English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Micro Channel Architecture U تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
Micro Channel Architecture U - بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
micro channel bus U گذر ریز کانال
micro channel bus U - بیتی که توسط IBM در micro channel Architecfure بیان شده است
micro U کامپیوتر کم توان
micro U ارزان
micro U اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micro- U یک میلیونیوم متر
micro U میلیونیم
micro- U در معنای خیلی کوچک
micro- U در معنای یک میلیونیوم واحد
micro- U نوار صوتی با قالب کوچک که در وسایل جیبی به کار می رود
micro- U یک میلیونیوم ثانیه
micro U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro U آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
micro U پیشوندی بمعنی
micro U کوچک
micro U کم بزرگ کننده
micro U بیدخیلی ریز
micro U خرد
micro U ذرهای
micro U ریز
micro U پروانه
micro U میلیونیم میکرو
micro U میکرو
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro U داده اصلی
micro wave U کهموج
micro wave U خرده موج
micro-computer U خرد کامپیوتر
micro-computer U ریزرایانه
micro-computer U ریزکامپیوتر
micro-computers U خرد کامپیوتر
micro-computers U ریزرایانه
micro-computers U ریزکامپیوتر
micro prolog U PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
micro-economics U اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
micro controller U ریز کنترل کننده
micro economics U اقتصاد خرد
micro ecosystem U اکوسیستم خرد
micro ecosystem U بوم سازگان خرد
micro instruction U ریز دستورالعمل
micro manager U مدیر ریزکامپیوترها
micro model U الگوی خرد
micro or ganism U میکرب
micro or ganism U باکتری
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
micro computer kit U kit computer
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
micro pressure gage U فشارسنج دقیق
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
architecture U فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
architecture U هنر معماری
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
architecture U ساختار
architecture U سبک معماری مهرازی
architecture U معماری
Hard architecture U [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
chinese architecture U معماری چینی
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Green architecture U معماری سبز
Greek architecture U معماری یونانی
Georgian architecture U معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
interion architecture U معماری داخلی
Islamic architecture U معماری اسلامی
Jacobean architecture U سبک جاکوبی
computer architecture U معماری کامپیوتر
display architecture U معماری نمایشی
egyptian architecture U معماری مصری
environment architecture U معماری محیط
environment architecture U معماری محوطه
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
interior architecture U معماری داخلی
landscape architecture U معماری ارایش زمین
landscape architecture U معماری طبیعت
landscape architecture U معماری محوطه سازی
Kinetic architecture U معماری جنبشی
Jesuit architecture U معماری مجزایی
Aztec architecture U معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
figurative architecture U معماری مشجر
Fantastic architecture U معماری غیر عادی
open architecture U معماری باز
style of architecture U سبک معماری
defensive architecture U معماری نظامی
Cretan architecture U معماری کرتی
contextual architecture U معماری بافت گرایی
Conceptual architecture U معماری ادراکی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
Babylonian architecture U معماری بابلی
action architecture U [معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
Analogical architecture U [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
network architecture U معماری شبکه
monumental architecture U معماری با عظمت
Dravidian architecture U [معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
Experimental architecture U معماری تجربی
Estruscan architecture U معماری اتروسکی
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Coptic architecture U معماری مسیحیان مصر
Ersatz architecture U [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Egyptian architecture U معماری مصری
ecological architecture U معماری بوم شناختی
earth architecture U معماری خشتی
Assyrian architecture U معماری آشوری
baroque architecture U سبک معماری باروک
achaemenid architecture U معماری هخامنشی
byzantine architecture U سبک معماری بیزانسی
buddhist architecture U سبک معماری بودائی
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
earth-work architecture U معماری خشتی
Early Christian architecture U سبک معماری دوران مسیحیت
CD ROM Extended Architecture U فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
systems application architecture U معماری کاربردی سیستم ها
anglo-saxon architecture U [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
systems network architecture U معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
Industry Standard Architecture U استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
extended industry standard architecture U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
channel U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel U ابروی پهن
right channel U بلندگویسمتراست
channel U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel U راهگان
channel U کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channel U خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
channel U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel U ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channel U دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
y channel U کانال ایگرگ
channel U بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel U راه ابی
channel U یچ کردن بین آنها
channel U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
i/o channel U کانال ورودی و خروجی
channel U کانال
channel U باب
channel U کندن
channel U انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel U تنگه
channel U چانل بی سیم
channel U رده
channel U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel U سلسله مراتب
channel U مجرای ابگذری کانال
channel U ابراهه
channel U رسانه
channel U خط مشی
channel U ترعه مجرا
channel U ابراه
channel U ابرو ابراهه
channel U مجرا
channel U کانال ساختن
channel U کانال تلویزیون
channel U کانال مجرا
channel U روگاه شیار
channel U ناودان فولاد "یو" شکل
channel U ناودان
channel U شیاردار کردن
channel U شیار دراوردن
channel U دریا
channel U گذرگاه ابی
channel U قسمت عمیق اب
selector channel U کانال انتخاب کننده
simplex channel U مجرای سادک
swept channel U کانال پاک شده از مین
sound channel U کانال صوتی دریایی
swept channel U کانال مین روبی شده
searched channel U کانال بی خطر در میدان مین
supply channel U نهر ابرسان
simplex channel U مجرای ساده
cross-Channel U عبور
selector channel U مجرای گزیننده
sound channel U مسیرعبور صوتی
to be tuned in to a channel U کانالی را گرفته باشند
telephone channel U کانال تلفن
cross-Channel U برقراریارتباطومسافرت از کانال
Channel Tunnel U تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
sliding channel U کانال
channel digging U جوکاری
shelf channel U کانالقفسهای
secondary channel U دومینجهت
preferred channel U انتخابجهت
left channel U بلندگویسمتچپ
diversion channel U کانالوارونگیآب
adjustable channel مجرای قابل تنظیم
awning channel U کانالحافظ
Channel Islands U جزیرههای دریای مانش
wideband channel U کانال پهن باند
trade channel U مجرای توزیع
trade channel U کانال توزیع کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com