English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To retreat. To withdraw. U عقب نشینی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
withdraw U منحل کردن
withdraw U باطل کردن
withdraw U کنسل کردن
withdraw U لغو کردن
withdraw U منسوخ کردن
withdraw U فسخ کردن
withdraw U ملغی کردن
withdraw U عقب کشیدن برداشتن
withdraw U پس زدن
withdraw U قبول نکردن
withdraw U رد کردن
withdraw U ترک کردن
withdraw U عقب کشیدن
withdraw U سرباز زدن
withdraw U عقب نشینی کردن
withdraw U برداشت از حساب
withdraw U صرفنظر کردن بازگیری
withdraw U بازگرفتن
withdraw U پس گرفتن
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
retreat U عقب کشیدن بدن
retreat U پس گرفتن
retreat U عقب زدن
retreat U عقب نشینی
retreat U به تفرقه
retreat U عقب نشاندن
retreat U گوشه عزلت انزوا
retreat U عقب نشینی کناره گیری
retreat U عقب نشینی کردن
retreat U فرمان متفرق شوید
retreat U عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreat U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
withdraw an offer U پیشنهادی را پس گرفتن
to beat a retreat U عقب نشینی کردن
line of retreat U خط بازگشت یکانها
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
three-day retreat U گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
line of retreat U خط عقب نشینی
to beat a retreat U کوس عقب نشینی
to sound a retreat U شیپور عقب نشینی زدن
to sound the retreat U شیپورعقب نشینی زدن
velocity of retreat U سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
To step aside . to shy from . To withdraw . U خودرا کنا رکشیدن
to withdraw the invitation to an event U دعوت [نامه] کسی به جشنی را پس گرفتن
The army had to retreat from the battlefield. U ارتش مجبور به عقب نشینی از میدان جنگ شد.
To draw in ones houns . Toback down . To retreat. U ماست ها را کیسه کردن ( عقب نشینی از روی ترس )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com