Perdic | a low-traffic road | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	a low-traffic road U	خیابان کم رفت و آمد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	trunk road U	راه پر رفت و امد
	trunk road U	راه پر امدو شد
	slip road U	سربالایی اتصال
	slip road U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	slip road U	فرازبند
	road U	بجاده
	road U	راه
	road U	معبر
	road U	طریق خیابان
	road U	راه اهن
	road	جاده
	road U	شارع
	road U	گذرگاه
	road U	خیابان
	ring road U	راه کمربندی
	main road U	جاده اصلی
	main road U	راه اصلی
	road block U	سد جاده
	road block U	راه بند
	road block U	مانع روی جاده
	road blocks U	سد جاده
	road blocks U	راه بند
	road blocks U	مانع روی جاده
	access road U	جاده دسترسی
	access road U	راه دسترسی
	access road U	راه دستیابی راه کمکی
	access road U	راه اتصالی
	road building U	جاده سازی
	road construction U	جاده سازی
	axial road U	جاده طولی
	axial road U	جاده طولی منطقه مواصلات
	bituminous road U	جاده یا خیابان اسفالت
	by the side of the road U	در کنار جاده
	carriage road U	راه درشکه رو
	concrete road vibrating tamper U	دستگاه کوبنده ارتعاشی بتن
	controlled access road U	راه با ورودی محدود
	limited access road U	راه با ورودی محدود
	cross road U	چهارراه
	cross road U	تقاطع جاده
	cross road U	محل تقاطع دو جاده چهارراه
	cross way=cross road U	چهارراه
	dangerous goods by road agreement U	موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
	dual carriageway road U	راه با دو شوسه جدا
	dual carriageway road U	راه بادو جاده
	earth road U	راه خاکی
	exit road U	راه خروجی
	exit road U	راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
	frontage road U	شوسه کناری
	frontage road U	جاده کناری
	granger road U	قطارغله
	granger road U	راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
	gravel road U	راه شنی
	sand road U	راه شنی
	haul road U	راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
	high road U	شاهراه
	high road U	جاده عمده
	in the road U	مانع راه
	in the road U	درسر راه
	knight of the road U	راهزن پیاده
	link road U	راه فرعی
	local road U	راه محلی
	major road U	راه با حق تقدم
	major road U	راه با حق پیش افت راه با پیش افت
	metalled road U	جاده شوسه یا اسفالته سرد
	motor road U	جاده موتور سواری
	municipal road U	راه روستایی
	municipal road U	راه فرعی
	off road racing U	مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
	off road racing U	مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
	on the road U	در راه
	on the road U	مسافر
	one way road U	راه یکطرفه
	one way road U	راه یک سویه
	pack road U	جاده مال رو
	paved road U	راه روکش شده
	paved road U	راه پوششدار
	paved road U	راه روسازی شده
	post road U	جاده پستی
	post road U	جاده چاپارخانه دار
	private road U	شارع خاص
	profile of the road U	نیمرخ جاده
	profile of the road U	خط پروژه
	provincial road U	جاده محلی
	public road U	شارع عام
	radial road U	راه شعاعی
	reduction of road U	از بین بردن موانع جاده
	road a U	مسیرجاده
	road bed U	کف جاده
	road bed U	زیر سازی
	road bill U	بارنامه
	road book U	راه نامه
	road book U	راهنما
	road bridge U	پل راه
	road bridge U	راه پل
	road bridge U	پل خیابان
	road builder U	راهساز
	road builder U	جاده ساز
	road building machine U	ماشین جاده سازی
	road building slag U	شلاکه جاده سازی
	road capacity U	فرفیت جاده
Other Matches

	road traffic U	امد وشد خیابان
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
	Is there a road with little traffic? U	آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
	road traffic U	رفت و امد خیابان
	road traffic U	ترافیک جاده ترافیک خیابان
	commercial road traffic U	ترافیک جاده تجاری
	road traffic offences U	جرائم راهنمایی و رانندگی
	to shift freight traffic from road to rail U	حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
	traffic U	تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
	traffic U	نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
	traffic U	اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
	traffic U	داده پیام دریافتی
	through traffic U	عبور یکسره
	through traffic U	شد امد ترانزیتی
	through traffic U	امد و رفت ترانزیتی
	through traffic U	ترافیک ترانزیتی
	one-way traffic U	عبوریکطرفه
	two-way traffic U	محلعبوردوطرفه
	traffic U	امد و رفت
	traffic U	مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
	traffic U	امد و شد حمل و نقل
	traffic U	امد و شد
	traffic U	ترافیک
	traffic U	شد وامد
	traffic U	امد وشد رفت وامد
	traffic U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffic U	رفت و امد
	traffic U	عبور و مرور
	traffic U	داد وستدارتباط کسب
	traffic U	تردد کردن
	traffic U	امد وشدکردن
	traffic U	مخابره
	traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه
	traffic U	تجارت هدایت شده
	traffic U	انتقال دریانوردی
	traffic U	نقل
	traffic U	گذشتن
	traffic U	حرکت سیر
	traffic U	مبادله کالا
	traffic U	تجارت
	traffic U	تجمع مدافعان
	traffic U	تجارت غیرقانونی
	traffic U	کالا
	traffic designer U	نقشه کش رفت و امد
	traffic island U	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
	traffic warden U	فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
	traffic jam U	ترافیکوراهبندانسنگین
	traffic lanes U	خطترافیک
	merging traffic U	ترافیکخیابانفرعیاتوبان
	traffic intensity U	شدت عبور و مرور
	traffic circles U	دایرهی یک طرفه
	traffic circle U	دایرهی یک طرفه
	transit traffic U	عبور ترانزیتی
	traffic volume U	بار شد و امد
	air traffic U	رفت و آمد هواپیمایی
	outgoing traffic U	جاده به راستای بیرونی
	motor traffic U	رفت و امداتومبیلها
	motor traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
	incoming traffic U	جاده وسایل که می آیند
	merging traffic U	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
	local traffic U	رفت و امد محلی
	traffic congestion U	راهبندان سنگین
	railway traffic U	عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
	railway traffic U	امد و شد راه اهن
	public traffic U	رفت و امد همگانی
	heavy traffic U	ترافیک سنگین
	dense traffic U	ترافیک سنگین
	stop-and-go traffic U	ترافیک سپر به سپر
	emerging traffic U	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
	traffic volume U	حجم امد و شد
	tidal traffic U	شد امدنابرابر
	traffic cut U	گره شد امد
	traffic density U	تکاشف عبور و مرور
	traffic density U	تراکم عبور و مرور
	traffic density U	شدت عبور و مرور
	traffic density U	تراکم امد و شد
	traffic density U	فشار امد وشد
	traffic density U	سنگینی شد امد
	traffic density U	پرپشتی شد امد
	traffic flow U	کشش ترافیک
	traffic cut U	تقاطع دو جریان عبور و مرور
	telecommunication traffic U	ترافیک مخابرات
	tidal traffic U	امد و شد ناقرینه
	traffic control U	کنترل عبور و مرور
	traffic control U	کنترل ترافیک
	traffic control U	کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
	traffic court U	دادگاه تخلفات رانندگی
	traffic court U	دادگاه عبور و مرور
	traffic court U	دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
	telephone traffic U	ترافیک تلفنی
	traffic flow U	کشش عبور ومرور
	traffic induit U	ترافیک القایی
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	traffic sign U	علامت عبور و مرور
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	traffic signal U	چراغ راهنمایی
	traffic signal U	نشانه روشن
	traffic stream U	جریان امد و شد
	traffic stream U	جریان رفت و امد
	traffic stud U	سنگ راه
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری
	traffic sign U	تابلو علایم
	traffic induit U	شد امد القایی
	traffic lane U	مسیر عبور و مرور
	traffic lane U	خط شد امد
	telecommunication traffic U	ترافیک ارتباطات
	traffic paint U	خط کشی راه
	traffic peak U	حداکثر عبور و مرور
	traffic peak U	تیزه شد امد
	traffic post U	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
	traffic release U	ساعت عبور ازاد خودروها
	traffic stud U	گلمیخ چهارگوش
	eligible traffic U	عبور و مرور مجاز
	airfield traffic U	عبور و مرور فرودگاه
	airfield traffic U	عبورو مرور در فرودگاه
	density of traffic U	پر پشتی امد و شد
	generated traffic U	شد امد ایجادی
	density of traffic U	تراکم ترافیک
	street traffic U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	turning traffic U	ترافیک پیچ دار
	to direct traffic through U	ترافیک را از طریق...هدایت کردن
	traffic lights U	چراغ راهنمایی
	eligible traffic U	حد عبورمجاز مسیرها
	traffic light U	چراغ راهنمایی
	freight traffic U	رفت و امد بار
	traffic lane U	یک خط جاده برای یک مسیر
	to be closed to [all] traffic U	برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
	moving traffic U	ترافیک در حال حرکت
	street traffic U	ترافیک [جاده]
	container traffic U	تراکم حمل و نقل کانتینرها
	The traffic is heavy. U	ترافیک سنگین است.
	inbound traffic U	مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
	inbound traffic U	مسیر خارج از کشور
	induced traffic U	ترافیک القایی
	bus traffic U	رفت و امد اتوبوسها
	density of traffic U	تراکم رفت و امد
	gyratory traffic U	امد و شد چرخنده
	gyratory traffic U	شد امدچرخشی
	to open something to [the] traffic U	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
	There is heavy traffic. U	ترافیک سنگین است.
	to regulate the traffic U	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
	bus traffic U	عبور و مرور اتوبوسها
	on the road <idiom> U	سفر کردن
	two way road U	راه دو طرفه
	to take to the road U	راهزن شدن
	two way road U	راه دو سویه
	Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
	the road U	شاهراه
	the road U	شارع عام
	to take to the road U	راهزنی کردن
	broken traffic line U	خط گسسته برای امد و شد
	continuous traffic line U	خط پر امد و شد
	broken traffic line U	خط چین برای امد و شد
	continuous traffic line U	خط پیوسته امد و شد
	traffic on public roads U	ترافیک [جاده]
	goods traffic [British E] U	رفت و آمد بار
	rush-hour traffic U	ساعت شلوغی ترافیک
	air traffic control U	کنترل عبور و مرور هوایی
	rush-hour traffic U	وقت شلوغ رفت و آمد
	air traffic section U	قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
	goods traffic [British E] U	حمل و نقل بار
	airport traffic area U	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
	traffic on public roads U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	air-traffic control U	کنترل عبور و مرور هوایی
	domestic air traffic U	خطوط هوایی داخلی
	domestic air traffic U	رفت وامد هواپیماهای داخلی
	to obstruct [tie up] (the) traffic U	مانع ترافیک شدن
	to block [hold up] (the) traffic U	ترافیک را نگه داشتن
	to bring traffic to a standstill U	ترافیک را متوقف کردن
	to obstruct [tie up] (the) traffic U	رفت و آمد را سد کردن
	piggy back traffic U	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
	telephone traffic recorder U	ثبات ترافیک
	high speed traffic U	امد شد سریع
	high speed traffic U	رفت و امدسریع
	high speed traffic U	ترافیک سریع
	to regulate the flow of traffic U	[جریان] ترافیک را کنترل کرن
	traffic signals ahead U	چراغراهنمایپیشرواست
	daylight traffic line U	خط منع ایاب ذهاب روزانه
	to block [hold up] (the) traffic U	جلوی رفت و آمد را گرفتن
	bottom road U	راهزیرین
	road sweeper U	ماشین خاکروب
	road hole U	گودی
	road hole U	دست انداز
	road communications U	ارتباطجادهای
	road hole U	چالاب
	tote road U	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
	road ditch U	آبرو [جوی] کنار راه
	road ditch U	راه آب [کنار جاده]
	road ditch U	خندق جاده
	a corduroy road U	جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
	Road signs U	علائم راهنمایی و رانندگی جاده
	road sense U	کلمه
	haulage road U	جادهکشش
	top road U	محلعبورفوقانی
	slippery road U	مسیرسراشیبی
	road number U	شمارهخیابان
	road narrows U	جادهباریکمیشود
	middle-of-the-road U	بیطرف
	hit the road <idiom> U	ترک کردن (معمولابرای ماشین)
	middle-of-the-road U	میانه رو