English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
He took no heed of my warning. U به اخطار من توجهی نکرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heed U پروا
heed U اعتناکردن
heed U مراعات
heed U ملاحظه رعایت
heed U توجه
heed U اعتنا
i heed your help U به یاری شما نیازمندم
i heed your help U به مساعدت شما احتیاج دارم
take heed of what you say U ملتفت باشیدکه چه می گویید
heed U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
to give heed to any one U بکسی اعتنایاتوجه کردن
To pay no heed . To be inattentive . U پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something . U از چیزی غافل شدن
She wouldnt hear of it . she takes no heed. U گوشش به این حرفها بدهکار نیست
warning U اطلاع
as a warning to others U برای عبرت دیگران
as warning to U برای عبرت
warning U توجه به خط ر ممکن
warning U اگهی
warning U هشدار
warning U اژیر هشدار
warning U عبرت
warning U اعلام خطر
warning U زنگ خطر
warning U اشاره
warning U تحذیر
warning U اخطار
warning U خبر
warning U که روشن میشود تا نشان دهد یک چیز خط رناک ممکن است رخ دهد
warning U اعلام خطر کردن هشدار
warning U اخطاریه دادگاه
warning pipe U لوله سرریز
warning plate U صفحههشدار
warning system U سیستم خبردهنده
warning device U وسیلههشدار
warning order U دستور اگهی
warning net U شبکه اژیر
warning pipe U لوله خبر
warning radar U رادار هشدار دهنده
warning sign U علامت اخطار
warning sign U علامت احضار
warning lights U چراغهشدار
warning signal U علامت اعلام خطر
warning signal U علامت خطر
warning system U سیستم الارم
warning net U شبکه اعلام خطر
warning line U خط اخطار
warning light U لامپ خطر
early warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning U اعلام خطر کردن
early-warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning U اعلام خطر کردن
issue a warning U اخطار صادر کردن
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
local warning U اعلام خطر محلی
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
warning agent U گند گاز
warning track U منطقهجریمه
storm warning U پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
warning light U چراغ خطر
warning cries U فریادهای هشدار
on-air warning light U نورهشدارنورروشن
The warning light seems to have malfunctioned. U چراغ خطر به نظر می رسد دچار نقص فنی شده است.
oil warning light U چراغهشدارروغن
danger warning level U حداقل موجودی
control and warning center U سیستم کنترل و اعلام خطر
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
airspace warning area U منطقه اعلام خطر هوایی
battery warning light U چراغهشدارباطری
foil warning line U حلقهاخطارخنثیکننده
airborne early warning U راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
airborne early warning U اعلام خطر هوابرد
air warning net U شبکه اعلام خطر هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
oil pressure warning indicator U شاخصهشدارفشارروغن
seat-belt warning light U چراغهشدارکمربندایمنی
sabre and epee warning line U خطهشداردرمسابقهاپوشمیشیربازی
low fuel warning light U چراغهشدارکمبودبنزین
main beam warning light U اشعهاصلینورهشداردهنده
door open warning light U چراغهشداربرایبازبودندر
Drive on dimmed headlights ! [Warning to drivers] U با نور پایین حرکت کنید! [هشدار به رانندگان]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com