English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trade fair U نمایشگاه تجاری
trade fairs U نمایشگاه تجاری
appleline U IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
big business U واحد تجاری بزرگ
comdex U نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
classics U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
lead pony U اسب همراه اسب اصیل درسان دیدن بعد از مسابقه
micro-computers U ریزکامپیوتر
microcomputer U ریزکامپیوتر
micro-computer U ریزکامپیوتر
microcomputer components U مولفههای ریزکامپیوتر
trs 0tm microcomputer U ریزکامپیوتر 08TRS-
microcomputer ship U تراشه ریزکامپیوتر
microcompouter application U کابردهای ریزکامپیوتر
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
microcomputer development system U سیستم توسعه ریزکامپیوتر
annuals U سالانه
yearly U سالانه
annual U سالانه
per annum U سالانه
maps U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
macpaint U یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
map U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
annual accumulation of sediment U ته نشست سالانه
annuities U مقرری سالانه
yearbooks U گزارشات سالانه
yearly profit U سود سالانه
yearbook U گزارشات سالانه
annuity U پرداختهای سالانه
tax year مالیات سالانه
annual preciptation U ریزش سالانه
anuual discharge U بده سالانه
annual leave U مرخصی سالانه
annual increase U رشد سالانه
annual income U درامد سالانه
annual rainfall U بارش سالانه
annual increase U افزایش سالانه
annual earnings U عواید سالانه
annual earnings U درامد سالانه
annual budget U بودجه سالانه
annual report U گزارش سالانه
annual storage U مخزن سالانه
annual patent fee U حق الامتیاز سالانه
annual wage U دستمزد سالانه
issuance credit U گشایش
first night U گشایش شب
first nights U گشایش شب
volume U گشایش
volumes U گشایش
opening U گشایش
aperture U گشایش
polish opening U گشایش
inauguration U گشایش
apertures U گشایش
openings U گشایش
evolvement U گشایش
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
cp/m U سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
apples U یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple U یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
fish fag U زن بدزبان یابد دهان
fixture U برنامه سنتی سالانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالانه
AGM U مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth U نرخ رشد سالانه
AGMs U مجمع عمومی سالانه
interest rate per annum U نرخ بهره سالانه
annual financial statement U گزارش مالی سالانه
micro U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micros U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
microcomputer U طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
openings U افتتاح گشایش
orang utan opening U گشایش اورانگوتان
joke opening U گشایش مضحک
nimzovitch attack U گشایش لارسن
to unveil a statue U ایین گشایش
orang utan opening U گشایش لهستانی
orang utan opening U گشایش سوکولسکی
foot in the door <idiom> U گشایش یا فرصت
scotch opening U گشایش اسکاتلندی
english opening U گشایش انگلیسی
ponziani's opening U گشایش پونتسیانی
sokolsky opening U گشایش سوکولسکی
benko opening U گشایش بنکو
inverted opening U گشایش معکوس
saragossa opening U گشایش ساراگوسا
larsen's opening U گشایش لارسن
sokolsky opening U گشایش لهستانی
opening U افتتاح گشایش
anderssen opening U گشایش اندرسن
bird's opening U گشایش برد
alapin's opening U گشایش الاپین
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuity U مستمری سالانه مقرری مستمر
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
ibm personal system/ U IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
bishops opening U گشایش فیل شطرنج
easy money policy U سیاست گشایش پول
normal opening U گشایش نرمال یا فرانسوی
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
arteriotomy U برش یا گشایش شریان
paris opening U گشایش پاریس شطرنج
queen's fianchetto defence U گشایش لارسن شطرنج
reti opening U گشایش رتی شطرنج
ruy lopez opening U گشایش روی لوپس
CSLIP U نرخ ارسال داه افزایش می یابد
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
continuous U آنچه بدون توقف ادامه یابد
estate in reversion U هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fair U نمایشگاه
exhibitions U نمایشگاه
exhibition U نمایشگاه
playhouse U نمایشگاه
playhouses U نمایشگاه
showplace U نمایشگاه
showplaces U نمایشگاه
fairer U نمایشگاه
show room U نمایشگاه
fairs U نمایشگاه
fairest U نمایشگاه
derby U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
Bang went our annul holidays. U تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derbies U مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
apple U نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
apples U نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
micro prolog U PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
breman system U سیستم برمن در گشایش انگلیسی
barcza system U سیستم بارکزا در گشایش رتی
gambit U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
gambits U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
from gambit U وامبی فروم در گشایش برد
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
pipelines U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
ox fly U یکجور مگس که بزیرپوست گاو راه می یابد
expositions U عرضه نمایشگاه
exposition U عرضه نمایشگاه
menagerie U نمایشگاه جانوران
odeum U نوازشگاه یا نمایشگاه
public amnsement U نمایشگاه عمومی
showroom U سالن نمایشگاه
showrooms U نمایشگاه کالا
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
showrooms U سالن نمایشگاه
showroom U نمایشگاه کالا
penny gaff U نمایشگاه ارزان
stagy U درخور نمایشگاه
menageries U نمایشگاه جانوران
pavilion U غرفه نمایشگاه
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
pavilions U غرفه نمایشگاه
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
festival of rug U نمایشگاه فرش
fairest U نمایشگاه کالا
fair U نمایشگاه کالا
fairer U نمایشگاه کالا
fairs U نمایشگاه کالا
tourist trophy U مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
arrendare U اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
microprocessor U متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
microprocessors U متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
berlin defence U دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
prosodemic U درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
carpet showroom U نمایشگاه و غرفه فرش
exhibitions U نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition U نمایشگاه حقوق تقاعد
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
superscripsit U بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود
salvtatorian U شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
alfred wolf gambit U گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
overnight U مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
Appetite comes with eating. <proverb> U با پیش رفت فعالیت تمایل افزایش می یابد. [ضرب المثل]
static economy U اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
master tournament U مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
periodicals U مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
amphitheatre U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatres U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries U نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery U نقب اصلی نمایشگاه هنری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com