English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
She eats extraordinary quantities. U او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eats U خوردن
eats U تحلیل رفتن
eats U مصرف کردن
He eats and sleep little . U کم خواب وخوراک است
he is too p asto what he eats U پردربندخوراک است
he is too p asto what he eats U زیاد دربندان است که چه بخورد
extraordinary U غیرعادی
extraordinary U شگفت اور
extraordinary U فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست ویژه
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
extraordinary ray U پرتو غیر عادی
He eats bread at the ruling market price. <proverb> U نان را به نرخ روز مى خورد .
The way he eats his food disgusts [revolts] [repulses] me. U به نحوه ای که او [مرد] غذا می خورد حال من را بهم می زند.
extraordinary general meeting U مجمع عمومی فوق العاده
quantities U قدر اندازه
quantities U مبلغ
in quantities U زیاد
quantities U کمیت
quantities U چندی
quantities U مقدار
quantities U تعداد زیاد
quantities U تعداد یا شماره چیزی
quantities U حد
in large quantities U خیلی خیلی
in large quantities U بمقادیرزیاد
bill of quantities U فهرست کمی مواد
bill of quantities U صورت مقداری
bill of quantities U فهرست مقادیر
vector quantities U اندازههای برداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com