English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wobbled U وول خوردن مرددبودن
wobbled U لق بودن
wobbled U لنگی چرخ
wobbled U مثل لرزانک تکان خوردن
wobbled U لنگ بودن
wobbled U جنبیدن تلوتلو خوردن
bike U کندوی زنبو عسل
bike U موتورسیکلت
bike U دوچرخه
bike U مخفف bicycle دوچرخه
bike U انبوه جمعیت
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
trail bike U موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
drag bike U موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
push bike U در برابردوچرخه موتوری
push bike U دوچرخه پایی
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com