Perdic | absorption refrigerating machine | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absorption refrigerating machine U	دستگاه سردکننده جذبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	refrigerating U	سرد کردن
	refrigerating U	خنک نگاهداشتن
	refrigerating U	خنک کردن
	refrigerating technique U	فن سرما سازی
	absorption U	انجذاب
	absorption U	جذب
	absorption U	درکشی
	absorption U	[گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
	absorption	درآشامی
	absorption	درآشامی فریفتگی
	absorption U	میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
	self absorption U	خود جذبی
	self absorption U	غرق در خویش غرق شدن در افکار
	absorption liquid U	مایع جذب
	absorption lines U	خطوط دراشامی
	absorption lines U	طیف جذبی
	absorption line U	خط جذب
	absorption limit U	لبه جذب
	absorption law U	قانون جذب
	index of absorption U	شاخص جذب
	absorption color U	رنگ جذب
	absorption compound U	ترکیب شیمیایی جذب کننده
	absorption countertube U	لوله جذب
	absorption curve U	منحنی جذب
	absorption dynamometer U	توان سنج جذبی
	absorption edge U	لبه جذب
	absorption factor U	ضریب جذب
	absorption flask U	بالن جذب
	absorption foil U	ورق جذب
	absorption index U	شاخص جذب
	absorption coefficient U	ضریب جذب
	absorption loss U	اتلاف جذب
	absorption losses U	تلفات ناشی از جذب
	infrared absorption U	جذب زیر قرمز
	atmospheric absorption	درآشامی جوی
	atmospheric absorption U	جذب جوی
	active absorption U	جذب فعال
	absorption tube U	لوله جذب
	absorption transition U	تحول جذب
	absorption test U	ازمایش جذب
	heat absorption U	جذب حرارت
	vibration absorption U	میرایی نوسان یا ارتعاش
	sound absorption U	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
	sound absorption U	جذب صدا
	sound absorption U	جذب صوت
	passive absorption U	جذب غیرفعال
	gas absorption U	جذب گاز
	gas absorption U	تنفس گاز
	gas absorption U	مکش گاز
	absorption spectrum	طیف درآشامی
	absorption peak U	قله جذب
	absorption oil U	روغن جذب کننده
	absorption of water	مکش آب آشام
	absorption of water U	خیسی
	absorption of water	جذب آب
	absorption of light U	جفب نور
	atomic absorption U	جذب اتمی
	absorption marker U	عقربه جذب
	absorption power U	قدرت جذب
	absorption property U	خاصیت جذب
	absorption spectrum U	خطوط جذبی
	absorption spectrum U	طیف جذب
	absorption spectroscopy U	طیف بینی جذبی
	absorption spectrophometry U	طیف نور سنجی جذبی
	absorption ratio	ضریب درآشامی
	absorption ratio U	ضریب جذب
	absorption ratio U	نسبت جذب
	dielectric absorption U	جذب دی الکتریک
	absorption vessel U	فرف جذب
	absorption cell U	فرف جذب
	absorption representation U	[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
	absorption spectrum U	طیف جذبی
	water absorption U	آب پذیری
	water absorption U	جذب آب
	molecular absorption U	جذب مولکولی
	light absorption U	جذب نور
	absorption constant U	ضریب جذب
	coefficient of absorption U	ضریب جذب
	absorption column U	ستون جذب
	absorption capacity U	فرفیت جذب
	absorption bulb U	حباب جذب
	absorption bottle U	بطری جذب
	absorption band U	نوار جذب
	absorption apparatus U	دستگاه جذب
	absorption tower U	برج جذب
	direct absorption process U	فرایند جذب مستقیم
	mean free path absorption U	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
	absorption of charged particles U	جذب ذرات باردار
	absorption of condenser charge U	جذب بار
	absorption cross section U	مقطع جذب
	absorption mean free path U	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
	machine U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machine U	سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
	machine U	تراشیدن ماشین
	machine U	بیت اجرا میشود
	machine U	کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
	machine U	ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
	machine U	خطای ناشی از خرابی قطعه
	machine U	شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
	machine U	کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
	machine U	ماشین
	machine U	عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
	machine U	غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
	machine U	ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
	machine U	زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
	machine U	دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
	two way machine U	ماشین دو راهه
	machine U	که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
	machine U	فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
	machine U	خطای ناشی خرابی سخت افزار
	machine U	یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
	machine U	براده برداشتن
	machine U	نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
	machine U	تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
	machine sensible U	قابل درک توسط کامپیوتر
	machine U	دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
	machine U	تراشکاری کردن صیقل کردن
	machine U	دستگاه
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	machine U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machine U	شیارانداختن روی فلز
	machine U	کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
	machine U	تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
	machine U	بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
	machine U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
	machine U	کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
	punching machine U	دستگاه منگنه
	machine welding U	جوشکاری ماشینی
	machine word U	کلمه ماشین
	machine readable U	خواندنی توسط ماشین
	punching machine U	دستگاه پانچ
	reaping machine U	ماشین درو
	machine translation U	ترجمه ماشینی
	reeling machine U	ماشین نخ پیچی
	reeling machine U	چرخک
	machine time U	زمان ماشین کاری
	milking machine U	ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
	punching machine U	ماشین سوراخکن
	milling machine U	ماشین فرز
	planing machine U	ماشین کندگی
	open machine U	ماشین باز
	object machine U	ماشین مقصود
	multi way machine U	دستگاه چند راهه
	mowing machine U	علف چین
	mowing machine U	ماشین علف چینی
	milling machine U	ماشین تراش
	mortising machine U	دستگاه کام کنی
	printer machine U	ماشین چاپ
	printer machine U	دستگاه چاپ
	molding machine U	دستگاه قالب گیری
	milling machine U	دستگاه فرز
	planer machine U	ماشین صفحه تراش
	machine time U	وقت ماشین
	machine independent U	مستقل از ماشین
	machine dependent U	وابسته به ماشین
	machine dependent U	وابسته ماشین
	machine cycle U	چرخه ماشین
	machine column U	پایه یا ستون دستگاه
	machine check U	برسی ماشین
	machine capacity U	فرفیت ماشین
	machine building U	ماشین سازی
	machine instruction U	دستورالعمل ماشین
	machine designer U	طراح ماشین
	machine down time U	زمان توقف ماشین
	machine gunner U	مسلسل چی
	machine frame U	چارچوب دستگاه
	machine foundation U	پایه دستگاه
	machine fault U	نقص ماشین
	machine fault U	عیب ماشین
	machine error U	خطای ماشین
	machine equipment U	تجهیزات ماشین
	machine down time U	زمان معطلی دستگاه
	machine intelligence U	هوش ماشین
	machine interupption U	وقفه ماشین
	machine operator U	متصدی ماشین
	machine oriented U	ماشین گرا
	machine readable U	قابل خواندن توسط ماشین
	machine recognization U	بازشناختی توسط ماشین
	machine representation U	نمایش ماشیی
	machine ringing U	زنگ ماشینی
	machine run U	رانش ماشین
	machine run U	اجرای ماشین
	machine operator U	اپراتور ماشین
	machine operator U	اپراتوردستگاه
	machine learning U	فراگیری ماشین
	machine number U	عدد سرعت هواپیما
	machine number U	عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
	machine oil U	روغن ماشین
	machine operating U	عملکرد ماشین
	machine operator U	کارگردان ماشین
	machine shop U	کارگاه محاسبات ماشینی
	sandblast machine U	ماشین ماسه پاش
	sub-machine gun U	تیربار دستی
	plaiting machine U	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
	pleating machine U	دستگاه چین [تا] کن [صنعت نساجی]
	plaiting machine U	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
	pleating machine U	دستگاه چاکدار کن [صنعت نساجی]
	cog in the machine <idiom> U	قطرهای از دریا
	kidney machine U	ماشینکمکیبرایافرادبیمار
	rowing machine U	ماشینپایی