English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
To keep up appearances. For forms sake. U برای حفظ ظاهر( آبرو)
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
For Gods sake!For heavens sake. U بخاطر خدا ( برای خاطر خدا )
appearances U فاهر
keep up appearances <idiom> U حفظ رفتار درست
To keep up appearances. U ظاهر را حفظ کردن ( حفظ ظاهر کردن )
appearances U منظر
appearances U سیما
appearances U نمود
appearances U فاهر نمایش
appearances U پیدایش
appearances U فهور
keep up appearances U فاهر خود را حفظ کردن صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن
to keep up appearances U حفظ فاهر کردن
Appearances are deceptive. U فریب ظاهر رانباید خورد
One must not judge by appearances . U بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
judge by appearances U حکم به فاهر کردن
People tend to judge by appearances . U عقل مردم به چشمشان است
sake U خاطر
i did it only for your sake U تنها به خاطرشما این کار را کردم
sake U منظور
sake U دلیل
sake U جهت برای
sake U بمنظور
for his sake U برای خاطر او
for his sake U به خاطر او
for a sake U برای حفظ فاهر
but for your sake U محض خاطرش
For your sake . U محض خاطر شما
i did it only for your sake U برای خاطر شما این کار راکردم و بس
for god's sake U برای خاطر خدا
for good's sake U بخاطر خدا
for god's sake U تو را به خدا !
for god's sake U از بهر خدا
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
for god's sake U از برای خدا
for brevity's sake U از بهر کوتاه کردن مطلب
for brevity's sake U از لحاظ اختصار
for brevity's sake U برای اختصار
for mercy sake U برای خاطر خدا
for pity's sake U برای خاطر خدا
to be glad for somebody's sake U در شادی کسی سهیم شدن
For goodness sake ,how do I know? U بابا من چه می دانم ؟
for the sake of precaution U برای احتیاط
for the sake of money U بواسطه پول
for the sake of money U پول
for the sake of money U برای
for pity's sake U خدا را مرحمه
For petes sake , come early . U با لا غیرتا" زود بیا
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
For Gods ( goodness , pitys , meucys ) sake . U محض خاطر خدا
forms U شکل دادن
forms U شکل گرفتن سرشتن
forms U طرز ورفتار
forms U شکل
forms U فراگرفتن
forms U صورت دیس
forms U تشکیل دادن
forms U صورت
forms U شکل قالب
forms U پروردن
forms U قالب کردن
forms U ریخت
forms U ترکیب
forms U تصویر وجه
forms U روش
forms U طریقه
forms U برگه ورقه
forms U فرم
forms U تشکیل دادن ساختن
forms U بشکل دراوردن
forms U امادگی
forms U سابقه فعالیت اسب
forms U ساخت
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms U ایجاد یک شکل
forms U یات مربوطه را وارد میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U قسم
forms U ورقه
forms U نوع
forms U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms U نظم فرم
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
continuous forms U ورقههای پیوسته
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
alternate forms U شکلهای جانشین
continuous forms U فرم های پیوسته
life forms U زی نمود
equivalent forms U صورتهای هم ارز
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
preprinted forms U فرم های اماده
forms of currency U اشکال پول
forms of currency U انواع پول
forms control U کنترل فرم ها
forms design U طراحی فرم ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com