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com