English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
happy hour <idiom> U ساعات تفریح وخوشی
episode U حادثه معترضه
episode U حادثه ضمنی
episode U داستان فرعی
episode U فقره
air pollution episode U رویداد الودگی هوا
week U هفت روز
i f.happy U خوشحالم
per week U هر هفته
for a week U برای یک هفته
a week U یک هفته
happy <adj.> خوش
happy U خوشحال
happy U خوشدل
happy U خرسند سعادتمند
happy U راضی
happy U سعید مبارک
happy U فرخنده
week U هفته
last week U هفته گذشته
happy U شاد خوشوقت
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
A whole week U یک هفته تمام
happy [about] <adj.> U خشنود [در مورد]
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
next week U هفته گذشته
this d. a week U یک هفته از امروز
happy life U زندگی باخوشدل
i wish you a happy new year U سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
work week U کارهفته
write me every week U هر هفته برای من نامه بنویسید
happy life U زندگی اسوده
She is week and wet. U آدم شل و ولی است
happy go lucky U لا ابالی
happy go lucky U برحسب تصادف لاقید
happy go lucky U الله بختی
Holy Week U هفتهی مقدس
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
rag week U هفتهایکهدرآنبرایامورخیریهپولجمعمیکنند
what day of the week is it? U امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
week end U اخر هفته
week day U روز معمولی هفته
inside of a week U در یک هفته کمتر
i wish you a happy new year U سال نو را به شما شادباش یاتبریک میگویم
What is the price per week? U قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What's the charge per week? U اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
passion week U هفته مصیبت
Happy birthday to you . U تولدت مبارک
inside of a week U کمتر از یک هفته
to morrow week U از فردا یک هفته
tomorrow week U هشت روز دیگر
By a happy coincidence. U دراثر حسن تصادف
happy go lucky U اسان گذران بیمار
trigger happy U عاجز از کنترل خود در اثرشادی
trigger happy U دست به هفت تیر
trigger-happy U عاجز از کنترل خود در اثرشادی
happy-go-lucky U دل بدریا زدن
I'll be happy to help [assist] you. U من با کمال میل در اختیار شما هستم.
I'm happy to hear that. U خوشحالم که اینو می شنوم.
at least four times a week U کم کمش چهار بار در هفته
gang week U هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
trigger-happy U دست به هفت تیر
She was pretending to be happy. U او [زن] تظاهر به شاد بودن کرد.
A week from today U هفت روز پس از امروز
one anxious week of waiting U یک هفته انتظار با نگرانی
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
We stayed at the seaside for one week . U یک هفته کنا ردریا ماندیم
Many happy returns of the day . U سال نومبارک
Every day of the week but Sundays. U همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
many happy returns of the day U صد سال باین سالهابرسید
Many happy returns of the day? U صد سال به این سالها ( تبریک ) !
He is high . He is slap – happy . U کله اش گرم است
to tune up U سازها را جفت
to tune up U کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
out of tune U ناکوک
out of tune U خارج
tune U کوک کردن
tune U وفق دادن
tune U نغمه
tune U میزان کردن
tune U تغییر فرکانس دادن
tune up U موتور را تنظیم کردن
tune U تنظیم کردن
tune up U شروع باواز کردن
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
to the tune of <idiom> U به وسعت
to tune up U خواندن ونواختن اغازکردن
tune up <idiom> U تنظیم موتور ماشین
tune U لحن تلفظ
in tune <idiom> U با یکدیگر موافق بودن
tune U اهنگ صدا اواز
tune U نوا
tune U اهنگ
tune U رنگ
tune U لحن
in tune U هم کوک
in tune U کوک
in tune U سازگار
tune up <idiom> U کوک کردن ساز
out of tune <idiom> U باهم خوب وسازش نداشتن
tune in <idiom> U با چیز مهمی درارتباط بودن
tune U وفق دادن کوک کردن
tune in <idiom> U پخش از رادیو وتلوزیون
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
to be in tune with somebody U هم آهنگ بودن با کسی [اصطلاح مجازی]
Trade ( business ) is slack this week . U این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
signature tune U سرودآغازینوپایانیبرنامههایرادیوییوتلویزیونی
to play a tune U اهنگی را ساز زدن
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
whistle a different tune <idiom> U عوض کردن میل شخصی ویاعقیده گذشته
sing a different tune <idiom> U تغییر جهت دادن
dance to a different tune <idiom> U نوع گفتارونوع رفتارراتغییر دادن
change (one's) tune <idiom> U تغیر نظر
prelude to a tune U پیشدرامد
to tune in TV [radio] U روی کانال مشخصی تلویزیون [رادیو] را تنظیم کردن
to drum a tune U ضرب مقامی راباکوس گرفتن
The violin is out of tune . U ویولن کوک نیست ( کوک ندارد )
to change one's tune U تغییر عقیده دادن
A happy heart makes a blooming visage. <proverb> U قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
This tune is in the key of Isfahan . U این آهنگ درمایه اصفهان است
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
He who pays the piper calls the tune . U بی مایه فطیر است
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
zero hour <idiom> U لحظه دقیق حمله درجنگ
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
zero hour <idiom> U لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
zero hour U لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
h hour U ساعت شروع عملیات
h hour U ساعت س
e hour U وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
do not go in an u. hour U وقتی که ساعت بداست نروید
hour ly U ساعت به ساعت
e hour U وقت ستادی
zero hour U هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
zero hour U ساعت شروع عملیات
hour U وقت
hour U 06 دقیقه
hour U مدت کم
hour U ساعت
zero hour U ساعت س
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work! U من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!
hour angle U زاویه نصف النهارجغرافیایی
hour angle U زاویه ساعتی
What's the charge per hour? U کرایه هر ساعت چقدر است؟
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
hour circle U دایره ساعتی
hour hands U عقربه ساعت شمار
hour glass U ساعت ریگی
The darkest hour is that before the down. <proverb> U تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
horsepower hour U توان اسب در ساعت
half hour U 03 دقیقه
hour hand U عقربه ساعت شمار
hour land U عقربه ساعت شمار
ampere hour U امپر- ساعت
ampere hour U امپر ساعت
at an unearthy hour U بی موقع
at the elventh hour U دقیقه نود کاری انجام دادن
at the eleventh hour U در آخرین لحظات
man-hour U جمع تعداد ساعات کار
man-hour U نفرساعت
half hour U نیم ساعت
rush-hour U ساعت شلوغی
hour meter U زمان شمار
man hour U یک ساعت کار یک کارگر
quarter hour U پانزده دقیقه
lunch hour U ساعتصرفنهار
quarter hour U ربع ساعت
quarter of an hour U یک چهارم سده
the hour has struck U موقع بحران رسید
kilowatt hour U کیلووات در ساعت
the hour has struck U زنگ ساعت زده شد
rush-hour U ساعت پرمشغله
watt hour U وات ساعت
man hour U واحد کار بر حسب ساعت
eleventh hour U آخرینفرصت
man hour U واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
in hour's time U د ر
in hour's time U دو ساعت
unearthly hour <idiom> U مزاحمت
It take one hour there and back. U رفتن وبر گشتن ( رفت وبرگشت ) یکساعت طول می کشد
in the space of an hour U بفاصله یک ساعت
hour circle U نصف النهار حلقه مدرج
man hour U نفر ساعت
rush-hour U وقت پررفت و آمد
watt hour meter U وات- ساعت سنج
rush-hour traffic U وقت شلوغ رفت و آمد
rush-hour traffic U ساعت شلوغی ترافیک
hour angle gear U ساعتدندهدارگوشهای
sidereal hour angle U زاویه ساعتی نجومی
greenwich hour angle U زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
watt hour meter U وات ساعت متر
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
The poison took effect after one hour. زهر پس از یکساعت اثر کرد اما حرفم در او اثر نداشت.
ampere hour meter U امپر- ساعت سنج
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
ampere hour capacity U فرفیت باطری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com