Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
SOS
U
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
die
U
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
crom
U
قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
beryl
U
یاقوت کبود
sapphires
U
یاقوت کبود
asteria
U
یاقوت کبود
sapphire
U
یاقوت کبود
star sapphire
U
یاقوت کبود درخشان
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
manufacture process
U
فرایند ساخت
manufacturing process
U
فرایند ساخت
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
metal oxide semiconductor
U
طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
microelectronics
U
طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
bituminized chips
U
تراشههای اسفالت
silicon
U
سیلیکان
ferro silicon
U
فرو سیلیکان
silicon valley
U
دره سیلیکان
silicon chips
U
تراشه سیلیکان
silicon chip
U
تراشه سیلیکان
silicon wafer
U
قرص سیلیکان
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
contourted strata
U
لایههای در هم
conformable strata
U
لایههای همشیب
isothermal layer
U
لایههای ایزوترمال
twisted strata
U
لایههای پیچیده
hyacinths
U
یاقوت
rose lipped
U
یاقوت لب
ruby
U
یاقوت
rubies
U
یاقوت
hyacinth
U
یاقوت
sapphires
U
یاقوت
sapphire
U
یاقوت
unconformable strata
U
لایههای دگر شیب
laminitis
U
اماس لایههای حساس
bursting layer
U
لایههای سقفی پناهگاه
bursting layer
U
لایههای منفجر کننده
amethyst
U
یاقوت ارغوانی
corundum
U
سنگ یاقوت
rubies
U
یاقوت سرخ
carbuncles
U
یاقوت اتشی
topaz
U
یاقوت زرد
carbuncle
U
یاقوت اتشی
amethysts
U
یاقوت ارغوانی
rubicelle
U
یکجور یاقوت
topazes
U
یاقوت زرد
spinel ruby
U
یاقوت سرخ
above rubies
U
بهتر از یاقوت
jacinth
U
یاقوت زعفرانی
ruby
U
یاقوت سرخ
benthic division
U
قسمت بندی لایههای دریا
balas
U
یکنوع یاقوت سرخ
balas
U
یاقوت پوست پیازی
anthrax
U
نوعی سنگ یاقوت
chrysoprase
U
یکجور یاقوت زرد
chrysolite
U
یاقوت سبز الیوین
carbuncled
U
مزین به یاقوت قرمز
aurora
U
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
deep scattering layer
U
لایههای منعکس کننده عمق دریا
pedocal
U
خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
altitude tints
U
لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
livid
U
کبود
blue mud
U
گل کبود
navy blue
U
کبود
light blue
U
کبود
sapphires
U
صفیر کبود
blue or copper vitriol
U
کات کبود
blue or copper vitriol
U
زاج کبود
roman vitriol
U
کات کبود
roman vitriol
U
زاج کبود
sulphate of copper
U
کات کبود
the vault of heaven
U
گنبد کبود
sulphate of copper
U
زاج کبود
blue vitriol
U
کات کبود
bluestone
U
کات کبود
cyanosis
U
رنج کبود
gray
U
کبود سفید
blue jay
U
زاغ کبود
sapphires
U
رنگ کبود
sapphire
U
صفیر کبود
jaybird
U
زاغ کبود
bruise
U
کبود کردن
bruised
U
کبود کردن
aquamarines
U
کبود فام
aquamarine
U
کبود فام
bruises
U
کبود کردن
bruising
U
کبود کردن
jay
U
زاغ کبود
jays
U
زاغ کبود
sapphire
U
رنگ کبود
black and blue
U
کبود و سیاه
integrate circuit transistor
U
ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
roller
U
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
rollers
U
دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
livid
U
کبود شده کوفته
blueness
U
رنگ ابی یا کبود
ringtail
U
باز کبود ماده
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
layer tints
U
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
to bruise a part of the body
U
کبود شدن یک قسمت از بدن
[پزشکی]
radial transfer
U
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
He fell off his bike and bruised his knee.
U
او
[مرد]
از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته
[کبود]
شد.
transfers
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
logical
U
مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
chapman region
U
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
air bedding
U
لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
complex
U
مجتمع
complexes
U
مجتمع
colonies
U
مجتمع
colony
U
مجتمع
lins donawitz process
U
فرایند ال دی
process
U
فرایند
processes
U
فرایند
integrated circuit
U
مدار مجتمع IC
integration
U
مجتمع سازی
regroups
U
مجتمع شدن
integrates
U
مجتمع کردن
integrate
U
مجتمع کردن
regrouping
U
مجتمع شدن
integrate transmission line
U
خط انتقال مجتمع
regrouped
U
مجتمع شدن
integrating
U
مجتمع کردن
integrate electronics
U
الکترونیک مجتمع
integrate system
U
سیستم مجتمع
port complex
U
مجتمع بندری
regroup
U
مجتمع شدن
integrate circuit
U
مدار مجتمع
hardware
U
مدارهای مجتمع
i.c.
U
مدار مجتمع
biocinosis
U
مجتمع زیستی
tail clusters
U
ابگیرهای مجتمع
integrate resistor
U
مقاومت مجتمع
assembles
U
مجتمع کردن
assembled
U
مجتمع کردن
assemble
U
مجتمع کردن
integrated program
U
برنامه مجتمع
integrated circuit
U
مدار مجتمع
cell assembly
U
مجتمع یاختهای
cleaning process
U
فرایند شستشو
isentropic process
U
فرایند هم انتروپی
associative process
U
فرایند تجمعی
output process
U
فرایند خروجی
markov process
U
فرایند مارکف
batch process
U
فرایند پیمانهای
bench scale process
U
فرایند کارگاهی
bessemer process
U
فرایند بسمر
interative process
U
فرایند تکراری
iterative process
U
فرایند تکراری
budget process
U
فرایند بودجه
acid process
U
فرایند اسیدی
mond process
U
فرایند موند
continuous process
U
فرایند پیوسته
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
converting process
U
فرایند بیرنه
cladding process
U
فرایند پوشش
annealing process
U
فرایند تابکاری
mental process
U
فرایند ذهنی
adiabatic process
U
فرایند بی دررو
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
refining process
U
فرایند پالایش
discriminal process
U
فرایند افتراقی
dissipative process
U
فرایند اتلافی
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
production process
U
فرایند تولید
process control
U
کنترل فرایند
solidifying process
U
فرایند انجماد
unionmelt process
U
فرایند الیرا
ziegler process
U
فرایند زیگلر
process conversion
U
تبدیل فرایند
direct process
U
فرایند مستقیم
hot dipping process
U
فرایند اندودکاری
decision process
U
فرایند تصمیم
roll piercing process
U
فرایند نوردمایل
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
selective process
U
فرایند گزینشی
sequential process
U
فرایند ترتیبی
historical process
U
فرایند تاریخی
process control
U
بررسی فرایند
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
cyclic process
U
فرایند چرخهای
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
fixation process
U
فرایند تثبیت
fusion process
U
فرایند ذوب
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
integrated software
U
نرم افزار مجتمع
medium scale integration
U
مدار مجتمع با دو قطعه
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
integrate transmission system
U
سیستم انتقال مجتمع
microcircuit
U
مدار مجتمع پیچیده
integrate logic circuit
U
مدار منطقی مجتمع
vector data aggregate
U
بردار اطلاعات مجتمع
integrate magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی مجتمع
integrated data processing
U
پردازش داده مجتمع
join up
U
مجتمع کردن هواپیماها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com