Perdic | absolute priority | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 189 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absolute priority U	اولویت مطلق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	priority U	اولویت
	priority U	ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
	priority U	لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
	priority U	شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
	priority U	اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
	priority U	سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
	priority U	اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
	right of priority U	الویت
	right of priority U	حق تقدم
	priority U	برتری
	priority U	حق تقدم
	priority U	تقدم
	priority U	دارای ارجحیت ارجحیت پیام
	priority U	سبق تصرف
	priority processing U	اولویت پردازی
	priority of fires U	تقدم اتشها
	priority of check U	تقدم کیش
	priority interrupt U	وقفه اولویت
	priority indicator U	اولویت نما
	priority processing U	پردازش اولیه
	priority targets U	هدفهای دارای تقدم
	program priority U	اولویت برنامه
	time priority U	اولویت زمانی
	to give priority to U	پیشی دادن به مقدم دانستن بر
	urgent priority U	تقدم فوری
	urgent priority U	تقدم حیاتی
	priority intersection U	تقدم باراهفرعی
	priority indicator U	نماینده اولویت
	to give priority to U	تقدم دادن به
	issue priority U	ترتیب تقدم توزیع
	issue priority U	تقدم توزیع اماد
	emergency priority U	تقدم اضطراری
	emergency priority U	تقدم فوری
	dispatching priority U	شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
	time priority U	تقدم زمانی
	low priority work U	کاری که مهم نباشد
	absolute value U	قدر مطلق [ریاضی]
	absolute value U	قدر مطلق
	absolute value U	ارزش مطلق
	absolute <adj.> U	حیاتی
	absolute value U	مقدار مطلق
	absolute zero U	صفر مطلق
	absolute <adj.> U	چاره نا پذیر
	absolute	استبدادی
	absolute U	ازاد
	absolute U	کامل
	absolute U	دایره نامحدود
	absolute U	مجرد
	absolute U	مطلق
	absolute <adj.> U	غیر قابل امتناع
	absolute	خود رای
	absolute U	کامل قطعی
	absolute U	غیر مشروط
	absolute U	خالص
	absolute	آزاد از قیود فکری
	absolute U	غیر مقید
	absolute <adj.> U	مطلق
	absolute <adj.> U	خالص
	absolute	مستقل
	absolute <adj.> U	واجب
	absolute <adj.> U	حتمی
	absolute <adj.> U	لازم الاجرا
	absolute <adj.> U	اجتناب ناپذیر
	absolute <adj.> U	غیر مشروط
	absolute <adj.> U	ضروری
	absolute <adj.> U	صرف نظرنکردنی
	absolute monopoly U	انحصار مطلق
	absolute monarchy U	سلطنت مطلقه
	absolute scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute methanol U	متانول مطلق
	absolute scale U	مقیاس مطلق
	absolute price U	قیمت مطلق
	absolute nullity U	بطلان مطلق
	absolute paths U	مسیر مطلق
	absolute paths U	مسیر نسبت به یک مبنا
	absolute permeability U	نفوذپذیری مطلق
	absolute movement U	حرکت مطلق
	absolute pitch U	زیر و بمی مطلق
	absolute potential U	پتانسیل مطلق
	absolute poverty U	فقر مطلق
	absolute pressure U	فشار مطلق
	absolute sensitivity U	حساسیت مطلق
	absolute temperature U	دمای مطلق
	absolute zaro U	صفر مطلق
	absolute zero entropy U	انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
	mean absolute deviation U	انحراف میانگین
	monarchy absolute U	حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
	absolute value function U	تابع قدر مطلق [ریاضی]
	unattainbility of absolute zero U	دسترس ناپذیری صفر مطلق
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	It is an absolute chaos. U	همه رشته کارها از دست در رفته است
	absolute volue U	مقدار مطلق قدر مطلق
	absolute volue U	ارزش مطلق
	absolute unit U	واحد مطلق
	absolute vacuum U	خلاء مطلق
	absolute volume U	حجم مطلق
	absolute velocity U	سرعت مطلق
	absolute viscosity U	لزجت مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مطلق
	absolute viscosity U	گرانروی مکانیکی
	absolute measurement U	اندازه گیری مطلق
	absolute dry U	کاملا" خشک
	absolute configuration U	پیکر بندی مطلق
	absolute coding U	برنامه نویسی مطلق
	absolute code U	برنامه نویسی مطلق
	absolute champion U	قهرمان مطلق شطرنج
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	absolute authortity U	اقتدار مطلق
	absolute authortity U	اختیار مطلق
	absolute artesian well U	چاه ارتزین مطلق
	absolute coulomb U	کولن مطلق
	absolute deficiency U	نقص مطلق
	absolute drought U	خشکی مطلق
	absolute discharge	آزادی مطلق
	absolute deviation U	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
	absolute deviation U	انحراف مطلق
	absolute density U	چگالی مطلق
	absolute deficiency U	عدم کارائی مطلق
	absolute altitude U	ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
	absolute altitude U	ارتفاع مطلق
	absolute address U	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
	absolute address U	وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
	absolute address	محل یک شی در رابطه با مبدا
	absolute address U	اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
	absolute address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	absolute address	مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
	absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
	absolute address U	نشانی مطلق
	absolute accommodation U	انطباق مطلق
	absolute address U	مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
	absolute address U	برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	absolute altimeter U	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
	absolute alcohol U	الکل مطلق
	absolute advantage	برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
	absolute advantage U	برتری مطلق
	absolute address	آدرس مطلق
	absolute address U	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
	absolute address	آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
	absolute address U	مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
	absolute majority U	اکثریت مطلق
	absolute humidity U	رطوبت مطلق
	absolute luminosity U	درخشندگی مطلق
	absolute height U	ارتفاع نسبت به سطح دریا
	absolute gravity U	سنگینی مطلق
	absolute address U	بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
	absolute joystick U	سکان هدایت مطلق
	absolute judgment U	قضاوت مطلق
	absolute magnitude U	قدر حقیقی
	absolute magnitude U	قدر مطلق
	absolute loader U	بارکننده مطلق
	absolute threshold	آستانه مطلق
	absolute limen	آستانه مطلق
	absolute liability U	بدهی مطلق
	absolute legal U	قاعده تسلیط
	absolute legal U	or dominion exercise ofthe power property controlover
	absolute energy U	انرژی مطلق
	absolute ether U	اثر مطلق
	absolute error U	خطای مطلق
	absolute error U	اشتباه مطلق
	absolute error U	اشتباه مطلق تیراندازی
	absolute filter U	صافی صد در صد
	absolute frequency U	بسامد مطلق
	absolute filter U	صافی میکرونی صافی میکروسکپی
	absolute efficiency U	کارائی مطلق
	absolute dud U	گلوله اتمی عمل نکرده
	absolute frequency U	فراوانی مطلق
	real absolute value function U	تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
	instrument for absolute measurement U	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
	absolute income hypothesis	فرضیه درآمد مطلق
	complex absolute value function U	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
	absolute electrical units U	واحدهای الکتریکی مطلق
	approximate absolute temperature U	دمای مطلق تقریبی
	absolute refractive index U	ضریب شکست مطلق
	absolute index of refraction U	ضریب مطلق شکست
	absolute temperature scale U	مقیاس دمای مطلق
	absolute boiling point U	دمای جوش مطلق
	absolute temperature scale U	مقیاس مطلق
	absolute system of units U	دستگاه احاد مطلق
	absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
	absolute specific gravity U	سنگینی ویژه مطلق
	absolute ethyl alcohol U	اتیل الکل مطلق
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	absolute refractory period U	دوره بی پاسخی مطلق
	absolute reaction rate U	سرعت واکنش مطلق
	absolute humidity of gas U	رطوبت مطلق گاز
	absolute cell reference U	رجوع مطلق سل
	absolute system of electrical units	دستگاه مطلق یکان های الکتریکی