Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I have not played my ace.
U
ورق دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
played
U
بازی
played
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
U
تفریح بازی کردن
played
U
تفریح کردن ساز زدن
played
U
الت موسیقی نواختن
played
U
زدن
played
U
رل بازی کردن
played
U
روی صحنهء نمایش فاهرشدن
played
U
نمایش نمایشنامه
played
U
اداره مسابقه
played
U
کیفیت یاسبک بازی
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
played
U
ضربه به توپ
played
U
رقابت
played
U
شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
played
U
بازی کردن
played
U
خلاصی داشتن
played
U
بازی کردن حرکت ازاد داشتن
played
U
خلاصی بازی
played
U
حرکت ازاد
he played a pretty trick
U
خوب حیلهای زد
he played a pretty trick
U
خوب حقهای زد
played out
U
مانده
played out
U
وامانده
played out
U
خسته
played out
U
ازکارافتاده
smile played on his lips
U
تبسم برلبانش بوسه میزد
You pulled a fast one. That was a neat trick you played.
U
خوب حقه زدی ( سوار کردی )
I played every trick in the book .
U
هر کلکی را که فکر کنی سوار کردم ( زدم )
He played so well that …
U
بقدری خوب بازی کردکه ...
He played the part of Rostam .
U
نقش رستم را بازی کردن ( د رتئاتر وسینما)
I have not played my trump ( winning ) card .
U
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
played out
<idiom>
U
خسته ،از پا درآمده
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
to be played out
[enacted]
U
رخ دادن
to be played out
[enacted]
U
اتفاق افتادن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com