English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
When the shit hits the fan. <idiom> U وقتی که گند کاردر آمد. [اصطلاح رکیک ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shit U عن
shit U ریدن
shit U گه
shit U ان
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
Eat shit ! <idiom> U گه بخور! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
I don't give a shit! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a damn shit! [vulgar] <idiom> U به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
hits U اصابت موفقیت
hits U زدن
hits U انتخاب یک کلید
hits U خوردن
hits U ضربت تصادف
hits U موفقیت
hits U نمایش یافیلم پرمشتری
hits U زدن خوردن به
hits U اصابت کردن به هدف زدن
hits U اصابت گلوله
hits U ضربه زدن زدن
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U طعمه دزدی ماهی
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits U جستجوی موفق در پایگاه داده
hits U اصابت
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits U اصابت مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com