Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single file
U
یک ردیف ستون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
colonnade
U
ردیف ستون
colonnade
U
ستون بندی ردیف درخت
colonnade
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
U
ردیف ستون
colonnades
U
ستون بندی ردیف درخت
colonnades
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
monopteral
U
دارای یک ردیف ستون
Other Matches
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
herma
U
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
U
از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata
U
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
cells
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
U
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post
U
از این ستون بان ستون
band of shaft
U
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
U
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
U
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
U
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
trail formation
U
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
piled
U
ستون ستون لنگرگاه
pile
U
ستون ستون لنگرگاه
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous
U
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
orphaned
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
line
U
ردیف
octachord
U
ردیف
wracks
U
ردیف
wracked
U
ردیف
racks
U
ردیف
racked
U
ردیف
rack
U
ردیف
range
U
ردیف
lines
U
ردیف
column
U
ردیف
cue
U
ردیف
cues
U
ردیف
class
U
ردیف
classed
U
ردیف
classes
U
ردیف
sequence
U
ردیف
sequences
U
ردیف
classing
U
ردیف
rank
U
ردیف صف
columns
U
ردیف
ranged
U
ردیف
tiers
U
ردیف
ranges
U
ردیف
ranked
U
ردیف صف
deque
U
ردیف
ranked
U
ردیف
row
U
ردیف
rows
U
ردیف
rank
U
ردیف
tier
U
ردیف
ranks
U
ردیف صف
ranks
U
ردیف
rowed
U
ردیف
run
U
ردیف
runs
U
ردیف
barbette
U
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
tiers
U
ردیف شدن
in a row
U
ردیف شده
hedgerow
U
ردیف خاربن
item number
U
شماره ردیف
tier
U
ردیف شدن
tier
U
ردیف کردن
spooler
U
برنامه ردیف گر
tiers
U
ردیف افقی
lance corporal
U
هم ردیف سرجوخه
range
U
سلسله ردیف
file number
U
شماره ردیف
ranges
U
سلسله ردیف
tierced
U
ردیف دار
tierced
U
ردیف شده
successions
U
ردیف جانشینی
succession
U
ردیف جانشینی
hedgerows
U
ردیف خاربن
tier
U
ردیف صندلی
tiers
U
ردیف کردن
ranged
U
سلسله ردیف
tiers
U
ردیف صندلی
aline
U
ردیف شدن
serially
U
بطور ردیف
seriated
U
ردیف شده
pattern
U
ردیف بندی
shaw
U
ردیف درختان
clavier
U
ردیف مضراب
clavier
U
ردیف جا انگشتی
tier
U
ردیف افقی
patterns
U
ردیف بندی
seriation
U
ردیف کردن
align
U
ردیف کردن
rowed
U
ردیف مین
rowed
U
ردیف کردن
realigning
U
ردیف کردن
rowed
U
ردیف سطر
row
U
ردیف مین
row
U
ردیف کردن
realigned
U
ردیف کردن
aligning
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف سطر
aligned
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف مین
rows
U
ردیف کردن
single line
U
ردیف تکی
realign
U
ردیف کردن
realigns
U
ردیف کردن
filed
U
ردیف صف به صف کردن
file
U
ردیف صف به صف کردن
string
U
ردیف سلسله
series
U
سلسله ردیف
row
U
ردیف سطر
aligns
U
ردیف کردن
single line
U
ردیف مجزا
eleven punch
U
سوراخ ردیف یازدهم
dress circle
U
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
row
U
ردیف چند خانه
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
hedgerows
U
ردیف بوتههای پرچین
second defendant
U
متهم ردیف دوم
rows
U
ردیف چند خانه
hedgerow
U
ردیف بوتههای پرچین
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
rowed
U
ردیف چند خانه
line up
U
ردیف ایستادن تیم
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
print spooling progarm
U
برنامه ردیف کننده چاپ
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
key-couse
U
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
straight f.
U
پنج برگ ردیف ویکرنگ
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
quart major
U
ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
corbel-table
U
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
beadings
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
beading
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
peristome
U
ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
vee engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
Crinkle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
v engine
U
موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
crankum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
bookends
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
broad arrow engine
U
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
x engine
U
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
column by column
U
ستون به ستون
overhead
U
سر ستون
single file
U
به ستون یک
indian file
U
ستون یک
stanchion
U
ستون
column
U
ستون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com