English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Only a drop in the bucket ( ocean) . U قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
ocean U اقیانوس
lndian Ocean U اقیانوسهند
Pacific Ocean U اقیانوسآرام
Arctic Ocean U اقیانوسمنجمدشمالی
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
ocean foam U کف آب دریا
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam U کف آب [کف حاصل از برخورد آب با چیزی]
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
indian ocean U اقیانوس هند
the indian ocean U اقیانوس هند
ocean bound U عازم دریا یااقیانوس
ocean current U جریان دریایی
ocean current U جریان اقیانوسی
ocean bound U رهشپار دریا
ocean current U جریان اقیانوس
ocean floor U بستر اقیانوس
ocean grevhound U کشتی مسافری تندرو
ocean greyhound U کشتی تندرو
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
ocean manifest U بارنامه دریایی
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
mid-ocean ridge U برآمدگیاقیانوسمیانی
ocean mine sweeper U مین روب اقیانوسی
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
bucket U قوس پیوند قوس پیوندی
bucket U سطل جام
bucket U تیغه گردنده توربین
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket U فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
bucket U بیل مکانیکی
bucket U منحنی پیوند
bucket U دلو
bucket U سطل
suspension bucket U سطل اویزان
grab bucket U بیل مکانیکی
dump bucket U سطل زباله
dump bucket U سطل اشغال
elevator bucket U سطل بالابر
conveyor bucket U سطل بالابر
bucket step U فیکس کردن پا برای استراحت
bucket sort U جور کردن دلوی
bucket of steam U سطل بخار
kick the bucket <idiom> U مردن
swing bucket U جراثقال گردان
bucket tooth U زبانهدندانه
bucket ring U زبانهحلقه
bucket lever U سطحزبانه
bucket cylinder U زبانهسیلندر
The handle of the bucket has come off. U دسته سطل کنده شده
digger bucket U تیغهحفرکن
backward bucket U سطلوارونه
to kick the bucket U مردن
swing bucket U جراثقال نوسان دار
bucket hoist U دستگاه بالابرنده سطل
bucket elevator U دستگاه بالابرنده سطل
bucket shop U جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
bucket shops U جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
ice-bucket U یخدان- سطلیخ
grab bucket U سطل قلاب دار
loading bucket U سطل بارگیری
bucket seats U صندلی یکنفری
leather bucket U دول
bucket seat U صندلی یکنفری
bucket charging U بارگیری با سطل
brain bucket U کلاهخود
bucket wheel excavator U زبانهیچرخهیبالابر
bucket hinge pin U زبانهلولایی
grab bucket crane U جرثقیل با بیل مکانیکی
backward bucket cylinder U سیلندرسطلوارونه
coin return bucket U محلبرگشتپول
drop U قطره
drop out U حذف تصادفی
drop out U حذف شدن
drop out U افت
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
drop out U از قلم افتادگی
drop off U دفاع بیرون از منطقه خود
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop off U مردن
drop off U بخواب رفتن
drop U چکه
drop U ژیگ
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
to let drop U انداختن
ir drop U افت ای ار
drop U کم کردن
drop U جرعه کمی
drop U سقوط
drop U افتادن چکیدن
drop U افت
drop U انداختن قطع مراوده
drop U از قلم انداختن
drop U اب نبات
to let drop U رهاکردن
to let drop U ول کردن
to drop on U سرزنش یاتنبیه کردن
to drop in U اتفاقا دیدنی کردن
to drop in U سرزدن
the very last drop U اخرین قطره
drop U فرود
drop U نقل
drop U رهاکردن
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop by U دیدن
drop by U مختصرکردن
drop in <idiom> U دیدار کوتاه
drop U یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop by U بکسی سر زدن
drop behind U عقب ماندن
drop U چکه سقوط
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop behind U عقب افتادن از
drop U [نوعی طاق]
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop in U درج تصادفی
To drop in on someone . U به کسی سرزدن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U بار
drop-out U ترک کننده
drop-out U افت
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
drop U جاگذاشتن حریف
drop in U سرزدن
drop in U اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop U افت سقوط
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
Let's drop the subject. U از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
leakage drop U افت نشتی
knee drop U فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
ohmic drop U افت اهمی
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
drop-ornament U تزئینات آویزان
line drop U افت ولتاژ یک خط
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
ear-drop U گل آویز
letter drop U صندوق پست
ear-drop U گوشواره
resistance drop U افت مقاومتی
lemon drop U اب نبات ترش
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop U قرص نعناع
voltage drop U افت ولتاژ
voltage drop U افت فشار الکتریکی
wing drop U افت ناگهانی برا روی یک بال
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
drop (someone) a line <idiom> U چند خط(برای کسی)نوشتن
drop a hint <idiom> U فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
To drop a brick . <idiom> U دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
Drop me a line . U برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop-leaf U لایهلولاییمیز
drop earrings U گوشوارهآویز
voltage drop U افت ولت
vertical drop U ابشار قائم
drop by the wayside <idiom> U قبل از اتمام کار ،ویران شدن
potential drop U افت پتانسیل
potential drop U افت ولتاژ
pressure drop U افت فشار
resistance drop U افت ای ار
school drop out U ترک تحصیل کرده
school drop out U افت تحصیلی
short drop U دراپ کوتاه
stepped drop U شیبشکن پلکانی
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
syphon well drop U ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil U توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil U روی خودراپوشیدن
Drop dead <idiom> U کم کردن مزاحمت
crystal drop U اشککریستالی
drop shot U ضربه دراپ
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point U نقطه پرش
drop pass U پاس بعقت
drop back U افتادن
drop of potential U افت پتانسیل
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message U لولههای خبر
drop master U سرپرست پرش
drop master U مدیر پرش
drop manhole U دهانه ریزش
drop point U نقطه چکه
drop point U چکه
drop shadow U سایه برجسته
drop selector U سلکتور سقوطی
drop scene U پرده اخرداستان زندگی
drop scene U پرده جلوصحنه نمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com