English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flags were their only signals U یگانه علامت ایشان پرچم بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sign flag U پرچم علامت
A white flag is a sign ( token ) of surrender. U پرچم سفید علامت تسلیم است
waff U اهتزاز پرچم یا هر چیزدیگری برای علامت دادن
single stepping U دقت یگانه پیمودن یگانه
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
flag U پرچم دار کردن پرچم زدن به
flags U پرچم دار کردن پرچم زدن به
field colors U پرچم رزمی پرچم یکانی
color salute U سلام پرچم احترام به پرچم
halyard U ریسمان پرچم طناب پرچم
unique U یگانه
singleton U یگانه
sole U یگانه
sui generis U یگانه
uniquely U یگانه
one of a kind <adj.> U یگانه
the only remedy is patience U یگانه
only begotten U یگانه
only U یگانه
soles U یگانه
single bond U پیوند یگانه
unique solution U راه حل یگانه
the only begotten son U پسر یگانه
unique variance U پراکنش یگانه
sole argument U یگانه دلیل
single precision U دقت یگانه
monadic operation U عملکرد یگانه
one U یک واحد یگانه
ones U یک واحد یگانه
unique factor U عامل یگانه
them U ایشان را
they U ایشان
he is my only child U فرزند یگانه من است
theirs U مال ایشان 3
their customs U رسوم ایشان
pigeon pair U پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
we were U ایشان بودند ما بودیم
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
uniue U بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
single sign-on U ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
I had a long talk with him. U با ایشان مفصلا" صحبت کردم
these books are their U این کتابهامال ایشان است
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
flag semaphore U سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
philhellenism U هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
we sang them home U ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
For the moment he is in the saddle. U فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
pot shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
unprofitable servants U مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
decemvirate U ده تن قانون گزاران روم که دراختیارحکومت نیزبه ایشان داده شده بود
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrat U کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
counseled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
attestation clause U ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
counselling U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
aristocracies U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
letter of marque U پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
their U مال ایشان مال انها
stamen U پرچم
ensigns U پرچم
oriflamme U پرچم
emblazonry U پرچم
banner U پرچم
ensign U پرچم
flag bridge U پل پرچم
flags U پرچم
stamens U پرچم
flag U پرچم
anandrous U بی پرچم
blazon U پرچم
whiff U پرچم
vexillum U پرچم
stamina U پرچم
color U پرچم
banners U پرچم
halliard U طناب پرچم
flag officer U افسر پرچم
halyard U طناب پرچم
flag byte U لقمه پرچم
flag bag U کیف پرچم
field colours U پرچم کوچک
lanyard U طناب پرچم
close U پرچم افراشته
lanyards U طناب پرچم
standards U نشان پرچم
standard U نشان پرچم
guidon U پرچم دار
flag git U ذره پرچم
flag guard U گارد پرچم
standard bearers U پرچم دار
flag wagging U پرچم جنبانی
case U غلاف پرچم
cases U غلاف پرچم
flagtruce U پرچم سفید
garrison flag U پرچم پادگانی
gonfalonier U برنده پرچم
flag pole U میله پرچم
flag hoist U مخابره با پرچم
guide flag U پرچم راهنما
guide flag U پرچم هادی
flag guard U نگهبان پرچم
guiden U پرچم کوچک
standard bearer U پرچم دار
guidon U پرچم کوچک
flagman U پرچم دار
field colours U پرچم نظامی
flagpole U میله پرچم
flagstaff U میله پرچم
alphabetical flag U پرچم الفبا
fly U طول پرچم
flagstaff U چوب پرچم
color bearer U پرچم دار
color guard U گارد پرچم
color guard U پاسدار پرچم
color salute U سلام به پرچم
colors U پرچم ملی
colour bearer U پرچم دار
vanguard U پرچم داریکان
answer pennant U پرچم جواب
flagpole U تیر پرچم
flag-waving U اهتزاز پرچم
flag waving U اهتزاز پرچم
flagpoles U میله پرچم
camp color party U گروه پرچم
camp color U پرچم اردویی
flagstaffs U میله پرچم
flagstaffs U چوب پرچم
burgee U پرچم سه گوش
banneret U پرچم کوچک
flagpoles U تیر پرچم
commission pennant U پرچم سینه
commissioning pennant U پرچم شعله
control flag U پرچم کنترل
Union Jack U پرچم سینه
closes U پرچم افراشته
escort of the color U گارد پرچم
escort of the standard U گارد پرچم
closer U پرچم افراشته
f. of truce U پرچم سفید
flags of convenience U پرچم اسایش
flag of convenience U پرچم اسایش
pole U میله پرچم
white f. U پرچم سفید
fanion U پرچم هنگ
field colors U پرچم نظامی
dressing ship U افراشتن پرچم
tricolour U پرچم سه رنگ
corner flag U پرچم کرنر
device flag U پرچم دستگاه
Union Jacks U پرچم سینه
closest U پرچم افراشته
pennants U پرچم باریک
pennants U پرچم دم چلچلهای
pennant U پرچم باریک
pennant U پرچم دم چلچلهای
dressing line U طناب پرچم
ensigns U پرچم دار
ensign U پرچم دار
tricolours U پرچم سه رنگ
poles U میله پرچم
flags U پرچم مخابره
so strike one's flag U پرچم خودراخواباندن
national flag U پرچم ملی
mast high U پرچم افراشته
Stars and Stripes U پرچم امریکا
repeater U پرچم جانشین
sleeve U پرچم بادنما
sister hooks U قلاب پرچم
sister hooks U شکل پرچم
post flag U پرچم پادگانی
penon U پرچم دم چلچلهای
flag U پرچم مخابره
numeral flag U پرچم شمارهای
staminate U پرچم دار
zero flag U پرچم صفر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com