English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is constantly correcting me. U او [زن] دائما من را اصلاح می کند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constantly U بدون تغییر
constantly U ازروی ثبات
constantly U دائما"
correcting U تصحیح کردن
correcting U صحیح
self correcting U خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
correcting U صحیح کردن تصحیح کردن
correcting U اصلاح کردن تادیب کردن
correcting U دقیق یا درست
correcting U پاک کردن خطا از چیزی
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correcting U درست کردن
correcting U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting U درست
self correcting code U کد خود اصلاح
correcting fluid U لاکغلطگیری
error correcting code U رمز خطا یاب
error correcting code U رمز خطاگیری
error correcting code U کد تصحیح خطا
pumice correcting pencil U مدادزبرمخصوصپاککردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com