Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
check
U
بررسی کردن
check
U
تطبیق
check
U
مقابله
check
U
چک
check
U
امتحان کردن بازرسی
check
U
امتحان
check
U
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
U
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
منع
check
U
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
U
کیش
check
U
تطبیق کردن
check
U
نشان گذاردن
check
U
چک بانک
check
U
دریچه تنظیم
check
U
عیار گرفتن
check
U
بازرسی کردن
check
U
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
U
بازرسی شد
check
U
وارسی
check
U
و شدن بوی شکار
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check up
U
معاینه کردن
check
U
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check in
U
وارد شدن
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
U
محک زدن
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
check-up
U
کنترل کردن
check-up
U
بازبینی کردن
check-up
U
کنترل
check
U
مقابله کردن بررسی
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
U
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
U
اجرای خشک یک برنامه
check
U
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
U
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
U
اطمینان از صحت چیزی
check
U
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check-up
U
بازبینی
check
U
بررسی
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check off
U
تغییرروش بازی درتجمع
to check out something
U
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
second check
U
بررسی دوباره
second check
U
بررسی نهایی
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
to check in
U
نام نویسی کردن
[هتل]
check-in
U
وارد شدن
to check off
U
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up
U
درست رسیدگی یاحساب کردن
check out
U
تصفیه حساب کردن
check out
U
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
U
بررسی کردن
check
U
تجزیه کردن
check
U
مطالعه کردن
check
U
تحقیق کردن
check
U
جلوگیری کردن از
check
U
ارزیابی کردن
check
U
سنجیدن
check
U
ممانعت کردن
check
U
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check up
U
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check
U
مقابله کردن مقابله
sight check
U
مقابله چشمی
check total
U
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
data check
U
مقابله داده ها
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
counter check
U
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
crosse check
U
ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی
crossfoot check
U
تست تعیین صحت یک حاصلجمع
completeness check
U
تطبیق کامل
cyclic check
U
مقابله چرخهای
consistency check
U
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
consistency check
U
بررسی سازگاری
check valve
U
شیرفلکه
check valve
U
سوپاپ یک طرفه
check valve
U
شیر یکطرفه
check valve
U
شیر یک طرفه
check valve
U
سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
check valve
U
لیژ یک طرفه
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
check valve
U
شیر تنظیم
check boxes
U
جعبههای مقابله
check gate
U
دریچه تنظیم
check indicator
U
نماینده مقابله
check indicator
U
مشخص کننده مقابله
check list
U
سیاهه مقابله
check lists
U
لیست مرجع
check lock
U
ساعت امتحان کننده
check lock
U
مهره پشت گیر
check mark
U
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check mark
U
علامت کنترل
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
check firing
U
عناصرتیر را بررسی کنید
check character
U
دخشه مقابلهای
check character
U
علامت مقابلهای
check character
U
کاراکتر مقابلهای
check digit
U
رقم مقابلهای
check digits
U
ارقام تست
check field
U
میدان مقابلهای
check firing
U
فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
check nut
U
مهره چاکدار
check nut
U
مهره پشت گیر
check point
U
نقطه مقابله
check point
U
نقطه ازمایش
check problem
U
مسئله مقابلهای
check problem
U
مسئله ازمایشی
check register
U
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
check side
U
پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
check sum
U
مجموع مقابلهای
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
check lists
U
فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check off list
U
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
check out equipment
U
وسایل ازمایشگاهی
check out equipment
U
وسایل بازدید محل
check out time
U
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check out time
U
زمان لازم برای تخلیه محل
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
check point
U
نقطه بازرسی
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
check sweeping
U
بازرسی مین روبی
security check
U
چکامنیتی
validity check
U
بررسی اعتبار
range check
U
بررسی محدوده
reasonableness check
U
بررسی معقول بودن
reasonableness check
U
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
redudancy check
U
بررسی افزونگی
redundancy check
U
بررسی افزونگی
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check
U
صورت فروش
programmed check
U
بررسی برنامه ریزی شده
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
parity check
U
مقابله ایستایی
redundancy check
U
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
pay check
U
چک حقوق
perpetual check
U
کیش دایم
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
priority of check
U
تقدم کیش
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
selection check
U
مقابله گزینش
sequence check
U
بررسی ترتیبی
transfer check
U
انتقال
traveler's check
U
چک مسافرتی
twin check
U
مقابله توام
twin check
U
بررسی توام
visual check
U
مقابله بصری
visual check
U
مقابله دیداری
transfer check
U
مقابله
system check
U
بررسی سیستم
sight check
U
مقابله نظری
spite check
U
کیش دفع الوقت
stick check
U
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
stock check
U
کنترل موجودی
sum check
U
مقابله جمعی
summation check
U
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
synchronization check
U
کنترل همزمانی
system check
U
مقابله سیستم
parity check
U
مقابله توازن
parity check
U
بررسی توازن
parity check
U
مقابله کردن توازن
even parity check
U
بررسی توازن زوج
family check
U
کیش همگانی
rain check
U
نوید یا قول دعوت بعدی
rain check
U
بلیط باران
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
fore check
U
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
frequency check
U
کنترل فرکانس
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check
U
بکمک طنین
discovered check
U
کیش برخاست
check-rail
U
ریلتنظیم
division check
U
ازمایش تقسیم
dump check
U
مقابله حین روبرداری
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
duplication check
U
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
dynamic check
U
مقابله پویا
echo check
U
مقابله
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
sequence check
U
مقابله ترتیب
validity check
U
مقابله اعتبار
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
odd even check
U
بررسی فرد و زوج
overflow check
U
بررسی سرریزی
overflow check
U
بررسی سرریز
overflow check
U
مقابله سرریز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com