English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transmitter U انتقال دهنده
transmitter U راوی
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitter U فرستنده رادیویی
transmitter U دهنی
transmitter U فرستند
transmitter U فرافرست
transmitter U فرستنده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
microwave transmitter U انتقالریزموج
noise transmitter U فرستنده پارازیت
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
intermediate transmitter U فرستنده واسطه
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
directional transmitter U فرستنده جهت دار
control transmitter U دستگاههای همگرد
telephone transmitter U دهنی
breasted transmitter U میکروفونی که به گردن اویخته میشود
intermediate transmitter U فرستنده میانی
telephone transmitter U میکروفن تلفن کپسول دهنی
amateur transmitter U فرستنده اماتور
pulse transmitter U فرستنده پالس
long wave transmitter U فرستنده موج بلند
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
radio telephone transmitter U فرستنده تلفن بیسیم
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
receiver U جعبه خزانه
receiver U جعبه خوراک دهنده
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
receiver U گیرنده رادیویی
d.c. receiver U رادیوی جریان مستقیم
receiver U گوشی تلفن
receiver U متصدی دریافت
receiver U دستگاه خوراک دهنده
receiver U دستگاه گیرنده
receiver U گیرنده
receiver U دریافت کننده
receiver U گوشی
receiver U وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receiver U خبرگیر
receiver U مال خر
receiver U فرف گیرنده
receiver U ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
receiver U مدیر تصفیه
receiver U توپگیر
receiver U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
superheterodyne receiver U رادیوی سوپرهترودینی
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
sound receiver دریافتگر صدا
regenerative receiver U رادیوی واکنشی
telephone receiver U گوشی تلفن
universal receiver U رادیو برق و باتری
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
tube receiver U گیرنده لامپی
mouthpiece receiver U دریافتکنندهتکهدهانی
television receiver U گیرنده تلویزیونی
universal receiver U گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
dust receiver U مخزنگردوخاک
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
radio receiver U گیرنده رادیویی
amateur receiver U گیرنده اماتور
all wave receiver U رادیوی تمام موج
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
acid receiver U مخزن اسید
official receiver U مدیر تصفیه
official receiver U عضو نافر
official receiver U اعتصاب باجایزه سندیکا
official receiver U اعتصاب رسمی
battery receiver U رادیو باتری
beat receiver U گیرنده تداخلی
communication receiver U گیرنده مخابرات
portable receiver U رادیوی قابل حمل
portable receiver U رادیوی دستی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
distilling receiver U گیرنده تقطیر
long wave receiver U گیرنده موج بلند
high fidelity receiver U گیرنده رابط
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
receiver of stolen goods U خریدار مال مسروقه
receiver volume control U کنترلصدایدریافتی
receiver of stolen goods U مال خر
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com