English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Protocol must be observed. U تشریفات باید رعایت شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
observed U رعایت کردن
that must be observed U واجب الرعایه
observed U بجا اوردن
observed U نظردادن
observed U افهار عقیده کردن
observed U معاینه کردن
observed U مراعات کردن مشاهده کردن
observed U ملاحظه کردن
observed U دیدن
observed U گفتن برپاداشتن
observed U مشاهده کردن
observed U دیدبانی کردن
observed altitude U ارتفاع حقیقی
observed altitude U altitude true : syn
observed chart U طرح تیر دیدبانی شده
observed fire U تیر دیدبانی شده
observed frequency U بسامد مشاهده شده
observed score U نمره مشاهده شده
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
protocol U قرارداد
protocol U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol U سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol U پروتکل
protocol U صورت جلسه ازمایش
protocol U مقاوله نامه نوشتن
protocol U تشریفات
protocol U اداب ورسوم
protocol U پیش نویس سند
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol U پیوند نامه
protocol U پیش نویس معاهده
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol U صورت جلسه کنفرانس
communications protocol U پروتکل ارتباطات
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
protocol of signature U protocol
additional protocol U مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
communications protocol U پروتکل مخابراتی
chief of protocol U رئیس تشریفات
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
communication protocol U پروتکل ارتباطی
file transfer protocol U پروتکل انتقال فایل
Microcom Networking Protocol U سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
Apple filing protocol U روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
character oriented protocol U پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
Chief of protocol. Master of ceremonies. U رئیس تشریفات
secure hypertext transfer protocol U گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com