English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
server U برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server U خدمتگزار
server U کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server U نوکر
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server U کمک کننده
server U خدمتگذار
server U بازیکنی که توپ را میزند
server U کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server U توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server U خدمتکار
server U سیستم
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
file server U سرور فایل
network server U خدمتگزار شبکه
file server U خدمتگزار فایل
LAN Server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
time server U بوجارلنجان
time server U ابن الوقت
proxy server U کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
a dedicated server U [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
An opportunist. A time -server. U آدم استفاده جو ( استفاده گر )
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
dedicated file server U خدمتگذار فایل اختصاصی
server based application U برنامه کاربرد شبکه
back end server U کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
To be a time server . To sail with the wind . U ابن الوقت بودن
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. U نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
get the message <idiom> U به واضحی فهمیدن مفهوم
d. of a message U رسانیدن پیغام
message U پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
message [of something ] [to somebody] U پیغام [از چیزی] [به کسی]
message U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message U مخابره
immediate message U پیام فوری
message U انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
message U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
message U در مقصد مربوط میشود
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
message U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message U اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U حجم اطلاع مشخص
message U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
message U پیام
message U پیغام دادن
message U پیغام
message U رسالت کردن
message U خبر
telephone message U پیام تلفنی
wrming message U پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
beginning of message U شروع پیغام
message display U نمایشپیغام
to send a message U پیام فرستادن
to send a message U پیغام د ادن
meteorological message U پیام هواسنجی
start of message U اغاز پیام
to deliver a message U پیغامی را رساندن
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
code message U پیام رمز
fire message U پیام اتش درخواست اتش کردن
telegraphic message U مخابره تلگرافی
telephone message U پیغام تلفنی
drop message U لولههای خبر
message heading U عنوان پیام
fire message U درخواست اتش
message header U سرپیام
flash message U پیام انی
flash message U پیام برق اسا
message feedback U بازخورد پیام
message center U مرکز پیام
routine message U پیام عادی
fox message U پیام دوباره
general message U پیام عمومی
message book U دفتر پیام
message book U دفتر یادداشت پیام
procedure message U پیام معمولی
message line U خط مخابره
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
error message U پیام خطا پیغام اشتباه
dummy message U پیام فریبنده
dummy message U پیام دروغی
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
pickup message U پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
end of message U انتهای پیام
message switching U پیام گزینی
message source U منشاء پیام
message source U منبع پیام
message retrieval U بازیابی پیام
message retrieval U استخراج پیام
message queuing U صف بندی پیام
error message U پیام خطانما
procedure message U پیام عادی
The message of the film is that ... U پیام این فیلم این است که ...
to send a message to somebody U پیامی به کسی فرستادن [سیاسی یا اجتماعی]
beginning of message U شروع پیام
automatic message switching U switching message
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
multiple address message U پیام چند ادرسه
incoming message cassette U نوارپیغام داخلی
message switching center U مرکز گزینش پیام
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
automatic message switching U راه گزینی خودکار پیام
block U بلاک
block U توقف رویدادن چیزی
block U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block U قالب ریختن
block U بلوک ساختن
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U دفاع در مقابل ابشار
block U سدکردن غیرمجاز حریف
block U مسدودکردن
block U دفاع
block U سد کردن خطا
block U مانع
block U منطقه
block U وقفه
block U توده قلنبه
block U مانع شدن از بازداشتن
block U بستن مسدود کردن
block U قطعه
block U کنده مانع ورادع
block U بلوک
block U جعبه قرقره
block U سد
block U انسداد
block U قرقره
block U کنده
block U بلوک سیمانی
block U قرقره طناب خور
block U یک دستگاه ساختمان
self block U خودبندی
block U توده
block U قطعه زمین
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block U مانع شدن
block U سد کردن
block U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block U سد قالب
block U پارازیت
block U بنداوردن
on the block <idiom> U فروخته شده
block U قالب کردن
block out U جاسازی
the block U مردن بوسیله گردن زنی
block U بندال
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block U فراکسیون
v block U گونیای جناقی
chock-a-block U کاملا افراشته
block and tackle U طناب و قرقره
block and tackle U قرقره و زنجیر
chock-a-block U کیپ
chock-a-block U پر
chock-a-block U کاملا کشیده
pierce the block U ابشار محکم غیرقابل دفاع
chock-a-block U بالا کشیده
chock-a-block U خفت
plummer block U کنده محور
tower block U ساختمانبرجمانند
plummer block U کنده شفت
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
chock-a-block U به هم چپیده
anchorage block U بستلنگرگاه
to walk around the block U دور بلوک خیابان راه رفتن
one man block U تک دفاع
tail block U قرقره طناب دار
pierce the block U شکافتن دفاع
breeze-block U آجرسیمانی
block vote U رایفردیبهگروهی
block capitals U حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
travelling block U بستانتقال
tension block U کششقرقره
pulley block U کلیدسایهروشن
pin block U بخشسوزنی
chip off the old block <idiom> U (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
hoisting block U گیرهجرثقیل
knock one's block off <idiom> U خیلی سخت به کسی صدمه زدن
chock-a-block U مملو
crown block U قرقرهراس
pully block U قرقره مرکب
three man block U دفاع سه نفره
block-house U دژ چوبی
block-plan U نقشه اولیه ساختمان
breeze-block U خاکه زغال نیمه سوز
tail block U قلاب عقب هواپیما
tackle block U دستگاه قرقره جرثقیل
key-block U سنگ تاج
swivel block U قرقره گردان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com