English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to marry well U جفت [زوج] مطابق بهم بودن
marry U عروسی کردن
marry U ازدواج کردن
marry U شوهر دادن
If only she would marry me ! U اگر فقط با من ازدواج می کرد ( درمقام آرزو کردن)
marry a second time U تجدید فراش کردن
I had no choice ( alternative ) but to marry her . U محکوم بودم که با اوازدواج کنم
to marry at a registry office U در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
station U ایستگاه
on station U اماده باش بالای هدف
station U یا مقصد استفاده میشود
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
on station U روی هدف
on station U پروازهواپیما بالای هدف
sub station U پست فرعی
on station U رسیدن به هدف
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U درپست معینی گذاردن
station U مرکز
station U جا درحال سکون
station U مقام مستقرکردن
station U رتبه
station U وقفه
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U سکون پاتوق
station U جایگاه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U پاسگاه
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U پایگاه
station U استقرار یافتن
station U مستقرکردن
station U محل ماموریت
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station U محل
station U پست
remote station U ایستگاه راه دور
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
reading station U ایستگاه خواندن
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
relay station U ایستگاه رله
station car U اتومبیل استیشن
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
slave station U ایستگاه فرعی
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
repeater station U مرکز تقویت کننده
station bill U جدول محلها
remote station U ایستگاه دوردست
relay station U ایستگاه واسطه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
railway station U ایستگاه راه اهن
loading station U ایستگاه بارگیری
key station U ایستگاههای کلید
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
homing station U رادارردیاب
induction station U مرکز پذیرش
hydroelectric station U نیروگاه ابی
homing station U رادارهای کنترل هوایی
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
master station U پست اصلی مخابرات
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
pumping station U تلمبه خانه
orienting station U ایستگاه توجیه
remote station U ایستگاه دور دست
observation station U دیدگاه
naval station U پایگاه دریایی
mobile station U فرستنده متحرک
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
station entrance U ورودیایستگاه
station circle U چرخههواشناسی
receiving station U ایستگاهدریافت
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station U ایستگاه ردیابی
work station U محل کار
station model U مدلهواشناسی
station platform U سکویایستگاه
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
polling station U حوزهرایگیری
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station U ایستگاهزیرزمینی
transmitting station U ایستگاهارسال
train station U ایستگاهقطار
wireless station U ایستگاه بی سیم
wireless station U فرستنده
subscriber's station U مرکز مشترک
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
telephone station U جایگاه تلفن
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
traverse station U ایستگاه پیمایش
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
station house U ایستگاه کلانتری
cleansing station U محل گندزدایی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
amateur station U فرستنده تفننی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
air way station U ایستگاه کنترل
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
battle station U پایگاه رزمی
battle station U پایگاه جنگی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
change of station U تغییر محل ماموریت
central station U نیروگاه مرکزی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
boat station U جای خدمه قایق
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
aid station U پست امدادی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
action station U محل جنگ
power station U کارخانه برق
gas station U پمپ بنزین
filling station U پمپ بنزین
station wagons U استیشن واگن
station wagons U ماشین کبریتی
station wagon U استیشن واگن
station wagon U ماشین کبریتی
police station U ایستگاه پلیس
police station U مرکز پلیس
power station U ایستگاه مولدنیرو
power station U نیروگاه
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
fire station U مرکز اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
police station U کلانتری
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
exempted station U یکان مخصوص
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
emergency station U محل اضطراری
duty station U محل خدمت
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
flag station U جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
departure station U مبداء حرکت
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
exposure station U ایستگاه هوایی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
generating station U پست نیرو نیروگاه
generating station U کارخانه برق
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
forward station U پاسگاه جلویی
forward station U ایستگاه جلو
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
fiscal station U تاسیسات سریال
defence station U readiness of degree third
converter station U پست ترانسفورماتور
coast station U ایستگاه ساحلی
close station U افراد بدو مرخص
climatological station U ایستگاه هواشناسی
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com