English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
It was jolly decent of her to have returned. U خدا عمرش بده که برگشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jolly U سر کیف
jolly U خوشحال
jolly U بذله گو خیلی
jolly <adj.> U پر نشاط
jolly roger U پرچم دزدان دریایی
jolly boat U قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
decent U اراسته
decent <adj.> U منظم
decent U محجوب
decent U نجیب
decent <adj.> U مرتب
decent behaviour U رفتارپاکیزه
Put on some decent clothes. U یک لباس حسابی تنت کن
She gave us quite a decent dinner. U یک شام خیلی حسابی به ماداد
I made a decent profit. U سود خوبی بر دم
He is a decent fellow(guy,chap) U طرف آدم حسابی است
returned U آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned U کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned U نشانههای انتهای خط
returned U کلید Return
returned U مراجعت کردن
returned U پس فرستادن عودت
returned U گزارش دادن
returned U عایدی
returned U درامد
returned U بازده
returned U اعاده
returned U رجعت
returned U برگشتن
returned U مراجعت برگرداندن
returned U برگشت
returned U گزارش رسمی
returned U بازگشت
returned U عملکرد کارکرد
returned U مراجعت
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
returned U اعاده بازگشت
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned U عودت دادن
returned U عودت
returned U مراجعت کردن عکس العمل
they returned in triumph U شادی کنان برگشتند
they returned in triumph U باپیروزی برگشتند
he returned a negative U گفت نه
he returned a negative U پاسخ منفی داد
materials returned note U یادداشت مواد عودت داده شده
He returned the money intact. U پول را دست نخورده پ؟ داد
materials returned note U برگه مواد برگشتی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com