English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dual tone horn U بوق با دو صدا
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
dual U دوتایی
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual U استفاده ازیک جفت
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual U دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual U دوجنبهای همزاد
dual U دو واحدی
dual U دوگانه
dual U دولا
dual U دوتائی
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual U در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual lane U راه دو خطه
dual magneto U مگنت دو برقی
dual carriageways U شوسه دوگانه
dual carriageway U شوسه دوگانه
dual carriageway U راه ارابه رو دو خطی
dual carriageways U راه ارابه رو دو خطی
dual magneto U مگنتوی دوتایی
dual meet U مسابقههای تیمی
dual morality U دوگانگی اخلاقی
dual nationality U تابعیت مضاعف
dual operation U عمل همزاد
dual personality U شخصیت دوگانه
dual lane U راه دو طرفه
dual density U تراکم مضاعف
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual capacitor U خازن دوبل
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
dual compressor U کمپرسور دوتایی
dual crank U میل لنگ دوبل
dual indicator U نشاندهنده دوتایی
dual granulation U باروت دو حبهای
dual ignition U احتراق دو برقی
the dual number U تثنیه
dual impression U برداشت دوگانه
dual intensity U تاکید علائم خاص
dual agent U عامل دو جانبه
dual sensation U احساس دوگانه
dual processors U پردازندههای دوگانه
dual seat U زینموتور
dual tire U لاستیک دوبل
dual carriageway road U راه با دو شوسه جدا
dual y axis graph U نمودار با دو محور y
dual purpose gun U توپ دو کاره
dual carriageway road U راه بادو جاده
dual labor market U بازار کار دوگانه
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual ignition system U سیستم احتراق دوتایی
dual disk drive U گرداننده دیسک دوگانه
dual channel controller U کنترل کننده دو کاناله
dual sex therapy U درمان دو جنسیتی
dual swivel mirror U آینهبازشو
dual port ram U حافظه تسهیم شده
dual price system U نظام دو قیمتی
to tone down U ملایم شدن
to tone up U تندکردن
to tone up U پرمایه ترکردن
to tone up U تندشدن
to tone up U کم مایه شدن
tone U اهنگ
tone down <idiom> U آرام ساختن
tone U درجه صدا
to tone down U کاستن
to tone down U از تندی
tone U نوا
tone U [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
tone U ته رنگ
tone U هماهنگی رنگ ها
tone-on-tone U [بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
tone U اهنگ داشتن
tone U صدا
to tone down U ملایم کردن
tone U سایه رنگ
tone U دانگ لحن
tone U درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
tone U صوت
tone U به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
tone U سایه روشن عکس هوایی
tone U سایه روشن
tone U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tone U تونوس
tone U سفت کردن
tone U باهنگ دراوردن
tone U نت
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
dual sided disk drives U گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel sound system U کانال صوتی دوگانه
dialing tone U بوق ازاد
difference tone U صورت افتراقی
generating tone U صوت مولد
tone dialing U شماره گیری اهنگی
half tone U نیم پرده
half tone U رنگ متوسط سایه رنگ
half tone U سایه روشن
in an interrogatory tone U با لحن پرسش
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
in a jeering tone U بلحن استهزا
level tone U اهنگ یکنواخت
side tone U صدای جانبی گوشی
feeling tone U مایه احساسی
half tone U سایه روشن زدن
to give the tone U هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
tone poem U شعر دارای ترادف
otogenic tone U زنگ زدن گوشی
tone poem U شعر متشابه التلفظ
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone poem U شعر سمفونی
tone language U زبانهای اهنگی
quater tone U یک چهارم پرده
side tone U سایدتون
side tone U انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
summation tone U صوت مرکب
tone deafness U کری بسامدی
tone and semitone U پرده ونیم پرده
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
affective tone U رنگ عاطفی
tone control U پیچ اهنگ
combination tone U صوت ترکیبی
to toughen one's tone U در گفتگو سخت شدن
to toughen one's tone U لحن خود را تند کردن
dialling tone U بوقآزادتلفن
A musical tone . U مقام ( درموسیقی )
continuous tone U نقطههای متفاوت
continuous tone U اهنگ پیوسته
continuous tone U ته رنگ پیوسته
dial tone U بوق آزاد
multi-storey U چندطبقه
multi stage U چند مرحلهای
multi stage U چند طبقه
multi-coloured U چندرنگه
multi ply U چند لا
multi address U با چند نشانی
multi purpose U چند منظوره
multi channel U چند کاناله
multi contact U چند قطبی
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk U سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi disk U مربوط به چندین نوع دیسک
multi level U چند سطحی
multi meter U سنجه چند کاره
multi pass U چند گذری
multi platform U که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi mate U مالتی میت
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi valued U چند ارز
multi user U چند کاربری
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi-millionaire U بسیار پولدار
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi tasking U اجرای چندین کار
multi-millionaire U بسیار ثروتمند
multi-millionaires U بسیار پولدار
multi-millionaires U بسیار ثروتمند
multi way switch U کلید تبدیل
multi way switch U کلید چند راهه
multi way machine U دستگاه چند راهه
dual channel television sound system U کانال صوتی دوگانه
continuous tone image U تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
bass tone control U کنترلصدایبم
loud tone horn U بوق با صدای زیاد
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
tone leader generator U ژنراتوررهبریصدا
I take exception to the tone of your remarks. U من به لحن سخنان شما اعتراض می کنم.
touch tone telephone U تلفن دکمهای در سیستمهای پردازش از راه دور
treble tone control U کنترلصدایزیر
multi circuit switch U کلید سری
multi color recorder U نگارنده چند رنگ
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi conductor cable U کابل افشان
multi stage press U پرس چند طبقه
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding U داربست چند طبقه
multi chamber klin U کوره چند محفظهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi blade grap U قلاب چند تیغه
multi-ply yarn U نخ چند لا
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com