Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
Other Matches
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
radio sheck
U
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
decus
U
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
pcm
U
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Dec
U
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
vax
U
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
pertubative
U
اشفته سازنده مضطرب سازنده
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
accouterment
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
instrumentation
U
تجهیزات
materiel
U
تجهیزات
acoutrement
U
تجهیزات
accouterments
U
تجهیزات
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
rigs
U
تجهیزات
transfer equipment
U
تجهیزات
appliance
U
تجهیزات
equipment
U
تجهیزات
rig
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
device
U
تجهیزات
fixture
U
تجهیزات
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
fabricant
U
سازنده
fomative
U
سازنده
constituents
U
سازنده
constructive
U
سازنده
fabricator
U
سازنده
component
U
سازنده
components
U
سازنده
instrumentalist
U
سازنده
instrumentalists
U
سازنده
builder
U
سازنده
producers
U
سازنده
producer
U
سازنده
constituent
U
سازنده
builders
U
سازنده
manufacturer
U
سازنده
wright
U
سازنده
compositor
U
سازنده
compositors
U
سازنده
manufacturers
U
سازنده
constructor
U
سازنده
makers
U
سازنده
concoctor
U
سازنده
maker
U
سازنده
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
critical materials
U
تجهیزات مهم
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
mobilization
U
تجهیزات قوا
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
handling equipment
U
تجهیزات بار
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
war material
U
تجهیزات جنگی
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
technical equipment
U
تجهیزات فنی
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
output equipment
U
تجهیزات خروجی
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
radar equipment
U
تجهیزات رادار
outfit
U
تجهیزات حفاری
plants
U
تجهیزات کارگاه
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
outfits
U
تجهیزات حفاری
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
plant
U
تجهیزات کارگاه
lubricants
U
روان سازنده
dispossessor
U
بی بهره سازنده
depletive
U
تهی سازنده
deific
U
خدا سازنده
distractive
U
پریشان سازنده
restrictive
U
محدود سازنده
factors
U
سازنده فاکتور
lubricant
U
روان سازنده
elucidatory
U
روشن سازنده
enslaver
U
بنده سازنده
presentive
U
مجسم سازنده
dissipative
U
پراکنده سازنده
manifestative
U
اشکار سازنده
fabricator
U
سازنده وسایل
film developer
U
سازنده فیلم
ingredients
U
عنصر سازنده
separative
U
جدا سازنده
refrigrative
U
خنک سازنده
refrigerative
U
خنک سازنده
coordinative
U
متناسب سازنده
purificative
U
پا سازنده تطهیری
composer
U
سازنده مصنف
qualificatory
U
محدود سازنده
subjugator
U
مطیع سازنده
composers
U
سازنده مصنف
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
supersessive
U
لغو سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
renovator
U
باز نو سازنده
builder
U
موسس سازنده
sonneteer
U
سازنده غزل
spoiler
U
فاسد سازنده
suppressor
U
موقوف سازنده
procreator
U
موجد سازنده
suppressive
U
موقوف سازنده
procreation
U
سازنده زایش
assuror
U
مطمئن سازنده
assurer
U
مطمئن سازنده
lubricates
U
روان سازنده
lubricated
U
روان سازنده
lubricating
U
روان سازنده
components
U
جزء سازنده
lutist
U
سازنده عود
lubricate
U
روان سازنده
alterative
U
دگرگون سازنده
irradiative
U
روشن سازنده
builders
U
موسس سازنده
inveigler
U
گمراه سازنده
incorporator
U
یکی سازنده
interceptive
U
جدا سازنده
manufacturers' agent
U
نماینده سازنده
vitiator
U
تباه سازنده
manufacturer's agent
U
نماینده سازنده
qualifier
U
ملایم سازنده
melodist
U
سازنده ملودی
factor
U
سازنده فاکتور
component
U
جزء سازنده
qualifiers
U
ملایم سازنده
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com