English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Just check out the new sports car model! U نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sports U بازی شوخی
sports U تفریحی سرگرم کردن
sports U بازیچه
sports U پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sports U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sports U سرگرمی
sports U ورزش
sports U نمایش تفریحی بازی کردن
contact sports U ورزشهای برخوردی
winter sports U ورزشهایزمستانی
sports facility U تاسیسات ورزشی
aquatic sports U ورزشهای ابی
sports cars U اتومبیل کورسی
sports cars U اتومبیل شکاری
sports car U اتومبیل کورسی
field sports U زمینورزش
sports car U اتومبیل شکاری
youth sports U بازیهای جوانان
noncontact sports U ورزشهای بدون برخورد
sports sedan U اتومبیل کوچک
sports medicine U طب ورزشی
blood sports U کشتن شکار
spectator sports U ورزشهای پر تماشاگر
sports jacket U ژاکتمردانه
new model U از نوطرح کردن
s r model U الگوی محرک- پاسخ
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
model U گونه یک محصول
model U نمونه قرار دادن
s r s model U الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model U الگوی محرک- محرک
model U مدل
model U الگو
model U مدل سازی
model U مطابق مدل معینی در اوردن
model U شکل دادن
model U طرح ریختن ساختن
model U نقشه
model U قالب طرح
model U سرمشق
model U نمونه
model U قالب
model U نمونه اصلی
model U قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model U نوع یک محصول
model U کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model U ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model U آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model U طرح
mathematicl model U الگوی ریاضی
huge model U مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
station model U مدلهواشناسی
molecular model U الگوی مولکولی
dressmaker's model U مانکنخیاطی
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
bohr model U مدل بور
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building U الگوسازی
micro model U الگوی خرد
test model U نمونه ی ازمایش
neoclassical model U الگوی نئوکلاسیک
vintage model U الگوی مقطع زمانی
mathematical model U الگوی ریاضی
pilot model U نمونه ازمایشی
pilot model U مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
random model U الگوی تصادفی
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
conjunctive model U الگوی عطفی
random model U مدل تصادفی
pilot model U مدل ازمایشی
deteministic model U مدل قطعی
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
cosmological model U مدل کیهان شناختی
decision model U الگوی تصمیم گیری
probabilistic model U مدل احتمالی
probabilistic model U الگوی تصادفی
probabilistic model U الگوی احتمالی
data model U مدل داده
relational model U مدل رابطهای
dynamic model U الگوی پویا
dynamic model U مدل پویا
vintage model U الگوی زمانی
noncompetitive model U الگوی غیر رقابتی
hierarchical model U مدل سلسله مراتبی
normative model U الگوی هنجاری
validation of a model U تحقق پذیری یک الگو
validation of a model U اعتبار یک الگو
haavelmo model U الگوی هاولمو
two sector model U الگوی دو بخشی
mathematical model U مدل ریاضی
tiny model U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
electrical model U مدل الکتریکی
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
stochastic model U الگوی تصادفی
economic model U الگوی اقتصادی
econometric model U الگوی اقتصادسنجی
she was a model of besuty U نمونه زیبایی بود
planning model U الگوی برنامه ریزی
macro model U الگوی کلان
sales forecasting model U مدل پیش فروش
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
wire frame model U نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
budget forecasting model U مدل پیشگویی بودجهای
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
leading edge model U IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
ISO/OSI model U معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
ISO/OSI model U INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
stick and ball model U الگوی گلوله و میله
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
tandy model 000hl U IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
free electron model U الگوی الکترون ازاد
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
the math teacher-turned-model U آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check U امتحان
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
second check U بررسی دوباره
second check U بررسی نهایی
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check off U تغییرروش بازی درتجمع
check out U تصفیه حساب کردن
check U امتحان کردن بازرسی
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U چک
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check U تطبیق
check U چک بانک
check U نشان گذاردن
check U تطبیق کردن
check U بررسی کردن
check U بررسی
check U مقابله کردن مقابله
check U سرزنش کردن رسیدگی کردن
check U ممانعت کردن
check U جلوگیری کردن از
check U دریچه تنظیم
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U بازرسی کردن
check U منع
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U کیش
check up U معاینه کردن
check up U رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check U و شدن بوی شکار
check U وارسی
check U بازرسی شد
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U مقابله
check-up U بازبینی
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
check U محک زدن
in check <idiom> U غیرقابل کنترل
check U تجزیه کردن
check U مطالعه کردن
check U بررسی کردن
check U تحقیق کردن
check U ارزیابی کردن
check U سنجیدن
check-up U کنترل
check U عیار گرفتن
check-up U کنترل کردن
check-up U بازبینی کردن
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U وارد شدن
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check U اطمینان از صحت چیزی
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U اجرای خشک یک برنامه
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
to check off U رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check in U وارد شدن
check U مقابله کردن بررسی
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
overflow check U مقابله سرریز
check indicator U نماینده مقابله
odd even check U بررسی فرد و زوج
overflow check U بررسی سرریز
overflow check U بررسی سرریزی
odd even check U مقابله فرد و زوج
modulo n check U مقابله به پیمانه
parity check U مقابله توازن
parity check U مقابله ایستایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com