Perdic | یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	element U	یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
	elements U	یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	circular U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	circulars U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	list U	لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
	chain U	لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
	chains U	لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
	array U	بخشی از داده در آرایه
	arrays U	بخشی از داده در آرایه
	matrixes U	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
	matrix U	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
	bounds U	محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
	array U	تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
	arrays U	تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
	processor U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
	data element U	عنصر داده
	flashes U	عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
	flashed U	عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
	flash U	عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
	head U	اولین عنصر داده در لیست بودن
	ring U	لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
	atom U	کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
	atoms U	کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
	primary key	[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
	atomic weight U	وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
	stacked U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	stack U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	stacks U	روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
	enquiry U	تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
	a wide array of ... U	آرایه وسیعی از ...
	airlift control element U	عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
	matrix U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	numeric U	آرایه حاوی اعداد
	rotation U	جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
	matrixes U	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
	limited U	منحصر
	one U	منحصر
	straitlaced U	منحصر
	ones U	منحصر
	limitary U	منحصر
	straightlaced U	منحصر
	element U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	elements U	یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
	unique U	منحصر بفرد
	sole owner U	مالک منحصر
	singularity U	منحصر بفردی
	nonpar <adj.> U	منحصر بفردی
	sole U	منحصر بفرد
	exclusive U	منحصر به فرد
	soles U	منحصر بفرد
	limit U	منحصر کردن
	particular U	تک منحصر بفرد
	uniquely U	منحصر بفرد
	singular U	منحصر بفردی
	subscripted variable U	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
	array U	محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
	rows U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	arrays U	محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
	rowed U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	row U	مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
	single value U	ارزش منحصر بفرد
	exclusive U	منحصر بفرد گران
	unique solution U	راه حل منحصر بفرد
	suigeneris U	اختصاصی منحصر بفرد
	sole agent U	نماینده منحصر بفرد
	unique solution U	جواب منحصر بفرد
	sole offspring U	فرزند منحصر بفرد
	sole representative U	نماینده منحصر بفرد
	arrays U	آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
	array U	آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
	singleton U	یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد
	monotypic U	دارای نوع منحصر بفرد
	He's one of a kind. U	او [مرد] آدمی منحصر به فرد است.
	phoenix U	مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
	phoenixes U	مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
	vector U	پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
	vectors U	پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
	cyclones U	منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
	handlers U	برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
	current expenditure U	هزینهای که فایده ان منحصر به یک دوره مالی باشد
	handler U	برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
	cyclone U	منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
	parallelling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallels U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallelled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallels U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleled U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallel U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	parallel U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	paralleling U	بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
	paralleling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallelled U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	parallelling U	داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
	source U	حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
	search U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searching storage U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searches U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searchingly U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	searched U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	matrix U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	matrixes U	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
	tails U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	data processing U	پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
	tail U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	tailed U	داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
	data preparation U	امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
	matrixes U	آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
	matrix U	آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
	arrays U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	array U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	bitmap U	معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	curie point U	دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
	auxiliary U	پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
	auxiliaries U	پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
	CD U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	CDs U	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
	component U	عنصر
	components U	عنصر
	isomeric U	هم عنصر
	members U	عنصر
	masurium U	عنصر 34
	member U	عنصر
	element U	عنصر
	elements U	عنصر
	agent U	عنصر
	agents U	عنصر
	coprocessor U	پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	processing element U	عنصر پردازشی
	biotic element U	عنصر زیستی
	print element U	عنصر چاپ
	ingredients U	عنصر سازنده
	inverse element U	عنصر وارون
	acid forming element U	عنصر اسیدی
	accommpanying element U	عنصر همراه
	logic element U	عنصر منطقی
	weaklings U	سست عنصر
	weakling U	سست عنصر
	abiotic element U	عنصر بیجان
	absorbing element U	عنصر جذب
	code element U	عنصر رمز
	shunt element U	عنصر موازی
	chemical element U	عنصر شیمیایی
	abundant element U	عنصر فراوان
	service element U	عنصر اداری
	ingredient U	عنصر سازنده
	primordial element U	عنصر ازلی
	acid forming element U	عنصر اسیدساز
	alloying element U	عنصر الیاژی
	alloying agent U	عنصر الیاژی
	delay element U	عنصر تاخیری
	minor constituent U	عنصر فرعی
	nand element U	عنصر نقیض و
	minor constituent U	عنصر جزئی
	active element U	عنصر عامل
	electronic element U	عنصر الکترونیکی
	guest element U	عنصر کم مقدار
	trace element U	عنصر کم مقدار
	alloying element U	عنصر الیاژ
	active element U	عنصر فعال
	active element U	عنصر کنشی
	disafected person U	عنصر نامطلوب
	identity element U	عنصر یکسانی
	primitive element U	عنصر اولیه
	picture element U	عنصر تصویر
	logic element U	عنصر لاجیک
	passive element U	عنصر غیرعامل
	aqueous element U	عنصر ابی
	part U	عنصر اصلی
	signal element U	عنصر علامتی
	threshold element U	عنصر استانهای
	thermocouple U	عنصر حرارتی
	stop element U	عنصر ایست
	tracer element U	عنصر ردیاب
	tactical element U	عنصر تاکتیکی
	element U	عنصر اساس
	element U	عنصر عملیاتی
	start element U	عنصر شروع
	symmetry element U	عنصر تقارن
	wallydraigle U	سست عنصر
	Elementarism U	عنصر نگری
	coupling element U	عنصر اتصال
	weak minded U	سست عنصر
	cryotron U	عنصر برودتی
	coupling element U	عنصر پیوست
	titanium U	عنصر فلزی
	weak-kneed U	سست عنصر
	weak kneed U	سست عنصر
	transition element U	عنصر واسطه
	elements U	عنصر عملیاتی
	abiotic element U	عنصر نازیوه
	elements U	عنصر اساس
	disafected person U	عنصر غیرقابل اعتماد
	strontium U	عنصر سبک دو فرفیتی
	silicon U	سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
	air defense element U	عنصر پدافند هوایی
	active element U	عنصر عمل کننده