Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Participation rates are low compared to international standards.
U
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
[as]
compared to international standards
U
در معیارهای بین المللی
by international standards
U
در معیارهای بین المللی
international standards organization
U
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization
U
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization
U
سازمان استانداردهای بین المللی
By international standards Germany maintains a leading role.
U
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
as compared to
U
نسبت به
compared
U
مقایسه کردن
compared
U
برابرکردن باهم سنجیدن
compared
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
as compared to
U
در مقابل
in comparison to
[compared with]
U
در قبال
[در مقابل]
participation
U
شرکت
participation
U
مداخله
participation
U
مشارکت
participation
U
شرکت در جرم
participation
U
سهم داشتن
participation
U
شرکت کردن
participation
U
اشتراک
mystic participation
U
اشتراک رمزی
participation an offence
U
معاونت در جرم
participation rate
U
نرخ مشارکت
loading participation in profits
U
هزینههای مشارکت در سود
labor participation rate
U
نرخ مشارکت نیروی کار
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
standards
U
استاندارد
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards
U
کالای جانشین رزمی
standards
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standards
U
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
U
استانده
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
نمونه قانونی
standards
U
عیار قانونی استاندارد مقرر
standards
U
مرسوم
standards
U
متداول
standards
U
نشان پرچم
standards
U
متعارفی
standards
U
نمونه قبول شده معین
standards
U
مقرر قانونی
standards
U
قالب
standards
U
الگو
standards
U
استاندارد همگون
standards
U
معیار
standards
U
متعارف
standards
U
قانونی
standards
U
همسان
standards
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards
U
متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standards
U
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standards
U
واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards
U
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards
U
طبیعی یا معمولی
standards
U
معمولی
standards
U
نورم مقیاس
standards
U
یکسان معیار
standards
U
همشکل
standards
U
قسمت ساکن دستگاه
standards
U
سنجه
standards
U
همگون یکنواخت یکجور
standards of living
U
استاندارد زندگی
standards of living
U
سطح زندگی
standards of living
U
معیار زندگی
gold standards
U
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
living standards
U
استانداردزندگی
technical standards
U
معیارهای فنی استانداردهای فنی
double standards
U
معیارهای متناقض
gold standards
U
سیستم پشتوانه طلا
standards enforcer
U
اجراکننده استانداردها
rates
U
پایه
rates
U
درجه بندی کردن
rates
U
نرخ
rates
U
اهنگ حرکت
rates
U
سرعت حرکت
rates
U
درجه
rates
U
نسبت
rates
U
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rates
U
ارزیابی کردن
rates
U
سنجیدن
rates
U
سرعت
rates
U
روش طرز
rates
U
منوال
rates
U
سرعت کار
rates
U
میزان مهارت شدت تغییرات
rates
U
نواخت
rates
U
نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rates
U
درصد
rates
U
شمردن
rates
U
بر اوردکردن
rates
U
سرعت ارزیابی کردن
rates
U
میزان
rates
U
بها
rates
U
تندی سرعت عوارض
rates
U
اهنگ
rates
U
ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rates
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rates
U
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
rates
U
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates
U
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rates
U
اندازه نسبت
rates
U
قرار
rates
U
درچند
British Standards Institute
U
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
exchange rates
U
مظنهء ارز
rates and taxes
U
عوارض ومالیات
railway rates
U
تعرفه یا کرایههای راه اهن
exchange rates
U
نرخ تسعیر ارز
exchange rates
U
نرخ تبدیل ارز
exchange rates
U
نرخ مبادله ارز
Do you have any special rates?
U
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
water rates
U
پولمصرفآب
exchange rates
U
نرخ ارز
exchange rates
U
نرخ مبادله
birth rates
U
ضریب افزایش جمعیت
birth rates
U
نرخ افزایش ولادت
birth rates
U
اهنگ زاد و ولد
birth rates
U
نرخ زاد و ولد
exchange rates
U
نرخ مبادلهای
floating rates
U
نرخهای بارهای دریایی
base rates
U
تعرفه مبنا
base rates
U
نرخ مبنا
fixing rates
U
نرخ بندی
base rates
U
ارزش اولیه
base rates
U
اهنگ پایه
base rates
U
نرخ پایه
american national standards institute
U
موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute
U
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
free exchange rates
U
نرخهای ارز ازاد
A single town and two different rates!.
<proverb>
U
یک شهر و دو نرخ؟!.
international
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international
U
بازیگر بین المللی
international
U
وابسته به روابط بین المللی
international
U
بین المللی
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
international
U
بین الملل انترناسیونال
international relations
U
رابطهسیاسیبینکشورها
international line
U
خط خارجی
International politics.
U
سیاست بین الملل
international migration
U
مهاجرت بین المللی
international loans
U
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
international meeting
U
مجمع بین المللی
international line
U
خط بین المللی
international practice
U
رویه بین المللی
international units
U
واحدهای جهانی برق
international union
U
اتحادیه بین المللی
international union
U
اتحادیههای بین المللی
international treaties
U
عهود بین المللی
international trade
U
تجارت بین المللی
international trade
U
تجارت بین الملل
short international
U
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international reserves
U
اندوختههای بین المللی
international reserves
U
ذخائر بین المللی
system international
U
سیستم بین المللی
international practice
U
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international liquidity
U
نقدینگی بین المللی
international acts
U
مستندات بین المللی
borland international
U
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
commodore international, ltd.
U
شرکت بین المللی کمودور
international custom
U
عرف بین المللی
International Modern
U
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international court
U
دادگاه بین المللی
international council
U
education in forcomputers
international coulomb
U
کولن جهانی
international match
U
مسابقه بین المللی
[ورزش]
international comity
U
نزاکت بین المللی
international classification of
U
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international classification of
U
Diseases
international call
U
مکالمه بین المللی
international acts
U
اسناد بین المللی
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international dualism
U
دوگانگی بین المللی
international law
U
حقوق بین الملل
international practice
U
طریقه معمول به بین المللی
international investment
U
سرمایه گذاری بین المللی
international exchange
U
مرکز تلفن بین المللی
international finance
U
مالیه بین الملل
international federation
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international federation
U
processing forinformation
international etiquette
U
نزاکت بین المللی
international economics
U
اقتصاد بین الملل
international equilibrium
U
تعادل بین المللی
International System of Units
U
سامانه متریک
international road haulage
U
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
systeme international d'units
U
دستگاه بین المللی واحدها
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
International System of Units
U
دستگاه بین المللی یکاها
international singles court
U
زمینبازیانفرادیبینالمللی
subjects of international law
U
اشخاص حقوق بین الملل
international road transport
U
ترابری بین المللی جاده ای
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
balance of international payment
U
موازنه پرداختهای بین المللی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com